کلمه جو
صفحه اصلی

modified


اصلاح شده، تعدیل شده

انگلیسی به فارسی

اصلاح شده، ویرایش شده، تغییر یافته


انگلیسی به انگلیسی

• adjusted; changed; moderated; attributive (grammar); adapted

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تغییر یافته - اصلاح شده
[ریاضیات] اصلاح شده، به ساخته، پیراسته، اصلاح شده
[آمار] تعدیل یافته

جملات نمونه

1. his discoveries have modified my views on the origin of the universe
کشفیات او نظر من را درباره ی آغاز جهان تغییر داده است.

2. The industrial revolution modified the whole structure of English society.
[ترجمه ترگمان]انقلاب صنعتی تمام بنای جامعه انگلستان را تغییر داد
[ترجمه گوگل]انقلاب صنعتی کل ساختار جامعه انگلیسی را تغییر داد

3. The original text has been modified so radically that it is barely recognizable.
[ترجمه ترگمان]متن اصلی به قدری تغییر یافته که به سختی قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]متن اصلی تا حد زیادی اصلاح شده است که به سختی قابل تشخیص است

4. The heating system has recently been modified to make it more efficient.
[ترجمه ترگمان]سیستم گرمایش به تازگی اصلاح شده است تا کارآمدتر شود
[ترجمه گوگل]سیستم گرمایشی به تازگی اصلاح شده است تا کارایی بیشتری داشته باشد

5. Now that genetically modified foods are on our supermarket shelves, the genie is out of the bottle and cannot be put back in.
[ترجمه ترگمان]حالا که غذاهای اصلاح شده ژنتیکی در قفسه های سوپرمارکت ما قرار دارند، جن از بطری بیرون می آید و نمی تواند برگردد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر که غذاهای اصلاح شده ژنتیکی در قفسه های سوپرمارکت ما هستند، جن از بطری خارج می شود و نمی تواند دوباره وارد شود

6. The seats can be modified to fit other types of vehicle.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها می توانند برای تناسب با انواع دیگر وسایل نقلیه اصلاح شوند
[ترجمه گوگل]صندلی ها را می توان به گونه های مختلف خودرو تغییر داد

7. The software can be modified to suit the particular needs of the end user.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار می تواند متناسب با نیازهای خاص کاربر نهایی تغییر یابد
[ترجمه گوگل]این نرم افزار را می توان با توجه به نیازهای خاص کاربر نهایی تغییر داد

8. The equipment may be modified to produce VCD sets.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات ممکن است برای تولید مجموعه های VCD اصلاح شوند
[ترجمه گوگل]تجهیزات را می توان برای تولید مجموعه VCD تغییر داد

9. Top supermarkets are to ban many genetically modified foods.
[ترجمه ترگمان]سوپر مارکت ها باید بسیاری از غذاهای اصلاح شده ژنتیکی را ممنوع کنند
[ترجمه گوگل]سوپر مارکت های برتر ممنوعیت بسیاری از غذاهای اصلاح شده ژنتیکی هستند

10. The car has been modified for racing.
[ترجمه ترگمان]ماشین برای مسابقه تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]ماشین برای مسابقه اصلاح شده است

11. She modified her views so as to accommodate the objections of American feminists.
[ترجمه ترگمان]او نظریات خود را به گونه ای تغییر داد که the of آمریکایی را در خود جای دهد
[ترجمه گوگل]او دیدگاه های خود را اصلاح کرد تا بتواند با مخالفت فمینیست های آمریکایی مواجه شود

12. The modified cars are available at a premium of 5% over the original price.
[ترجمه ترگمان]ماشین های اصلاح شده در یک حق ویژه ۵ % در قیمت اولیه موجود هستند
[ترجمه گوگل]اتومبیل های اصلاح شده در حق بیمه 5٪ بیش از قیمت اصلی در دسترس هستند

13. The regulations can only be modified by a special committee.
[ترجمه ترگمان]مقررات تنها می تواند توسط یک کمیته خاص اصلاح شود
[ترجمه گوگل]این مقررات فقط توسط یک کمیته ویژه قابل تغییر است

14. There will be a delay before the modified machines are operable.
[ترجمه ترگمان]قبل از حرکت ماشین های اصلاح شده تاخیر وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]پیش از اینکه ماشین های اصلاح شده قابل اجرا باشند، تاخیر ایجاد می شود

15. In some schools, Christmas carols are being modified to exclude any reference to Christ.
[ترجمه ترگمان]در برخی از مدارس، سرود کریسمس برای حذف هر گونه اشاره ای به مسیح تغییر داده می شود
[ترجمه گوگل]در بعضی از مدارس، کلیسای کریسمس اصلاح می شود تا هرگونه اشاره به مسیح را حذف کند

پیشنهاد کاربران

عوض شده

تغییر یافته

منجر شده

عامل دار کردن ( در شیمی )

اصلاح شده

گذشته modify به معنای اصلاح کردن ، متعادل کردن


کلمات دیگر: