مجانی، مفت
free of cost
مجانی، مفت
دیکشنری تخصصی
[نساجی] مجانی
جملات نمونه
1. This application is free of cost for both personal and commercial use.
[ترجمه ترگمان]این برنامه رایگان از هزینه برای مصارف شخصی و تجاری است
[ترجمه گوگل]این نرم افزار رایگان است برای استفاده شخصی و تجاری رایگان
[ترجمه گوگل]این نرم افزار رایگان است برای استفاده شخصی و تجاری رایگان
2. The lite version of the tool is completely free of cost.
[ترجمه ترگمان]نسخه روشن ابزار کاملا عاری از هزینه است
[ترجمه گوگل]نسخه Lite از ابزار کاملا رایگان است
[ترجمه گوگل]نسخه Lite از ابزار کاملا رایگان است
3. They agreed to repair the damage free of cost.
[ترجمه ترگمان]آن ها توافق کردند که خسارت را به طور رایگان تعمیر کنند
[ترجمه گوگل]آنها موافقت کردند که خسارت بدون هزینه را تعمیر کنند
[ترجمه گوگل]آنها موافقت کردند که خسارت بدون هزینه را تعمیر کنند
4. This is a quick stress reducer, and free of cost.
[ترجمه ترگمان]این یک استرس سریع و عاری از هزینه است
[ترجمه گوگل]این یک کاهش سریع استرس و بدون هزینه است
[ترجمه گوگل]این یک کاهش سریع استرس و بدون هزینه است
5. It's free of cost and it can play and organize digial music easily.
[ترجمه ترگمان]این کار رایگان است و می تواند به راحتی موسیقی را سازماندهی کند و سازماندهی کند
[ترجمه گوگل]این هزینه رایگان است و می تواند موسیقی را به راحتی پخش و سازماندهی کند
[ترجمه گوگل]این هزینه رایگان است و می تواند موسیقی را به راحتی پخش و سازماندهی کند
6. For any more insightful reports of obtaining free of cost website traffic as a result making money blogging move on to the web page links provided here.
[ترجمه ترگمان]برای هر گونه گزارش خردمندانه به دست آوردن رایگان از ترافیک وب سایت به عنوان نتیجه ای که به وبلاگ نویسی پول مربوط می شود، به لینک صفحه وب ارایه شده در اینجا اشاره دارد
[ترجمه گوگل]برای هر گونه گزارش دقیقتر برای به دست آوردن هزینه ترافیک وب سایت هزینه به عنوان یک نتیجه ساخت وبلاگ های پولی حرکت به لینک های وب ارائه شده در اینجا ارائه شده است
[ترجمه گوگل]برای هر گونه گزارش دقیقتر برای به دست آوردن هزینه ترافیک وب سایت هزینه به عنوان یک نتیجه ساخت وبلاگ های پولی حرکت به لینک های وب ارائه شده در اینجا ارائه شده است
7. Customers can download the demos and try them free of cost.
[ترجمه ترگمان]مشتریان می توانند the را دانلود کرده و آن ها را عاری از هزینه امتحان کنند
[ترجمه گوگل]مشتریان می توانند نسخه ی نمایشی را دانلود کنند و هزینه آن را امتحان کنند
[ترجمه گوگل]مشتریان می توانند نسخه ی نمایشی را دانلود کنند و هزینه آن را امتحان کنند
8. Schooling is free of cost in USA and higher education is very expensive.
[ترجمه ترگمان]مدرسه رفتن رایگان از هزینه در آمریکا است و آموزش عالی بسیار گران است
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش در ایالات متحده هزینه دارد و آموزش عالی بسیار گران است
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش در ایالات متحده هزینه دارد و آموزش عالی بسیار گران است
9. He is teaching children free of cost and that is a very good thing.
[ترجمه ترگمان]او به کودکان رایگان آموزش می دهد و این چیز بسیار خوبی است
[ترجمه گوگل]او بچه ها را بدون هزینه می آموزد و این چیز بسیار خوبی است
[ترجمه گوگل]او بچه ها را بدون هزینه می آموزد و این چیز بسیار خوبی است
10. Intuitect Basic is completely free of cost and helps creating Sitemaps, Wireframes and Flowmaps.
[ترجمه ترگمان]Intuitect پایه کاملا عاری از هزینه است و به ایجاد Sitemaps، Wireframes و Flowmaps کمک می کند
[ترجمه گوگل]Intuitect Basic کاملا رایگان است و به ایجاد نقشه های سایت، Wireframes و Flowmaps کمک می کند
[ترجمه گوگل]Intuitect Basic کاملا رایگان است و به ایجاد نقشه های سایت، Wireframes و Flowmaps کمک می کند
11. The Client shall provide to A promptly and free of cost, all information reasonably required by A to perform the Services.
[ترجمه ترگمان]مشتری باید فورا و بدون هزینه، تمام اطلاعات لازم برای اجرای خدمات را ارایه نماید
[ترجمه گوگل]مشتری باید به سرعت و بدون هزینه، تمام اطلاعات منطقی مورد نیاز A را برای انجام خدمات ارائه دهد
[ترجمه گوگل]مشتری باید به سرعت و بدون هزینه، تمام اطلاعات منطقی مورد نیاز A را برای انجام خدمات ارائه دهد
12. Although the subscription is free of cost, you need to provide your credit card information.
[ترجمه ترگمان]اگر چه اشتراک رایگان است، باید اطلاعات کارت اعتباری خود را فراهم کنید
[ترجمه گوگل]اگرچه اشتراک رایگان از هزینه است، شما باید اطلاعات کارت اعتباری خود را ارائه دهید
[ترجمه گوگل]اگرچه اشتراک رایگان از هزینه است، شما باید اطلاعات کارت اعتباری خود را ارائه دهید
13. Links should be permanent and should be replaced free of cost if removed.
[ترجمه ترگمان]پیوندها باید دائم باشند و اگر حذف شوند باید بجای هزینه جایگزین شوند
[ترجمه گوگل]لینک ها باید دائمی باشند و اگر حذف شوند باید هزینه آن را جایگزین کنند
[ترجمه گوگل]لینک ها باید دائمی باشند و اگر حذف شوند باید هزینه آن را جایگزین کنند
14. It is free of cost.
[ترجمه ترگمان]خالی از هزینه است
[ترجمه گوگل]این هزینه رایگان است
[ترجمه گوگل]این هزینه رایگان است
15. MARIO RITTER: Mr. Hart said the goal of Project Gutenberg was to support the creation and spreading of e-books free of cost to computer users.
[ترجمه ترگمان]MARIO ritter: آقای هارت گفت هدف پروژه گوتنبرگ حمایت از ایجاد و گسترش کتاب های الکترونیکی رایگان از هزینه برای کاربران رایانه بود
[ترجمه گوگل]MARIO RITTER: آقای هارت می گوید هدف پروژه گوتنبرگ پشتیبانی از ایجاد و گسترش کتاب های الکترونیک رایگان برای کاربران کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]MARIO RITTER: آقای هارت می گوید هدف پروژه گوتنبرگ پشتیبانی از ایجاد و گسترش کتاب های الکترونیک رایگان برای کاربران کامپیوتر است
پیشنهاد کاربران
بدون هزینه/رایگان/مجانی/مفت
کلمات دیگر: