مخفف:، وابسته به کان شناسی، کان شناسی، حداقل، کمینه، معدنی، کانی، وزیر، فرعی، نابالغ، مخفف: وابسته به کانشناسی مخفف: کانشناسی مخفف: حداقل، کمینه مخفف: معدنی، کانی مخفف: وزیر مخفف: فرعی، نابالغ مخفف: دقیقه
min
مخفف:، وابسته به کان شناسی، کان شناسی، حداقل، کمینه، معدنی، کانی، وزیر، فرعی، نابالغ، مخفف: وابسته به کانشناسی مخفف: کانشناسی مخفف: حداقل، کمینه مخفف: معدنی، کانی مخفف: وزیر مخفف: فرعی، نابالغ مخفف: دقیقه
انگلیسی به فارسی
مخفف: وابسته به کانشناسی
مخفف: کانشناسی
مخفف: حداقل، کمینه
مخفف: معدنی، کانی
مخفف: وزیر
مخفف: فرعی، نابالغ
مخفف: دقیقه
انگلیسی به انگلیسی
• lesser in size, small; secondary; subordinate; junior; under legal age; insignificant, unimportant; minor scale (music); not serious (of an illness)
least possible amount, smallest possible size, lowest degree
unit of time equal to 60 seconds, 1/60 of an hour
least possible amount, smallest possible size, lowest degree
unit of time equal to 60 seconds, 1/60 of an hour
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] minute-دقیقه واحد زممان، بربر با 60 ثاینه .
[آمار] مینیمم , کمینه
[آمار] مینیمم , کمینه
جملات نمونه
1. Allow an extra 10-15 min if you prefer lamb well done.
[ترجمه ترگمان]اگر گوشت بره را ترجیح می دهید ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بیشتر وقت بگذارید
[ترجمه گوگل]اگر ترجیح می دهید بره خوب انجام شود، 10-15 دقیقه اضافی را بگذارید
[ترجمه گوگل]اگر ترجیح می دهید بره خوب انجام شود، 10-15 دقیقه اضافی را بگذارید
2. I thought a 15 min break from his work would do him good.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم ۱۵ مین جانگ از کارش جدا میشه و کارش رو خوب انجام میده
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که 15 دقیقه از کارش او را خوب می کند
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که 15 دقیقه از کارش او را خوب می کند
3. Holiday cottage: min. stay days.
[ترجمه ترگمان]کلبه Holiday: min روزه ای اقامت
[ترجمه گوگل]کلبه تعطیلات: حداقل روزهای ماندگاری
[ترجمه گوگل]کلبه تعطیلات: حداقل روزهای ماندگاری
4. His time of 3 min 2 sec remains unbeaten.
[ترجمه ترگمان]زمان ۳ دقیقه ۲ ثانیه بدون شکست باقی می ماند
[ترجمه گوگل]زمان او 3 دقیقه 2 ثانیه باقی می ماند شکست نخورده است
[ترجمه گوگل]زمان او 3 دقیقه 2 ثانیه باقی می ماند شکست نخورده است
5. Why, back in the States the white min pick up the trash.
[ترجمه ترگمان]چرا، در آمریکا دقیقه سفید آشغال را بردارید
[ترجمه گوگل]چرا، در روزهای گذشته، مینور سفید، سطل زباله را برداشت
[ترجمه گوگل]چرا، در روزهای گذشته، مینور سفید، سطل زباله را برداشت
6. This correction of 200 ft/min is achieved by raising or lowering the pitch attitude a maximum of a half-bar.
[ترجمه ترگمان]این تصحیح ۲۰۰ فوت \/ min از طریق بالا بردن یا پایین آوردن حالت گام به حداکثر نیم بار بدست می آید
[ترجمه گوگل]این اصلاح 200 ft / min با افزایش یا کاهش نگرش زمین حداکثر یک نیم بار است
[ترجمه گوگل]این اصلاح 200 ft / min با افزایش یا کاهش نگرش زمین حداکثر یک نیم بار است
7. Cook for 810 min. until tender.
[ترجمه ترگمان]مدت طولانی به مدت ۸۱۰ دقیقه کوک شد تا زمانی که نرم شود
[ترجمه گوگل]کوک برای 810 دقیقه تا مناقصه
[ترجمه گوگل]کوک برای 810 دقیقه تا مناقصه
8. So an elderly hulk was stationed in the Min river estuary as an interconnection at once secure and free from prying.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک کشتی پیر در دهانه رود مین به عنوان یک اتصال که زمانی امن و عاری از فضولی بود مستقر شده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین یک هال سالخورده در روستای مین واقع شده است به عنوان یک اتصال در یک بار امن و بدون سر و صدا
[ترجمه گوگل]بنابراین یک هال سالخورده در روستای مین واقع شده است به عنوان یک اتصال در یک بار امن و بدون سر و صدا
9. Five trains are available to cover the 6 min interval service.
[ترجمه ترگمان]۵ قطار برای پوشش دادن ۶ دقیقه خدمت در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]پنج قطار در دسترس برای پوشش خدمات 6 دقیقه ای است
[ترجمه گوگل]پنج قطار در دسترس برای پوشش خدمات 6 دقیقه ای است
10. Stir constantly for min in order to dissolve the gelatin.
[ترجمه ترگمان]به طور مداوم به مدت چند دقیقه به هم بزنید تا ژلاتین را حل کنید
[ترجمه گوگل]برای اینکه ژلاتین را از بین ببرید، برای مدتی مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]برای اینکه ژلاتین را از بین ببرید، برای مدتی مخلوط کنید
11. Furthermore, min is equivalent to, so the problem becomes P
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، min معادل است، بنابراین مشکل تبدیل به P می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، min معادل است، بنابراین مشکل P می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، min معادل است، بنابراین مشکل P می شود
12. Another assessment was done after 5 min stable oxygen saturation.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی دیگر بعد از ۵ دقیقه اشباع اکسیژن انجام شد
[ترجمه گوگل]بعد از 5 دقیقه اشباع اکسیژن پایدار، ارزیابی دیگری انجام شد
[ترجمه گوگل]بعد از 5 دقیقه اشباع اکسیژن پایدار، ارزیابی دیگری انجام شد
13. If the inbound time is 3 minutes, then the minimum Rate of Descent will be 700 ft/min.
[ترجمه ترگمان]اگر زمان ورودی ۳ دقیقه باشد، حداقل میزان پایین آوردن نزول، ۷۰۰ فوت \/ دقیقه خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر زمان ورودی 3 دقیقه باشد، حداقل نرخ فرود باید 700 فوت / دقیقه باشد
[ترجمه گوگل]اگر زمان ورودی 3 دقیقه باشد، حداقل نرخ فرود باید 700 فوت / دقیقه باشد
14. Return meat to pan and cook for 1 min more, stirring continuously.
[ترجمه ترگمان]برای مدت ۱ دقیقه گوشت را به ماهی تابه بریزید و به طور مداوم حرکت کنید
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی را به مدت 1 دقیقه دیگر بشویید و به طور پیوسته تکان دهید
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی را به مدت 1 دقیقه دیگر بشویید و به طور پیوسته تکان دهید
پیشنهاد کاربران
کم
مخفف شده ی Minimum یا minute
مخفف minority
به معنی اقلیت یا تعداد کم
به معنی اقلیت یا تعداد کم
مخفف minute =دقیقه
꧁꧂
꧁꧂
حداقل
مخفف ماکسیمینیوم به معنای کمینه [در علم فیزیک]
کلمات دیگر: