کلمه جو
صفحه اصلی

put past

انگلیسی به فارسی

بعید نبودن (کاری از کسی)


مترادف و متضاد

Conclude that (someone) would not do something


پیشنهاد کاربران

Irma wouldn’t put it past her best friend to introduce her to a single guy at the party.
( همیشه در جملات منفی ) به معنی تعجب نکردن یا سورپرایز نشدن از چیزی


کلمات دیگر: