سالیانه، سال بسال، همه ساله
annually
سالیانه، سال بسال، همه ساله
انگلیسی به فارسی
سالیانه، سالانه، هر ساله، سالی، در سال
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• : تعریف: once a year; yearly.
- I pay for this magazine annually.
[ترجمه ترگمان] من سالیانه برای این مجله حقوق می گیرم
[ترجمه گوگل] من برای این مجله سالانه پرداخت می کنم
[ترجمه گوگل] من برای این مجله سالانه پرداخت می کنم
• once a year
دیکشنری تخصصی
[نساجی] سالیانه
مترادف و متضاد
occurring, done yearly
Synonyms: by the year, each year, every year, once a year, per annum, per year, year after year
جملات نمونه
1. they meet annually
آنها هر سال (سالی یک بار) ملاقات می کنند.
2. rose bushes must be pruned annually
بته های گل سرخ باید هر ساله هرس بشوند.
3. the company's profits are distributed annually
سود شرکت به طور سالیانه پخش می شود.
4. we are allowed to take two weeks of vacation with pay annually
ما مجاز هستیم که هرسال دو هفته مرخصی با حقوق بگیریم.
5. Fifteen thousand bird watchers visit annually.
[ترجمه ترگمان]سالانه پانزده هزار پرنده از آن بازدید می کنند
[ترجمه گوگل]پنجاه هزار مشاهدات پرنده هر ساله بازدید می کنند
[ترجمه گوگل]پنجاه هزار مشاهدات پرنده هر ساله بازدید می کنند
6. These animals migrate annually in search of food.
[ترجمه ترگمان]این حیوانات سالانه در جستجوی غذا مهاجرت می کنند
[ترجمه گوگل]این حیوانات سالانه در جستجوی غذا مهاجرت می کنند
[ترجمه گوگل]این حیوانات سالانه در جستجوی غذا مهاجرت می کنند
7. Times Square attracts more than 30 million visitors annually.
[ترجمه ترگمان]سالانه بیش از ۳۰ میلیون بازدیدکننده در میدان تایمز حضور دارند
[ترجمه گوگل]میدان تایمز سالانه بیش از 30 میلیون نفر بازدید می کند
[ترجمه گوگل]میدان تایمز سالانه بیش از 30 میلیون نفر بازدید می کند
8. Pensions should be increased annually in line with earnings or prices, whichever is the higher.
[ترجمه ترگمان]حقوق بازنشستگی باید سالانه با درآمد و یا قیمت، هر کدام که بالاتر باشد، افزایش یابد
[ترجمه گوگل]حقوق بازنشستگی باید سالانه با توجه به درآمد یا قیمت افزایش یابد، هر کدام که بالاتر باشد
[ترجمه گوگل]حقوق بازنشستگی باید سالانه با توجه به درآمد یا قیمت افزایش یابد، هر کدام که بالاتر باشد
9. An estimated 1600 vessels pass through the strait annually.
[ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که هر سال ۱۶۰۰ کشتی از این تنگه عبور می کنند
[ترجمه گوگل]تخمین زده می شود 1600 کشتی سالانه از طریق تنگه عبور می کنند
[ترجمه گوگل]تخمین زده می شود 1600 کشتی سالانه از طریق تنگه عبور می کنند
10. Numerous persons with only a few Negroid traits annually pass over and are ab-sorbed into the dominant Caucasoid population.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از افراد با تعداد کمی از ویژگی های negroid سالانه می گذرند و ab - sorbed به جمعیت Caucasoid غالب هستند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از افراد با تنها چندین ویژگی Negroid سالانه عبور می کنند و به جمعیت قفقازی غالب تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از افراد با تنها چندین ویژگی Negroid سالانه عبور می کنند و به جمعیت قفقازی غالب تبدیل می شوند
11. The jazz festival is held annually in July.
[ترجمه ترگمان]فستیوال جاز سالانه در ماه جولای برگزار می شود
[ترجمه گوگل]جشنواره جاز برگزار می شود سالانه در ماه جولای
[ترجمه گوگل]جشنواره جاز برگزار می شود سالانه در ماه جولای
12. They celebrate their wedding anniversary annually.
[ترجمه ترگمان]آن ها سالیانه سالگرد ازدواجشان را جشن می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها سالانه سالگرد عروسی خود را جشن می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها سالانه سالگرد عروسی خود را جشن می گیرند
13. Subscriptions are due annually by the end of January.
[ترجمه ترگمان]Subscriptions سالانه تا پایان ژانویه به تعویق می افتد
[ترجمه گوگل]اشتراک ها به صورت سالانه در پایان ماه ژانویه انجام می شود
[ترجمه گوگل]اشتراک ها به صورت سالانه در پایان ماه ژانویه انجام می شود
14. The initial rent will be reviewed annually.
[ترجمه ترگمان]اجاره اولیه سالانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]اجاره اولیه سالانه بررسی خواهد شد
[ترجمه گوگل]اجاره اولیه سالانه بررسی خواهد شد
15. The prices of milk and cereals are fixed annually.
[ترجمه ترگمان]قیمت شیر و غلات هر سال ثابت می شود
[ترجمه گوگل]قیمت شیر و غلات سالانه ثابت می شود
[ترجمه گوگل]قیمت شیر و غلات سالانه ثابت می شود
16. A formal contract is signed which is renewable annually.
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد رسمی امضا می شود که هر سال تجدید پذیر است
[ترجمه گوگل]یک قرارداد رسمی امضا می شود که سالانه قابل تجدید است
[ترجمه گوگل]یک قرارداد رسمی امضا می شود که سالانه قابل تجدید است
پیشنهاد کاربران
سالانه
همه ساله
کلمات دیگر: