(هنر نقش گذاری بر چرم یا چوب با آهن یا ابزار داغ) آذر نگاری، طرح یا نقش آذر نگاری شده، نقشه اندازى روى چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
pyrography
(هنر نقش گذاری بر چرم یا چوب با آهن یا ابزار داغ) آذر نگاری، طرح یا نقش آذر نگاری شده، نقشه اندازى روى چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
انگلیسی به فارسی
(هنر نقش گذاری بر چرم یا چوب با آهن یا ابزار داغ) آذر نگاری
طرح یا نقش آذر نگاری شده
پیروگرافی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: pyrographic (adj.), pyrographer (n.)
مشتقات: pyrographic (adj.), pyrographer (n.)
• (1) تعریف: the art, practice, or process of burning designs on wood, leather, or the like with a heated tool or a flame.
• (2) تعریف: a design made by this process.
جملات نمونه
1. Gourd pyrography is one of China's traditional pyrography forms and Zhang Songlin has developed his own style of making them.
[ترجمه ترگمان]gourd pyrography یکی از فرم های سنتی چینی است و ژانگ Songlin سبک خودش را برای ساخت آن ها توسعه داده است
[ترجمه گوگل]Pyrography گورود یکی از اشکال سنتی پنی سنتی چین است و ژانگ Songlin سبک خود را از ساخت آنها ساخته شده است
[ترجمه گوگل]Pyrography گورود یکی از اشکال سنتی پنی سنتی چین است و ژانگ Songlin سبک خود را از ساخت آنها ساخته شده است
2. Slogan: With gourd pyrography and a warm heart, Beijing people welcome you.
[ترجمه ترگمان]Slogan: با کدو pyrography و قلب گرم مردم پکن از شما استقبال می کنند
[ترجمه گوگل]شعله با استفاده از پودر گلدان و قلب گرم، مردم پکن از شما استقبال می کنند
[ترجمه گوگل]شعله با استفاده از پودر گلدان و قلب گرم، مردم پکن از شما استقبال می کنند
3. Slogan: Inherit tradition; show our talent; pyrography welcomes the Olympics.
[ترجمه ترگمان]Slogan: سنت inherit؛ استعداد ما را نشان دهید؛ pyrography از المپیک استقبال می کند
[ترجمه گوگل]شعار عرفانی؛ استعداد ما را نشان بده پیروگرافی از بازی های المپیک استقبال می کند
[ترجمه گوگل]شعار عرفانی؛ استعداد ما را نشان بده پیروگرافی از بازی های المپیک استقبال می کند
4. Pyrography is an unique traditional form of Chinese Arts and it was also called "Fire Needle Embroidery".
[ترجمه ترگمان]Pyrography یک شکل سنتی منحصر به فرد از هنرهای چین است و همچنین \"Fire Needle Embroidery\" نیز نامیده می شود
[ترجمه گوگل]Pyrography یک شکل سنتی منحصر به فرد از هنرهای چینی است و همچنین به نام 'آتش سوزن گلدوزی' نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]Pyrography یک شکل سنتی منحصر به فرد از هنرهای چینی است و همچنین به نام 'آتش سوزن گلدوزی' نامگذاری شده است
5. Pyrography and painting, oil painting rich in color, has a strong visual sense and feeling pyrograph classical comparison, do not really have a flavor.
[ترجمه ترگمان]نقاشی و نقاشی، نقاشی روغن غنی از رنگ، دارای حس بصری قوی و احساس مقایسه کلاسیک است، واقعا طعم ندارد
[ترجمه گوگل]نقاشی و نقاشی، نقاشی رنگ روغن نقره ای غنی از رنگ، حس بصری قوی دارد و در مقایسه با مقایسه کریگ پریگرافی، واقعا عطر و طعم ندارند
[ترجمه گوگل]نقاشی و نقاشی، نقاشی رنگ روغن نقره ای غنی از رنگ، حس بصری قوی دارد و در مقایسه با مقایسه کریگ پریگرافی، واقعا عطر و طعم ندارند
6. Fully reflects the art of pyrography unique charm.
[ترجمه ترگمان]کاملا بازتابی از هنر of منحصر به فرد است
[ترجمه گوگل]به طور کامل نشان دهنده هنر جذابیت منحصر به فرد pyrography است
[ترجمه گوگل]به طور کامل نشان دهنده هنر جذابیت منحصر به فرد pyrography است
7. Pyrography is also branded on the gourd, or other small things, as a small arts and crafts.
[ترجمه ترگمان]Pyrography نیز بر روی کدو یا چیزهای کوچک دیگر مانند هنر و صنایع دستی برچسب می زند
[ترجمه گوگل]Pyrography نیز بر روی گورخر، یا چیزهای کوچک دیگر، به عنوان هنرهای کوچک و صنایع دستی نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]Pyrography نیز بر روی گورخر، یا چیزهای کوچک دیگر، به عنوان هنرهای کوچک و صنایع دستی نامگذاری شده است
8. His gourd pyrography is gorgeous and eye-catching, giving people simple and natural art enjoyment.
[ترجمه ترگمان]gourd His او جذاب و جذاب است و به مردم لذت و شادی طبیعی می دهد
[ترجمه گوگل]Pyrography gourd او زرق و برق دار و چشم نواز است، به مردم لذت بردن از هنر ساده و طبیعی است
[ترجمه گوگل]Pyrography gourd او زرق و برق دار و چشم نواز است، به مردم لذت بردن از هنر ساده و طبیعی است
9. Slogan: Study new gourd pyrography technique; promote national culture and spread folk art.
[ترجمه ترگمان]Slogan: مطالعه روش جدید gourd، ترویج فرهنگ ملی و گسترش هنر مردمی
[ترجمه گوگل]شعار روش جدید pyrogragy gourd؛ ترویج فرهنگ ملی و گسترش هنر عامیانه
[ترجمه گوگل]شعار روش جدید pyrogragy gourd؛ ترویج فرهنگ ملی و گسترش هنر عامیانه
10. Pyrography are very creative flexibility. Silk paper, wood leather can serve as a poker - picture canvas.
[ترجمه ترگمان]Pyrography انعطاف پذیری بسیار خلاقی دارند کاغذ ابریشم، چرم چوب می تواند به عنوان یک بوم نقاشی - تصویری عمل کند
[ترجمه گوگل]Pyrography انعطاف پذیری بسیار خلاقانه است کاغذ ابریشم، چرم چوب می تواند به عنوان یک پوکر - بوم عکس خدمت کند
[ترجمه گوگل]Pyrography انعطاف پذیری بسیار خلاقانه است کاغذ ابریشم، چرم چوب می تواند به عنوان یک پوکر - بوم عکس خدمت کند
11. Luo has created nearly a thousand gourd pyrography works, which display characters, landscape, pavilions, animals, flowers, birds, grass, insects, and other objects.
[ترجمه ترگمان]لو نزدیک به هزاران اثر pyrography که در آن شخصیت ها، مناظر، pavilions، حیوانات، گل ها، پرندگان، حشرات، حشرات و دیگر اشیا نمایش داده شده اند را ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]لئو تقریبا یک هزار آثار پیرودا را تولید کرده است که شخصیت ها، منظره، سالن ها، حیوانات، گل ها، پرندگان، چمن، حشرات و دیگر اشیا را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]لئو تقریبا یک هزار آثار پیرودا را تولید کرده است که شخصیت ها، منظره، سالن ها، حیوانات، گل ها، پرندگان، چمن، حشرات و دیگر اشیا را نمایش می دهد
12. Clay sculpture, figurines, masks, paper cutting, mirrors, shadow, pyrography, paintings, embroidery, blue prints, batik, etc.
[ترجمه ترگمان]مجسمه کلی، کنده کاری، ماسک، برش کاغذی، آینه، سایه، نقاشی، تابلوهای نقاشی، تابلوهای نقاشی، تابلوهای نقاشی آبی، batik و غیره
[ترجمه گوگل]مجسمه سازی خاک رس، مجسمه ها، ماسک، برش کاغذ، آینه، سایه، نقاشی، نقاشی، گلدوزی، چاپ آبی، باتیک و غیره
[ترجمه گوگل]مجسمه سازی خاک رس، مجسمه ها، ماسک، برش کاغذ، آینه، سایه، نقاشی، نقاشی، گلدوزی، چاپ آبی، باتیک و غیره
13. Influenced by his hobby, his daughter gradually fell in love with pyrography too. His wife greatly supports their hobby.
[ترجمه ترگمان]دخترش، که تحت تاثیر سرگرمی خود قرار گرفته بود، کم کم عاشق pyrography شد همسرش به شدت از سرگرمی آن ها حمایت می کند
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر سرگرمی او، دخترش نیز به تدریج به پریگوگرافی افتاد همسرش به شدت از سرگرمی خود حمایت می کند
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر سرگرمی او، دخترش نیز به تدریج به پریگوگرافی افتاد همسرش به شدت از سرگرمی خود حمایت می کند
14. Under his enlightenment and encouragement, his niece and granddaughter have also started to learn the technique of gourd pyrography . Mr.
[ترجمه ترگمان]در دوران روشن گری و تشویق او، خواهرزاده و نوه او نیز شروع به یادگیری فنون کدو pyrography کرده اند آقای
[ترجمه گوگل]تحت روشنگری و تشویق او، خواهر و خواهر و نوه او نیز شروع به یادگیری تکنیک pyrogragy گورخر آقای
[ترجمه گوگل]تحت روشنگری و تشویق او، خواهر و خواهر و نوه او نیز شروع به یادگیری تکنیک pyrogragy گورخر آقای
پیشنهاد کاربران
pyrography ( عمومی )
واژه مصوب: سوخته نگاری
تعریف: ایجاد طرح های تزیینی بر روی چوب یا چرم ازطریق سوزاندن آنها با میلۀ فلزی داغ یا دستگاه هویه
واژه مصوب: سوخته نگاری
تعریف: ایجاد طرح های تزیینی بر روی چوب یا چرم ازطریق سوزاندن آنها با میلۀ فلزی داغ یا دستگاه هویه
کلمات دیگر: