کلمه جو
صفحه اصلی

cocoa


معنی : کاکائو، درخت کاکائو، درخت نارگیل، شیر کاکائو، رنگ کاکائو
معانی دیگر : گرد شکلات، شیر و شکلات، شیر و کاکائو، coco درخت کاکائو

انگلیسی به فارسی

(cacao، coconut، coco) درخت کاکائو، کاکائو، درخت نارگیل


کاکائو، رنگ کاکائو


کاکائو، كاكائو، شیر کاکائو، درخت كاكائو، رنگ كاكائو، درخت نارگیل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a powder made by roasting and grinding the seeds of the cacao tree and removing most of their fatty oil.

- This hot chocolate is made with high quality cocoa, sugar, and milk.
[ترجمه ترگمان] این شکلات داغ با کاکائو، شکر، و شیر تولید می شود
[ترجمه گوگل] این شکلات داغ با کیفیت بالا کاکائو، شکر و شیر ساخته شده است
- The recipe calls for half a cup of cocoa.
[ترجمه ترگمان] دستور پخت نصف فنجان کاکائو است
[ترجمه گوگل] دستور غذا برای نیمی از فنجان کاکائو نیاز دارد

(2) تعریف: a beverage made by mixing this powder with milk or water and sugar.

- The children came in from playing in the snow to have a cup of cocoa.
[ترجمه ترگمان] بچه ها از بازی کردن در برف برای داشتن یک فنجان کاکائو استفاده کردند
[ترجمه گوگل] بچه ها از بازی در برف برای گرفتن یک فنجان کاکائو استفاده کردند

(3) تعریف: a brown or reddish brown color.

- The new carpets are in cocoa.
[ترجمه ترگمان] فرش های نو در کاکائو قرار دارند
[ترجمه گوگل] فرش های جدید در کاکائو هستند

• powder made from seeds of the cacao tree; drink made from cocoa powder
cocoa is a brown powder made from the seeds of a tropical tree, which is used in making chocolate.
cocoa is also a hot drink made with cocoa powder and milk.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کاکائویی رنگ

مترادف و متضاد

کاکائو (اسم)
cacao, chocolate, cocoa, coca, coco

درخت کاکائو (اسم)
cocoa, coco, chocolate tree

درخت نارگیل (اسم)
cocoa, coco, coconut palm

شیر کاکائو (اسم)
cocoa

رنگ کاکائو (اسم)
cocoa

جملات نمونه

1. cocoa butter
کره ی کاکائو

2. In May, the price of cocoa fell to its lowest level since 1975-7
[ترجمه ترگمان]در ماه مه، قیمت کاکائو از سال ۱۹۷۵ تا ۷ به پایین ترین سطح خود رسید
[ترجمه گوگل]در ماه مه قیمت کاکائو تا سال 1975-7 به پایین ترین سطح خود رسید

3. They are con-trolling so much cocoa that they are virtually monopolizing the market.
[ترجمه ترگمان]آن ها به قدری کاکائو هستند که عملا بازار را به انحصار خود درآورده اند
[ترجمه گوگل]آنها کاکائو را به طور کامل کنترل می کنند که عملا انحصار بازار را دارند

4. West Africa was the pivot of the cocoa trade.
[ترجمه ترگمان]آفریقای غربی محور تجارت کاکائو بود
[ترجمه گوگل]غرب آفریقا محور تجارت کاکائو بود

5. He likes to have a mug of cocoa before bed .
[ترجمه ترگمان]دوست دارد قبل از خواب یک لیوان کاکائو بخورد
[ترجمه گوگل]او دوست دارد قبل از خواب یک لیوان کاکائو داشته باشد

6. Sieve the flour and cocoa powder into a bowl.
[ترجمه ترگمان]آرد و پودر کاکائو را در کاسه ریخت
[ترجمه گوگل]آرد و پودر کاکائو را به یک کاسه ریخته

7. He has a mug of cocoa before bed.
[ترجمه ترگمان]او یک لیوان کاکائو قبل از تخت دارد
[ترجمه گوگل]او یک لیوان کاکائو قبل از خواب دارد

8. In its raw state, cocoa is very bitter.
[ترجمه ترگمان]در حالت اولیه، کاکائو بسیار تلخ است
[ترجمه گوگل]کاکائو در حالت خام آن بسیار تلخ است

9. Steam rose from her mug of cocoa.
[ترجمه ترگمان]از لیوانش بخار بلند می شد
[ترجمه گوگل]بخار از لیوان او از کاکائو افزایش یافت

10. About 70% of the cocoa acreage is treated with insecticide.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۷۰ درصد از زمین های cocoa با حشرات آبی درمان می شود
[ترجمه گوگل]حدود 70 درصد از محل کاشت کاکائو با حشره کش درمان می شود

11. Blend the cocoa into the eggs.
[ترجمه ترگمان]کاکائو را به داخل تخم مرغ ترکیب کنید
[ترجمه گوگل]کاکائو را به تخم مرغ اضافه کنید

12. Cocoa is the country's economic mainstay.
[ترجمه ترگمان]کاکائو تکیه اصلی اقتصادی این کشور است
[ترجمه گوگل]کاکائو عامل اصلی اقتصادی کشور است

13. I sprinkled cocoa over my latte.
[ترجمه ترگمان]کاکائو رو روی لاته من ریختم
[ترجمه گوگل]من کاکائو را روی لاتین خودم ریختم

14. The Ivory Coast became the world's leading cocoa producer.
[ترجمه ترگمان]ساحل عاج بزرگ ترین تولید کننده کاکائو شد
[ترجمه گوگل]ساحل عاج تولید کننده پیشرو در تولید کاکائو جهان شد


کلمات دیگر: