کلمه جو
صفحه اصلی

wry face

انگلیسی به انگلیسی

• sour face, distorted facial expression

جملات نمونه

1. He pulled a wry face when I asked him how it had gone.
[ترجمه ترگمان]وقتی ازش پرسیدم که چطور پیش رفته، اخم کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که از او پرسیدم چطور گذشت، چهره ای عجیب را کشید

2. She made a wry face. 'That's what you called my sister the other day. What did you mean by it?'
[ترجمه ترگمان]او اخم کرد این چیزیه که اون روز به خواهرم زنگ زدی منظورت از این حرف چیست؟
[ترجمه گوگل]او چهره ی کثیف را ساخت 'این همان چیزی است که روزی به خواهر خود نامید منظور شما این بود؟

3. Girl painful twist of the body, a wry face, not to blubber out.
[ترجمه ترگمان]، چرخش دردناکی از بدن صورت کج وکوله نه اینکه پیه رو از پا در بیاره
[ترجمه گوگل]دختر پیچ و تاب دردناک بدن، چهره ی سرخ شده، به بی قراری کردن نیست

4. He made a wry face and attempted to wash the taste away with coffee.
[ترجمه ترگمان]او اخم کرد و سعی کرد مزه قهوه را با قهوه پاک کند
[ترجمه گوگل]او صورت چهره ای ساخت و سعی کرد طعم آن را با قهوه بپزد

5. She made a wry face.
[ترجمه ترگمان]او اخم کرد
[ترجمه گوگل]او چهره ی کثیف را ساخت

6. Leaning back, he began to reach for the packet of cigars, then made a wry face and changed his mind.
[ترجمه ترگمان]به عقب تکیه داد و شروع به گرفتن بسته سیگار کرد، بعد صورتش را کج وکوله کرد و نظرش را عوض کرد
[ترجمه گوگل]عقب افتاده، او شروع به بسته شدن سیگارها کرد، سپس یک صورت جادویی و ذهن خود را تغییر داد

7. You can also find video online of Djokovic's long, wry face jutting out from under a silky blonde wig, as he vamps his way through a fake commercial in the guise of Maria Sharapova.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید تصاویر را آنلاین از صورت دراز و wry پیدا کنید که از زیر کلاه گیس بلوند silky بیرون زده اند
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید ویدئویی آنلاین از چهره طولانی و جغرافیایی جوکوویچ که از زیر یک کلاه گیس بلوند ابریشمی سخن می گویند، پیدا کنید، زیرا او از طریق یک تجارت جعلی در پوشش ماریا شاراپووا، از طریق جعل تبلیغاتی خود، از آن استفاده می کند

8. She glanced at the writing-table heaped with books, opened a volume of the "Contes Drolatiques, " made a wry face over the archaic French, and sighed: "What learned things you read!"
[ترجمه ترگمان]به میز تحریر که پر از کتاب بود، نگاهی انداخت، جلد کتاب \"Contes Drolatiques\" را باز کرد، چهره کج وکوله را بر فرانسویان کهن باز کرد و آه کشید: \"چه چیزهایی را یاد گرفتید؟\"
[ترجمه گوگل]او به جدول نوشته شده با کتابها نگاه کرد، یک جلد 'Contes Drolatiques' را باز کرد، یک چهره کلاسیک را روی فراماسونری فرانسوی ایجاد کرد، و آهی کشید: 'چه چیزی چیزهایی را یاد گرفتی که خواندی'

9. I believe, it was serene when you sleep deeply and gradually with the expectation of living, because I really be afraid to touch your wry face.
[ترجمه ترگمان]به عقیده من، وقتی که شما عمیقا بخوابید، آرام و آهسته خواهید خوابید، چون من واقعا بیم آن دارم که به صورت کج وکوله شما دست بزنم
[ترجمه گوگل]به اعتقاد من، آرام بود وقتی عمیقا و به تدریج با انتظار زندگی زندگی می کردید، زیرا واقعا می ترسیدم چهره ی خود را لمس کنم


کلمات دیگر: