کلمه جو
صفحه اصلی

arachnoid


معنی : عنکبوتیه عنکبوتی
معانی دیگر : شهر آراد (درباختر کشور رومانی)، (کالبدشناسی) پرده ی عنکبوتیه، تنندویه، وابسته به پرده ی عنکبوتیه، (گیاه شناسی) پوشیده از مو یا الیاف نرم و ریز، کرکدار، (جانورشناسی) وابسته به عنکبوتیان، تنندویی، عنکبوتی، تارعنکبوت، عنکبوتیه عنکبوتی، بافت های نرم و شل، تنندویی

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) پرده‌ی عنکبوتیه، تنندویه


وابسته به پرده‌ی عنکبوتیه


(گیاه‌شناسی) پوشیده از مو یا الیاف نرم و ریز، کرک‌دار


(جانورشناسی) وابسته به عنکبوتیان، تنندویی


هر یک از جانوران رده‌ی عنکبوتیان، تنندو


arachnoid، عنکبوتیه عنکبوتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an arachnid.

(2) تعریف: the middle of the three fibrous membranes that cover the brain and spinal cord. (See dura mater, pia mater.)
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to arachnids.

- Arachnoid phobias are fairly common.
[ترجمه ترگمان] \"هراس ها\" نسبتا شایع هستند
[ترجمه گوگل] طوفان های خشونت آمیز نسبتا شایع هستند

(2) تعریف: resembling a cobweb.

- The Halloween decorations have arachnoid patterns on them.
[ترجمه ترگمان] تزئینات جشن هالو وین شامل دو الگو برای آن ها است
[ترجمه گوگل] دکوراسیون هالووین دارای الگوهای arachnoid در آنها است

(3) تعریف: of or pertaining to the arachnoid membrane.

• resembling a spider's web; of or pertaining to the arachnids
spider; one of the membranes in the brain and spinal cord (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تار عنکبوتی - بافتهای نرم و شل و توری

مترادف و متضاد

عنکبوتیه عنکبوتی (اسم)
arachnoid

جملات نمونه

1. Intracystic hemorrhage of pre - existing arachnoid cyst with hematoma was found on CT and MRI of brain.
[ترجمه ترگمان]خونریزی Intracystic برای عنکبوتیه که از قبل موجود است، بر روی CT و MRI کشف شده است
[ترجمه گوگل]خونریزی داخل کیستیک از کیست arachnoid در حال حاضر با هماتوم در CT و MRI مغز یافت شد

2. Arachnoid cysts are the most common type of cysts found on the brain surface.
[ترجمه ترگمان]cysts arachnoid رایج ترین نوع of هستند که در سطح مغز یافت می شوند
[ترجمه گوگل]کیست های آراکوییدی شایع ترین نوع کیست های موجود در سطح مغز هستند

3. Intracranial arachnoid cysts are believed to be congenital; they can become symptomatic in pediatric patients.
[ترجمه ترگمان]intracranial و cysts به علت مادرزادی هستند؛ آن ها ممکن است علائم بیماری در بیماران خردسال باشند
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که کیست آراکنویید داخل شکمی مادرزادی است؛ آنها می توانند در بیماران کودکان علامت دار شوند

4. Arachnoid cysts filled with fluid, but they are usually not connected to the subarachnoid space.
[ترجمه ترگمان]cysts arachnoid با مایع پر می شوند، اما معمولا به فضای subarachnoid متصل نمی شوند
[ترجمه گوگل]کیستهای آراکویید پر از مایع است، اما معمولا به فضای زیرآراکنوئید متصل نیستند

5. Objective To investigate relationship between vestibular schwannoma and arachnoid membrane and to improve preservation of nerve function.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین دهلیزی، عنکبوتیه و عنکبوتیه و بهبود نگهداری از عملکرد عصبی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین شوونوم وادیوم و غشای آراخونی و بهبود عملکرد عصب

6. Methods Anatomic observation on arachnoid membrane in internal auditory canal in cadaver and operative observation on relationship among tumor, arachnoid membrane and nerve.
[ترجمه ترگمان]روش های مشاهده در مورد عنکبوتیه در مجرای داخلی شنوایی در محل cadaver و مشاهده عامل در رابطه بین تومور، arachnoid و عصب است
[ترجمه گوگل]روشهای تشخیصی بر روی غشای آرونیایید در کانال شنوایی داخلی در بستر و مشاهده عمل در ارتباط بین تومور، غشای آراکومنی و عصب

7. Results On MRI, extradural arachnoid cyst was demonstrated in sacral arachnoid cyst in 4 extradural arachnoid neurilemma cyst in 10 and spinal subdural arachnoid cyst in 3 cases.
[ترجمه ترگمان]نتایج مربوط به MRI، extradural arachnoid به arachnoid عنکبوتیه در ۴ extradural arachnoid neurilemma در ۱۰ و spinal subdural و در سه حالت به نام های عنکبوتیه و نرم شامه هستند
[ترجمه گوگل]نتایج: در مورد MRI، کیست arachnoid آدرنال در کیست آراکنوئید ساکارال در 4 کیست نوریلمای آراکنوئید در 10 و کیست arachnoid of subdural spinal cord در 3 مورد نشان داده شده است

8. Most arachnoid cysts are supratentorial, in the middle cranial fossa.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کیست عنکبوتی در فرورفتگی جمجمه در فرورفتگی جمجمه قرار دارد
[ترجمه گوگل]بیشتر کیستهای آراکنویید، در قوس میانی قاعده ای بزرگ هستند

9. Since there is always an arachnoid membrane around the acoustic tumor, the tumor can be removed completely without any damage to the brain tissues.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که همیشه an غشا در اطراف تومور صوتی وجود دارد، تومور می تواند به طور کامل بدون هیچ آسیبی به بافت های مغزی منتقل شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که همیشه غشای آراخونی در اطراف تومور آکوستیک وجود دارد، تومور را می توان بدون هیچ گونه آسیب به بافت های مغزی به طور کامل برداشت

10. Methods: Performing microscopic technique to seperate the thick arachnoid membrane with partial resection and did the unilateral or bilateral pedicular omental transposition to the brain.
[ترجمه ترگمان]روش ها: انجام تکنیک میکروسکوپی برای seperate the ضخیم به همراه resection جزیی و did تک جانبه و یا دو جانبه به مغز
[ترجمه گوگل]روش ها: انجام تکنیک میکروسکوپی برای جداسازی غشای آروکویید ضخیم با رزکسیون جزئی و تحویل عضله دو طرفه یا دوطرفه به مغز بود

11. Objective To explore MRI features of spinal arachnoid cysts.
[ترجمه ترگمان]هدف به دست آوردن ویژگی های MRI از نخاع و arachnoid کیست
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی های MRI کیست های آروانیدی نخاعی

12. Conclusion The impression of arachnoid granulation in occipital bone has characteristic features of CT.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برداشت of granulation در استخوان پس سر ویژگی های مشخصه CT را دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تصویر گرانولا آراخوئیدی در استخوان گوشی دارای خصوصیات CT است

13. Arachnoid ligaments fixed nerve root inside dura.
[ترجمه ترگمان]arachnoid ligaments fixed ثابت درون سخت شامه
[ترجمه گوگل]رباط های آراکویید ثابت ریشه عصب در داخل دوگانه

14. To study the depression of occipital arachnoid granulation by normal CT scans.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی افسردگی of occipital به وسیله اسکن معمولی CT
[ترجمه گوگل]برای مطالعه افسردگی گرانولازی آراخونیای گوشه ای با استفاده از CT های معمولی

15. Branchlets, leaves, and petioles with dense, persistent, white arachnoid tomentum .
[ترجمه ترگمان]Branchlets، برگ ها، و petioles با arachnoid ضخیم، مداوم و سفید به نام های tomentum
[ترجمه گوگل]Branchlets، برگ ها و دمبرگ ها با متراکم، مداوم، سفید آراکنوئید تومنتوم

پیشنهاد کاربران

arachnoid ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: تارعنکبوتی
تعریف: ویژگی نوعی کرک پوش پوشیده از کرک هایی که با هم تشکیل توده ای به شکل تارعنکبوت می دهند


کلمات دیگر: