1. to douse a mast
دکل کشتی را پایین آوردن
2. to douse a sail
بادبان را پایین کشیدن
3. the monsoon rains douse the hillsides
باران های موسمی تپه ها را خیس می کند.
4. she leaned over the basin and began to douse her face with the cold water
او روی دستشویی خم شد و با آب سرد شروع به شستن صورت خود کرد.
5. Fire crews worked to douse hot spots left by two fires that consumed acres of forest.
[ترجمه ترگمان]خدمه آتش نشانی برای خاموش شدن لکه های داغ کار می کردند که در اثر دو آتش سوزی که چند جریب از جنگل را بلعیده بودند، باقی مانده بود
[ترجمه گوگل]خدمه های آتش نشانی برای خاموش کردن نقاط داغ که توسط دو آتش سوزی که هکتار جنگل را مصرف می کردند کار می کرد
6. You just sit on the ground, chant, douse yourself with gasoline and light a match.
[ترجمه ترگمان]فقط بشین روی زمین و دعا بخون، با بنزین و کبریت روشن کن و کبریت روشن کن
[ترجمه گوگل]شما فقط بر روی زمین نشسته اید، آواز خواندن، خود را با بنزین و نور یک بازی مطابقت
7. The alchemist would burn incense and douse himself in specially prepared perfumes before carrying out his experiments.
[ترجمه ترگمان]کیمیاگر اگر قبل از این که آزمایش های خود را انجام دهد، عطر آن را روشن می کرد
[ترجمه گوگل]کیمیاگر قبل از انجام آزمایشات خود بخور بخور و خود را در عطرهای ویژه آماده کنید
8. Fire fighters were battling at the weekend to douse fires in the north of the region that cloaked the town of Nizhny Novgorod, the regional capital, in smoke.
[ترجمه ترگمان]آتش نشانان در آخر هفته برای خاموش کردن آتش در شمال منطقه ای که شهر نیژنی نووگورود، پایتخت منطقه ای دود را پوشانده بود، مبارزه می کردند
[ترجمه گوگل]آتش نشانان در آخر هفته مبارزه کردند تا آتش سوزی ها را در شمال منطقه انجام دهند که شهر نیژنی نووگورود، پایتخت منطقه ای، در سیگنال قرار داشت
9. Or will the shadows of her past douse the lamps of hope?
[ترجمه ترگمان]یا سایه گذشته او نور امید را از آب در خواهد آورد؟
[ترجمه گوگل]یا سایه های گذشته او لامپ های امید را سوزاندند؟
10. The authorities blamed'technical problems'for the decision to douse the flame.
[ترجمه ترگمان]مقامات مشکلات فنی را برای این تصمیم دانستند که شعله آتش خاموش شود
[ترجمه گوگل]مقامات مسائل فنی را رد کردند و تصمیم گرفتند شعله را از بین ببرند
11. You wanna just douse me in steak sauce before I go to my room?
[ترجمه ترگمان]می خوای قبل از اینکه برم اتاقم سس استیک بخورم؟
[ترجمه گوگل]می خواهی قبل از رفتن به اتاق من، در سس استیک بخورم؟
12. Douse – Pyro says: "Beneath your armor you are just flesh and bone. . . " and squirts a random target with a highly flammable oil.
[ترجمه ترگمان]douse می گوید: زیر armor شما فقط گوشت و استخوان هستید و یک هدف تصادفی را با نفت قابل اشتعال منفجر می کنید
[ترجمه گوگل]Doy - Pyro می گوید: 'زیر زره شما فقط گوشت و استخوان هستید 'و یک هدف تصادفی با یک روغن قابل اشتعال است
13. The pumps were started and the crew began to douse the fire with water.
[ترجمه ترگمان]پمپ آغاز شد و جاشو ان شروع به خاموش کردن آتش با آب کردند
[ترجمه گوگل]پمپ ها آغاز شد و خدمه شروع به آتش زدن با آب نمود
14. Men came with buckets of water and began to douse the flames.
[ترجمه ترگمان]مردان با سطل آب آمدند و شعله های آتش را خاموش کردند
[ترجمه گوگل]مردان با سطل آب آمدند و شروع به شعله ور کردن کردند