کلمه جو
صفحه اصلی

free of charge


معنی : مجانی، مفت
معانی دیگر : رایگان، بدون مطالبه ی قیمت یا کارمزد، مجانا

انگلیسی به فارسی

رایگان، مجانی، مفت


انگلیسی به انگلیسی

• at no cost, at no price, for free

دیکشنری تخصصی

[نساجی] خالی - رایگان

مترادف و متضاد

مجانی (صفت)
free, gratis, free of charge, honorary

مفت (صفت)
gratis, gratuitous, free of charge

جملات نمونه

1. Careers advice is provided free of charge.
[ترجمه ترگمان]به نصیحت مشاغل مجانی داده شده است
[ترجمه گوگل]مشاوره شغلی به صورت رایگان ارائه می شود

2. Tickets are available free of charge from the school.
[ترجمه ترگمان]بلیط ها به رایگان در اختیار این مدرسه قرار دارند
[ترجمه گوگل]بلیط از مدرسه رایگان است

3. The company will deliver free of charge.
[ترجمه ترگمان]این شرکت رایگان خواهد بود
[ترجمه گوگل]این شرکت رایگان ارائه خواهد شد

4. to have a tryout free of charge.
[ترجمه ترگمان]تا امتحان کنیم
[ترجمه گوگل]برای آزادی رایگان

5. Your order will be sent free of charge .
[ترجمه ترگمان]سفارش شما مجانی فرستاده خواهد شد
[ترجمه گوگل]سفارش شما به صورت رایگان ارسال خواهد شد

6. Technical assistance for the product is free of charge.
[ترجمه ترگمان]کمک های فنی برای محصول رایگان است
[ترجمه گوگل]کمک فنی برای محصول رایگان است

7. All these services are available to the public free of charge .
[ترجمه ترگمان]همه این خدمات در دسترس عموم مردم قرار دارند
[ترجمه گوگل]همه این خدمات به صورت رایگان در اختیار عموم قرار می گیرد

8. The department store delivers free of charge.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه دارای بار رایگان است
[ترجمه گوگل]فروشگاه آنلاین رایگان ارائه می دهد

9. All goods are delivered free of charge.
[ترجمه ترگمان]همه کالاها بصورت رایگان تحویل داده می شوند
[ترجمه گوگل]تمام کالاها به صورت رایگان تحویل می شوند

10. The leaflet is available free of charge from post offices.
[ترجمه ترگمان]این بروشور به رایگان در اختیار اداره پست قرار دارد
[ترجمه گوگل]این جزوه به صورت رایگان از دفاتر پستی در دسترس است

11. We will send you our booklet free of charge.
[ترجمه ترگمان]ما کتابچه خود را رایگان برای شما می فرستیم
[ترجمه گوگل]ما بروشور ما را به صورت رایگان ارسال خواهیم کرد

12. They fixed my watch free of charge.
[ترجمه ترگمان] ساعتم رو آزاد کردن
[ترجمه گوگل]آنها ساعت من را بدون هزینه ثابت کردند

13. We'll put together a proposal, including detailed costings, free of charge.
[ترجمه ترگمان]ما یک پیشنهاد، از جمله costings مفصل، بدون هزینه را کنار هم قرار می دهیم
[ترجمه گوگل]ما یک پیشنهاد، از جمله هزینه های دقیق، رایگان ارائه خواهیم داد

14. A number of groups offer their services free of charge.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از گروه ها خدمات خود را رایگان عرضه می کنند
[ترجمه گوگل]تعدادی از گروه ها خدمات خود را به صورت رایگان ارائه می دهند


کلمات دیگر: