کلمه جو
صفحه اصلی

pyro


آتش زاد،تولید شده در اثر گرما،آذر زاد [pyrogallic acid]، آتش،گرما،دما،آذر،تف [pyromania]، آذرین [pyroxenite]، پیشوند:

انگلیسی به انگلیسی

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: fire; heat.

- pyromania
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] pyromania
- pyrolysis
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] پیرولیز
- pyretic
[ترجمه ترگمان] وابسته به تب
[ترجمه گوگل] خستگی ناپذیر

جملات نمونه

1. Sparky is a manufacturer within the rule and Pyro and Nancy are consumers.
[ترجمه ترگمان]Sparky یک تولیدکننده در قانون است و Pyro و نانسی مصرف کنندگان هستند
[ترجمه گوگل]Sparky تولید کننده در حقیقت است و Pyro و نانسی مصرف کننده هستند

2. As a result of this Pyro and his daughter Nancy, who is standing beside him, are both badly injured.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه این Pyro و دخترش نانسی که کنار او ایستاده هر دو به شدت مجروح شده اند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از این Pyro و دخترش نانسی، که کنار او ایستاده، هر دو به شدت مجروح شده اند

3. Pyro may also have a claim for his property damage.
[ترجمه ترگمان]Pyro نیز ممکن است ادعای خسارت ملکی خود را داشته باشند
[ترجمه گوگل]Pyro همچنین ممکن است ادعای خسارت مالیشان را داشته باشد

4. Douse him in oil by killing a Pyro within 5 meters of him.
[ترجمه ترگمان]او را با کشتن یک Pyro در ۵ متر از بدنش به نفت متهم کرد
[ترجمه گوگل]او را با قتل یک Pyro در 5 متر از او در روغن به او بپیوندید

5. Great attention was paid to therapeutic method of pyro -moxibustion, and some amazing and mature achievements are created, such as eliminating cataract with bronze needle etc.
[ترجمه ترگمان]توجه زیادی به روش درمانی of - moxibustion و برخی از دستاوردهای شگفت انگیز و بالغ، مانند از بین بردن cataract با سوزن برنز انجام شد
[ترجمه گوگل]توجه زیادی به روش درمانی pyro-muxibustion شده و برخی از دستاوردهای شگفت انگیز و بالغ ایجاد شده است، مانند حذف کاتاراکت با سوزن برنز و غیره

6. I have already decided to reduce my pyro budget by 50% or more. I will probably stay out of the retail stores. The belt tightening has begun.
[ترجمه ترگمان]من قبلا تصمیم گرفته ام که بودجه pyro را تا ۵۰ درصد یا بیشتر کاهش دهم احتمالا از فروشگاه های خرده فروشی بیرون خواهم آمد سفت شدن کمربند شروع شده است
[ترجمه گوگل]من قبلا تصمیم گرفته بودم بودجه pyro من 50٪ یا بیشتر را کاهش دهد احتمالا من از فروشگاه های خرده فروشی بیرون می آیم کمربند پیچیده شروع شده است

7. A pyro can manifest this power even if she would normally be too low in level to do so, but she must pay the full power point cost.
[ترجمه ترگمان]یک pyro می تواند این قدرت را نشان دهد حتی اگر به طور معمول برای انجام این کار بسیار پایین باشد، اما باید هزینه کامل برق را بپردازد
[ترجمه گوگل]یک پریو می تواند این قدرت را نشان دهد، حتی اگر او به طور معمول در سطح پایین برای انجام این کار است، اما او باید هزینه کل نقطه قدرت را پرداخت

8. Douse – Pyro says: "Beneath your armor you are just flesh and bone. . . " and squirts a random target with a highly flammable oil.
[ترجمه ترگمان]douse می گوید: زیر armor شما فقط گوشت و استخوان هستید و یک هدف تصادفی را با نفت قابل اشتعال منفجر می کنید
[ترجمه گوگل]Doy - Pyro می گوید: 'زیر زره شما فقط گوشت و استخوان هستید 'و یک هدف تصادفی با یک روغن قابل اشتعال است

9. fireworks, Fourth of July, United States, Independence Day Red and Green Sun: Each cosmic red tendril and teal plume has a matching pyro pellet within the firework shell.
[ترجمه ترگمان]آتش بازی، چهارم جولای، ایالات متحده، روز استقلال، سرخ و سبز: هر یک از پیچ نده و plume به رنگ سبز رنگی با گلوله pyro تزئین شده است
[ترجمه گوگل]آتش سوزی، چهارم ژوئیه، ایالات متحده، روز استقلال قرمز و سبز خورشید هر گرده افشانی کیهانی و گرده افشانی یک پلت فرم پیک تطبیق در داخل پوسته آتش بازی

10. As far as I know nobody out there hates the Pyro .
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که من کسی را نمی شناسم از the متنفر است
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من هیچ کس را نمی شناسم، پریو را نفرین می کند

11. The treatment of Pb Bi Ag sulfide ore and recovery of valuable metals with the corporation of pyro and hydro metallurgical process are investigated.
[ترجمه ترگمان]عملیات تصفیه Pb (sulfide)و بازیابی فلزات با ارزش با شرکت of و فرآیند ذوب فلزات مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]معادن سنگ آهن سولفید Pb Bi Ag و بازیافت فلزات با ارزش شرکت پیل و متالورژی هیدرولیکی مورد بررسی قرار گرفته است

12. I am hoping all these increases back-fire on the Chinese. Even a pyro like me will stop buying fireworks when the price hits a certain point. . .
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که همه این ها افزایش یابد - آتش روی چینی ها حتی a مثل من وقتی که قیمت به یک نقطه خاص می رسد، از خریدن وسایل آتش بازی دست می کشد
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که همه این ها افزایش چینی ها را افزایش دهند حتی یک pyro مانند من از خرید آتش بازی جلوگیری خواهد کرد وقتی که قیمت به نقطه خاصی برسد

13. In research of combustion of coal powder, the main techniques adopted in the measurement of combustion kinetic parameters consist of thermogravimetry, DTFS and pyro test.
[ترجمه ترگمان]در تحقیق مربوط به احتراق پودر زغال سنگ، تکنیک های اصلی اتخاذ شده در اندازه گیری پارامترهای سینتیک احتراق شامل of، DTFS و pyro می باشد
[ترجمه گوگل]در تحقیق درباره احتراق پودر زغال سنگ، تکنیک های اصلی در اندازه گیری پارامترهای سینتیکی احتراق شامل ترموگرافیمتری، DTFS و آزمون پری است

14. For the fireworks show on the National Mall in Washington, Pyro Shows will send an eight-person crew to Washington June 2
[ترجمه ترگمان]برای نمایش آتش بازی در مرکز ملی در واشنگتن، این نشان می دهد که ۲ نفر خدمه در ۲ ژوئن به واشنگتن اعزام خواهند شد
[ترجمه گوگل]Pyro Shows یک خدمه هشت نفره را به واشنگتن 2 ژوئن برای نمایش آتش بازی در بازار ملی در واشنگتن نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

در زبان یونانی به معنای آتش است


کلمات دیگر: