کلمه جو
صفحه اصلی

pharmaceutical


معنی : دارو، دارویی، وابسته به داروسازی
معانی دیگر : دارویی (pharmaceutic هم می گویند)، وابسته به داروسازی و داروسازان، دوا

انگلیسی به فارسی

( pharmaceutic ) دارویی، وابسته به داروسازی، دارو


انگلیسی به انگلیسی

• medication or other preparation made by a pharmacist
pertaining to pharmacists; related to pharmacy
pharmaceutical means connected with the industrial production of medicines and medical products.
pharmaceuticals are medicines.

دیکشنری تخصصی

[آمار] داروسازی

مترادف و متضاد

دارو (صفت)
pharmaceutical, pharmaceutic

دارویی (صفت)
medicinal, medic, medical, pharmaceutical, pharmaceutic

وابسته به داروسازی (صفت)
pharmaceutical, pharmaceutic

جملات نمونه

1. pharmaceutical companies
شرکت های دارویی

2. pharmaceutical preparations
آمیزه های دارویی

3. pharmaceutical chemist
(انگلیس) دارو فروش،داروساز

4. a pharmaceutical conglomerate
یک مجتمع تولید دارو

5. She has donated money to establish a pharmaceutical laboratory.
[ترجمه ترگمان]او برای تاسیس آزمایشگاه داروسازی پول اهدا کرده است
[ترجمه گوگل]او برای ساخت یک آزمایشگاه دارویی اهدا کرده است

6. The pharmaceutical company has been charged with profiteering from the AIDS crisis.
[ترجمه ترگمان]شرکت داروسازی به بهره برداری از بحران ایدز متهم شده است
[ترجمه گوگل]شرکت داروسازی متهم شده است که از بحران ایدز سود آور باشد

7. She's a research biologist for a pharmaceutical company.
[ترجمه ترگمان]او یک زیست شناس تحقیقاتی برای یک شرکت داروسازی است
[ترجمه گوگل]او یک زیست شناس تحقیقاتی برای یک شرکت داروسازی است

8. Diet and pharmaceutical companies influence every step along the way of the scientific process.
[ترجمه ترگمان]دیت و شرکت های داروسازی بر هر گام در مسیر فرآیند علمی تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]رژیم و شرکت های داروسازی بر هر مرحله در مسیر روند علمی تاثیر می گذارند

9. Meanwhile the pharmaceutical companies exploit the beekeepers, who depend on them to control the mites.
[ترجمه ترگمان]در این میان شرکت های داروسازی از beekeepers استفاده می کنند که به آن ها وابسته هستند تا کنه ها را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]در همین حال، شرکت های دارویی سوء استفاده از زنبورداران، که به آنها بستگی دارد برای کنترل علف های هرز

10. Pharmaceutical companies are undergoing a revolution as bioengineered yeast cells replace toxic, solvent-intense chemicals to create medicinal drugs.
[ترجمه ترگمان]شرکت های داروسازی تحت یک انقلاب قرار دارند، چرا که سلول های مخمر bioengineered به جایگزینی مواد شیمیایی سمی، حلال و شیمیایی نیاز دارند تا مواد دارویی تولید کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های دارویی در معرض انقلاب هستند، زیرا سلول های مخمر زیستی مهندسی شده جایگزین سمی و مواد شیمیایی شدید حلال برای ایجاد داروهای دارویی می شوند

11. Two other large pharmaceutical companies also have competing drugs.
[ترجمه ترگمان]دو شرکت بزرگ داروسازی نیز به رقابت با مواد مخدر می پردازند
[ترجمه گوگل]دو شرکت بزرگ دارویی نیز دارای مواد مخدر هستند

12. We can perhaps draw a useful analogy with pharmaceutical products.
[ترجمه ترگمان]شاید بتوانیم مقایسه مفیدی با محصولات دارویی داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما شاید بتوانیم یک مقایسه ی مفید با محصولات دارویی ایجاد کنیم

13. But a disciplinary hearing of the Pharmaceutical Society of Northern Ireland was told he sold the product without a prescription.
[ترجمه ترگمان]اما یک جلسه انضباطی از انجمن داروسازی ایرلند شمالی به او گفته شد که محصول را بدون تجویز فروخت
[ترجمه گوگل]اما یک دادرسی انضباطی از انجمن دارویی ایرلند شمالی گفته شد که وی بدون نسخه تجویز کرده است

14. As a Government, we wanted a good pharmaceutical industry but we also wanted good value for the health service.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دولت، ما یک صنعت داروسازی خوب را می خواستیم اما ما همچنین خواستار ارزش خوب برای خدمات بهداشتی بودیم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دولت، ما می خواستیم یک داروسازی خوب داریم، اما ما همچنین ارزش خوبی برای خدمات بهداشتی داشتیم

pharmaceutical companies

شرکت‌های دارویی


pharmaceuticals

فرآورده‌های دارویی


اصطلاحات

pharmaceutical chemist

(انگلیس) دارو فروش، داروساز


پیشنهاد کاربران

دارویی
Pharmaceutical Company = شرکت دارویی

As a noun means medicine


کلمات دیگر: