کلمه جو
صفحه اصلی

boss around

انگلیسی به فارسی

رئیس در اطراف


پیشنهاد کاربران

امر و نهی کردن

دستور دادن

Ali's sister always bosses him around.
خواهر علی همیشه به اون دستور میده.

رئیس بازی در آوردن

زور گفتن


کلمات دیگر: