be home and dry
دیگر توانستن نفس راحتی کشیدن ( بعد از موفقیت در انجام یک کار سخت و یا یک ماموریت سخت و. . . )
We just have to finish this section, then we're home and dry
تنها کاری که مونده اینه که این بخش رو به اتمام برسونیم. بعدش دیگه میتونیم یه نفس راحتی بکشیم
I could see the finish line and thought I was home and dry
من در حین اینکه میتونستم خط پایان رو ببینیم به این فکر میکردم که دیگه میتونم نفس راحتی بکشم
I just need one more source for this essay and then I'll be home and dry
من برای تکمیل این مقاله فقط به یک منبع دیگه نیاز دارم و بعدش دیگه میتونم یه نفس راحتی بکشم ( حاکی از اینکه دیگه 100میتونم درصد مطمین باشم که با داشتن اون مقاله کارم رو در آینده ی خیلی نزدیک با موفقیت تکمیل کنم )