کسب و کار آزاد (سرمایه گذاری و رقابت بازرگانی و مخاطره پذیری با حداقل دخالت دولت)، اقتصاد آزاد (این اصل: فعالیت و رقابت آزادانه ی صنایع و شرکت ها همراه با حداقل دخالت دولت)، رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری، کسب ازاد
free enterprise
کسب و کار آزاد (سرمایه گذاری و رقابت بازرگانی و مخاطره پذیری با حداقل دخالت دولت)، اقتصاد آزاد (این اصل: فعالیت و رقابت آزادانه ی صنایع و شرکت ها همراه با حداقل دخالت دولت)، رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری، کسب ازاد
انگلیسی به فارسی
رقابت آزاد درسیستم سرمایه داری، کسب آزاد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: free-enterprise (adj.)
مشتقات: free-enterprise (adj.)
• : تعریف: the notion that a capitalist economy does not require government support or intervention, but can regulate itself through the relationships of supply and demand in a freely competitive market.
• freedom of private businesses to operate competitively for profit with minimal government regulation
free enterprise is an economic system in which businesses compete for profit without much government control.
free enterprise is an economic system in which businesses compete for profit without much government control.
دیکشنری تخصصی
[نساجی] رقابت آزاد
مترادف و متضاد
free trade
Synonyms: capitalism, free competition, free economy, free-enterprise economy, free-enterprise system, free market, liberalism, open market, private enterprise, self-regulating market
جملات نمونه
1. Free enterprise, he argued, was compatible with Russian values and traditions.
[ترجمه ترگمان]او مدعی بود که تجارت آزاد با ارزش ها و ارزش های روسی سازگاری دارد
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد، سازمانی آزاد با ارزش ها و سنت های روسیه سازگار بود
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد، سازمانی آزاد با ارزش ها و سنت های روسیه سازگار بود
2. Within a free enterprise capitalist society, resources are very unevenly distributed.
[ترجمه ترگمان]در یک شرکت آزاد سرمایه داری، منابع به طور غیر یکنواخت توزیع شده اند
[ترجمه گوگل]در یک شرکت آزاد سرمایه داری، منابع بسیار ناهمگونی توزیع می شوند
[ترجمه گوگل]در یک شرکت آزاد سرمایه داری، منابع بسیار ناهمگونی توزیع می شوند
3. He favoured a middle course between free enterprise and state intervention.
[ترجمه ترگمان]او بین شرکت آزاد و مداخله دولت یک دوره متوسط بود
[ترجمه گوگل]او از یک دوره متوسط بین سرمایه گذاری آزاد و مداخله دولت حمایت کرد
[ترجمه گوگل]او از یک دوره متوسط بین سرمایه گذاری آزاد و مداخله دولت حمایت کرد
4. Here was a textbook example of free enterprise in the marketplace of religion, a competition in which the fittest survived.
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک نمونه درسی از شرکت آزاد در بازار دین وجود داشت، رقابتی که the از آن جان سالم به در برد
[ترجمه گوگل]در اینجا نمونه ی کتاب های درسی از شرکت آزاد در بازار دین بود، رقابتی که در آن مناسب ترین جان سالم به در برد
[ترجمه گوگل]در اینجا نمونه ی کتاب های درسی از شرکت آزاد در بازار دین بود، رقابتی که در آن مناسب ترین جان سالم به در برد
5. The light is democracy and free enterprise, and that light is shining brighter and brighter in the most unusual places.
[ترجمه ترگمان]نور، دموکراسی و تجارت آزاد است، و آن نور در اغلب مکان های غیر معمول روشن تر و روشن تر است
[ترجمه گوگل]نور، دموکراسی و سرمایه گذاری آزاد است و نور آن در مکان های غیرمعمول درخشان تر و روشن تر می شود
[ترجمه گوگل]نور، دموکراسی و سرمایه گذاری آزاد است و نور آن در مکان های غیرمعمول درخشان تر و روشن تر می شود
6. Spencer insisted that free enterprise was the key to social progress.
[ترجمه ترگمان]اسپنسر اصرار داشت که تجارت آزاد کلید پیشرفت اجتماعی است
[ترجمه گوگل]اسپنسر اصرار داشت که سرمایه گذاری آزاد کلید پیشرفت اجتماعی بود
[ترجمه گوگل]اسپنسر اصرار داشت که سرمایه گذاری آزاد کلید پیشرفت اجتماعی بود
7. It's only free enterprise, after all.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، تنها کار آزاد است
[ترجمه گوگل]پس از همه، این تنها شرکت آزاد است
[ترجمه گوگل]پس از همه، این تنها شرکت آزاد است
8. Then suddenly free enterprise had entered their lives.
[ترجمه ترگمان]سپس یک کار آزاد به زندگی شان وارد شده بود
[ترجمه گوگل]سپس شرکت ناگهانی آزاد به زندگی خود وارد شدند
[ترجمه گوگل]سپس شرکت ناگهانی آزاد به زندگی خود وارد شدند
9. Roosevelt saw first-hand the hideous results of free enterprise untouched by government regulation.
[ترجمه ترگمان]روزولت در ابتدا نتایج ناخوشایند تجارت آزاد را که توسط مقررات دولتی دست نخورده باقی مانده بود، دید
[ترجمه گوگل]روزولت دست اول نتایج دست و پا گیر شرکت آزاد را که توسط مقررات دولتی دست نخورده بود دید
[ترجمه گوگل]روزولت دست اول نتایج دست و پا گیر شرکت آزاد را که توسط مقررات دولتی دست نخورده بود دید
10. In that regard free enterprise has proven the most compassionate system in the history of the world.
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، شرکت آزاد معتبرترین سیستم در تاریخ جهان را به اثبات رسانده است
[ترجمه گوگل]در این راستا، شرکت آزاد، سیستم محبت آمیز تاریخ جهان را ثابت کرده است
[ترجمه گوگل]در این راستا، شرکت آزاد، سیستم محبت آمیز تاریخ جهان را ثابت کرده است
11. We are by nature the Party of free enterprise and market economics.
[ترجمه ترگمان]ما طبیعتا حزب تجارت آزاد و اقتصاد بازار هستیم
[ترجمه گوگل]ما طبیعتا حزب سرمایه گذاری آزاد و اقتصاد بازار است
[ترجمه گوگل]ما طبیعتا حزب سرمایه گذاری آزاد و اقتصاد بازار است
12. Encouragement has been given to individualism, free enterprise and the pursuit of profit.
[ترجمه ترگمان]Encouragement به فردگرایی، شرکت آزاد و پی گیری سود داده شده است
[ترجمه گوگل]تشویق به فردگرائی، سرمایه گذاری آزاد و پیگیری سود حاصل شده است
[ترجمه گوگل]تشویق به فردگرائی، سرمایه گذاری آزاد و پیگیری سود حاصل شده است
13. The law prohibited them from the benefits of free enterprise, of property ownership, or credit.
[ترجمه ترگمان]این قانون آن ها را از مزایای فعالیت آزاد، مالکیت ملک، یا اعتبار منع کرده است
[ترجمه گوگل]این قانون آنها را از مزایای شرکت آزاد، مالکیت مالکیت یا اعتبار منع کرد
[ترجمه گوگل]این قانون آنها را از مزایای شرکت آزاد، مالکیت مالکیت یا اعتبار منع کرد
14. This is the bright side of extreme free enterprise.
[ترجمه ترگمان]این قسمت روشن شرکت کاملا آزاد است
[ترجمه گوگل]این جبهه روشن سرمایه گذاری آزاد است
[ترجمه گوگل]این جبهه روشن سرمایه گذاری آزاد است
15. Free enterprise was encouraged in private-sector hotel projects and the creation of new farms and small-scale industries not subject to state price controls.
[ترجمه ترگمان]شرکت آزاد در پروژه های هتل های بخش خصوصی و ایجاد مزارع جدید و صنایع کوچک که مشمول کنترل های قیمت دولت نشدند، تشویق شد
[ترجمه گوگل]شرکت های آزاد در پروژه های هتل خصوصی بخش خصوصی و ایجاد مزارع جدید و صنایع کوچک که تحت کنترل قیمت های دولتی نیستند تشویق شد
[ترجمه گوگل]شرکت های آزاد در پروژه های هتل خصوصی بخش خصوصی و ایجاد مزارع جدید و صنایع کوچک که تحت کنترل قیمت های دولتی نیستند تشویق شد
کلمات دیگر: