به ضرر (کسی) تمام شدن
count against
به ضرر (کسی) تمام شدن
جملات نمونه
1. The recent political incident will inevitably count against the peace process of the two countries.
[ترجمه ترگمان]حادثه اخیر سیاسی به طور اجتناب ناپذیری بر علیه روند صلح دو کشور به حساب خواهد رسید
[ترجمه گوگل]حادثه سیاسی اخیر به ناچار در برابر روند صلح دو کشور شمارش می شود
[ترجمه گوگل]حادثه سیاسی اخیر به ناچار در برابر روند صلح دو کشور شمارش می شود
2. Lack of experience will generally count against you in an interview.
[ترجمه ترگمان]عدم تجربه به طور کلی در مصاحبه علیه شما حساب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کمبود تجربه به طور کلی بر روی شما در مصاحبه حساب می شود
[ترجمه گوگل]کمبود تجربه به طور کلی بر روی شما در مصاحبه حساب می شود
3. For that job her lack of experience may count against her.
[ترجمه ترگمان]برای آن شغل، فقدان تجربه ممکن است بر علیه او حساب کند
[ترجمه گوگل]برای این کار او کمبود تجربه در برابر او حساب می شود
[ترجمه گوگل]برای این کار او کمبود تجربه در برابر او حساب می شود
4. Your lack of experience could count against you.
[ترجمه ترگمان]کمبود تجربه تو ممکنه علیه تو حساب بشه
[ترجمه گوگل]عدم تجربه شما می تواند در برابر شما حساب شود
[ترجمه گوگل]عدم تجربه شما می تواند در برابر شما حساب شود
5. He is highly regarded, but his youth might count against him.
[ترجمه ترگمان]به او احترام خاصی می گذارد، اما جوانی اش علیه او حساب می شود
[ترجمه گوگل]او بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما جوانانش ممکن است بر او حساب کنند
[ترجمه گوگل]او بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما جوانانش ممکن است بر او حساب کنند
6. Your criminal record could count against you in finding a job.
[ترجمه ترگمان]سابقه جنایی شما می تونه در پیدا کردن شغل علیه شما حساب کنه
[ترجمه گوگل]سابقه جنایی شما می تواند در پیدا کردن یک شغل در برابر شما حساب کند
[ترجمه گوگل]سابقه جنایی شما می تواند در پیدا کردن یک شغل در برابر شما حساب کند
7. Being late will count against you far less if no one has been kept waiting around as a result.
[ترجمه ترگمان]دیر بودن در مقابل شما بسیار کم تر خواهد بود اگر کسی در نتیجه آن را در انتظار نداشته باشد
[ترجمه گوگل]اگر دیر شود، در صورتی که هیچ کس انتظار ندیده باقی بماند در نتیجه، بسیار کمتر خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر دیر شود، در صورتی که هیچ کس انتظار ندیده باقی بماند در نتیجه، بسیار کمتر خواهد شد
8. This means that no evidence could possibly count against Freudian theory in its classical form.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که هیچ مدرکی علیه نظریه فرویدی به شکل کلاسیک آن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که هیچ مدرکی نمیتواند بر تئوری فروید در شکل کلاسیک آن حساب کند
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که هیچ مدرکی نمیتواند بر تئوری فروید در شکل کلاسیک آن حساب کند
9. Even the pleasure their data provide may count against them.
[ترجمه ترگمان]حتی لذتی که داده های آن ها تامین می کنند ممکن است بر ضد آن ها حساب کنند
[ترجمه گوگل]حتی لذت بردن از داده های آنها ممکن است بر روی آنها حساب شود
[ترجمه گوگل]حتی لذت بردن از داده های آنها ممکن است بر روی آنها حساب شود
10. This situation will count against you. Be careful.
[ترجمه ترگمان] این موقعیت علیه تو حساب میشه مراقب باش
[ترجمه گوگل]این وضعیت در برابر شما حساب می شود مراقب باش
[ترجمه گوگل]این وضعیت در برابر شما حساب می شود مراقب باش
11. His awful public image could count against him.
[ترجمه ترگمان]تصویر وحشتناک او می توانست بر ضد او حساب کند
[ترجمه گوگل]تصویر عامه پسند او می تواند بر او حساب شود
[ترجمه گوگل]تصویر عامه پسند او می تواند بر او حساب شود
12. Gail's qualified for the job, but her lack of experience will count against her.
[ترجمه ترگمان]گیل برای این کار واجد شرایط است، اما عدم تجربه او بر علیه او حساب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گیل برای شغل واجد شرایط است، اما کم تجربه او بر او حساب می شود
[ترجمه گوگل]گیل برای شغل واجد شرایط است، اما کم تجربه او بر او حساب می شود
13. The fact that the abortion referenda will be held the same day may also count against Fianna Fail.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که رفراندوم سقط جنین در همان روز برگزار خواهد شد نیز ممکن است در برابر Fianna شکست خورد
[ترجمه گوگل]این واقعیت که رفراندوم سقط جنین در همان روز برگزار می شود نیز ممکن است در برابر Fianna Fail فاسد شود
[ترجمه گوگل]این واقعیت که رفراندوم سقط جنین در همان روز برگزار می شود نیز ممکن است در برابر Fianna Fail فاسد شود
14. They regulate the interpretation of behaviour and hence make it at least very difficult for evidence to count against them.
[ترجمه ترگمان]آن ها تفسیر رفتار را تنظیم می کنند و از این رو برای شهادت علیه آن ها بسیار مشکل هستند
[ترجمه گوگل]آنها تفسیر رفتار را تنظیم می کنند و از این رو برای مدرکی که بر آنها حساب می شود، حداقل دشوار است
[ترجمه گوگل]آنها تفسیر رفتار را تنظیم می کنند و از این رو برای مدرکی که بر آنها حساب می شود، حداقل دشوار است
پیشنهاد کاربران
نقطه ضعف . . . بودن
کلمات دیگر: