پیش براورد کردن روانشناسى : براورد اضافى بازرگانى : تخمین حد بالا
overestimation
پیش براورد کردن روانشناسى : براورد اضافى بازرگانى : تخمین حد بالا
انگلیسی به فارسی
بیش از حد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of estimation.
• estimate that is too high; extremely high estimate
دیکشنری تخصصی
[آمار] بیش برآورد
جملات نمونه
1. Studying the body language of cabinet members showed that could have been an over-estimation.
[ترجمه ترگمان]مطالعه زبان بدنی اعضای کابینه نشان داد که این می تواند یک تخمین بیش از حد باشد
[ترجمه گوگل]مطالعه زبان بدن اعضای کابینه نشان داد که می توانست برآوردی بیش از حد داشته باشد
[ترجمه گوگل]مطالعه زبان بدن اعضای کابینه نشان داد که می توانست برآوردی بیش از حد داشته باشد
2. Excessive overestimation and long time financial mortgage loan bring the financial institution more and more bad debt loss in the future, which influence the financial institution' real property.
[ترجمه ترگمان]وام رهنی بیش از حد و وام مسکن بلندمدت، موسسه مالی را بیشتر و بیشتر از دست دادن بدهی در آینده که بر روی دارایی واقعی موسسه مالی تاثیر می گذارد، به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]بیش از حد ارزیابی و بلند مدت وام مسکن مالی را موسسه مالی بیشتر و بیشتر بدهی بدهی در آینده، که بر ملک مالی موسسه تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]بیش از حد ارزیابی و بلند مدت وام مسکن مالی را موسسه مالی بیشتر و بیشتر بدهی بدهی در آینده، که بر ملک مالی موسسه تاثیر می گذارد
3. Any underestimation, overestimation or misjudgement will have negative effects on preschool education and children's development.
[ترجمه ترگمان]هر برآورد کم، بیش از حد تخمین زده شده، تاثیرات منفی بر آموزش پیش دبستانی و رشد کودکان خواهد داشت
[ترجمه گوگل]هر گونه کمبودی، بیش از حد و یا تصحیح اشتباه، تاثیرات منفی بر آموزش پیش دبستانی و توسعه کودکان دارد
[ترجمه گوگل]هر گونه کمبودی، بیش از حد و یا تصحیح اشتباه، تاثیرات منفی بر آموزش پیش دبستانی و توسعه کودکان دارد
4. Overestimation, followed by let-down and disappointment, have formed the basic, recurring narrative.
[ترجمه ترگمان]overestimation، پس از رها شدن و ناامیدی، روایت اصلی و تکراری را شکل داده اند
[ترجمه گوگل]بیش از حد، و پس از آن از بین بردن و ناامیدی، روایت اولیه و تکراری را شکل داده است
[ترجمه گوگل]بیش از حد، و پس از آن از بین بردن و ناامیدی، روایت اولیه و تکراری را شکل داده است
5. Oppose overestimation of the enemy's strength.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی از نیروی دشمن
[ترجمه گوگل]مخالفت با غلبه بر قدرت دشمن
[ترجمه گوگل]مخالفت با غلبه بر قدرت دشمن
6. Overestimation of the medicinal value of endangered species has been misused by the unscrupulous and lead to the rapid expansion of the illegal market, which should be banned.
[ترجمه ترگمان]عدم استفاده از ارزش دارویی گونه های در معرض خطر، توسط بی شرمانه مورد سو استفاده قرار گرفته است و منجر به گسترش سریع بازار غیر قانونی شده است که باید ممنوع شود
[ترجمه گوگل]بیش از حد ارزیابی ارزش دارویی گونه های در معرض خطر ناشی از بی عدالتی است و منجر به گسترش سریع بازار غیرقانونی می شود که باید ممنوع شود
[ترجمه گوگل]بیش از حد ارزیابی ارزش دارویی گونه های در معرض خطر ناشی از بی عدالتی است و منجر به گسترش سریع بازار غیرقانونی می شود که باید ممنوع شود
7. The problem was obviously in my overestimation of my navigation skills, and my underestimation of the size of the park!
[ترجمه ترگمان]واضح بود که این مشکل در ارزیابی بیش از حد مهارت ناوبری من و برآورد کم اندازه پارک بود!
[ترجمه گوگل]این مشکل به وضوح من بیش از حد از مهارت های ناوبری من بود، و کم توجهی من به اندازه پارک!
[ترجمه گوگل]این مشکل به وضوح من بیش از حد از مهارت های ناوبری من بود، و کم توجهی من به اندازه پارک!
8. This led to an overestimation of what conceptual thinking could contribute to practical life.
[ترجمه ترگمان]این منجر به برآوردی بیشتر از این شد که تفکر مفهومی می تواند به زندگی عملی کمک کند
[ترجمه گوگل]این به ارزیابی بیش از حد از آنچه تفکر مفهومی می تواند به زندگی عملی منجر شود
[ترجمه گوگل]این به ارزیابی بیش از حد از آنچه تفکر مفهومی می تواند به زندگی عملی منجر شود
9. The main defect of SCTA is overestimation or underestimation of vessel stenosis.
[ترجمه ترگمان]نقص اصلی of تخمین بیش از حد تخمین بیش از حد کشتی است
[ترجمه گوگل]نقص اصلی SCTA، بیش از حد و یا کم توجهی نسبت به تنگی عروق است
[ترجمه گوگل]نقص اصلی SCTA، بیش از حد و یا کم توجهی نسبت به تنگی عروق است
10. Their tragedies are due to their unpracticalness. overestimation of their own power and their inability to abandon conventions completely.
[ترجمه ترگمان]tragedies به خاطر unpracticalness است در این تخمین بیش از حد قدرت خود و ناتوانی آن ها در رها کردن کنوانسیون به طور کامل
[ترجمه گوگل]تراژدی آنها به دلیل عدم عملی بودن آنها است بیش از حد قدرت خود و عدم توانایی خود را به طور کامل رها کنوانسیون
[ترجمه گوگل]تراژدی آنها به دلیل عدم عملی بودن آنها است بیش از حد قدرت خود و عدم توانایی خود را به طور کامل رها کنوانسیون
11. Nowadays, the overestimation of people's consumption expectation is the main cause of consumption deficiency and the low tide of the market.
[ترجمه ترگمان]این روزها تخمین بیش از حد انتظار مردم عامل اصلی کمبود مصرف و مد پایین بازار است
[ترجمه گوگل]امروزه بیش از حد انتظارات مصرف کنندگان مردم علت اصلی کمبود مصرف و کمبود بازار است
[ترجمه گوگل]امروزه بیش از حد انتظارات مصرف کنندگان مردم علت اصلی کمبود مصرف و کمبود بازار است
12. Confounding may contribute to overestimation of the risk associated with HIV and PI exposure.
[ترجمه ترگمان]Confounding ممکن است در تخمین بیش از حد خطر مربوط به مواجهه با اچ آی وی و PI، نقش داشته باشند
[ترجمه گوگل]درگیری ممکن است به بروز بیش از حد خطر در ارتباط با ابتلا به HIV و PI کمک کند
[ترجمه گوگل]درگیری ممکن است به بروز بیش از حد خطر در ارتباط با ابتلا به HIV و PI کمک کند
13. Other people's head sizes were also overestimated if their size was judged from memory - although the overestimation was not as large as when the students' judged their own heads.
[ترجمه ترگمان]دیگر اندازه سر افراد تخمین زده شد اگر اندازه آن ها از حافظه مورد قضاوت قرار گرفت - اگرچه این تخمین آنقدر بزرگ نبود که دانش آموزان سر خود را قضاوت می کردند
[ترجمه گوگل]اندازه سر دیگر افراد نیز در صورتی که اندازه آنها از حافظه محسوب می شد، برآورد می شد، گرچه بیش از حد ارزش آن قدر بزرگ نبود که دانش آموزان سرشان را داوری کنند
[ترجمه گوگل]اندازه سر دیگر افراد نیز در صورتی که اندازه آنها از حافظه محسوب می شد، برآورد می شد، گرچه بیش از حد ارزش آن قدر بزرگ نبود که دانش آموزان سرشان را داوری کنند
14. Therefore, such village rules function should not by the impractical overestimation .
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چنین تابع قواعد روستایی نباید با تخمین غیر عملی انجام شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، چنین قاعده های روستایی نباید بر اساس غلط ارزیابی غیر عملی باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین، چنین قاعده های روستایی نباید بر اساس غلط ارزیابی غیر عملی باشد
پیشنهاد کاربران
تخمین زیادی ، اضافه برآورد کردن
بیش برآورد، برآورد بیشتر از مقدار واقعی
تخمین دست بالا
کلمات دیگر: