کلمه جو
صفحه اصلی

flocking


(نقش برجسته روی پارچه و کاغذ دیواری و غیره که از الیاف پرز مانند درست شده است) پرزه، خواب

انگلیسی به فارسی

(نقش برجسته روی پارچه و کاغذ دیواری و غیره که از الیاف پرز‌مانند درست شده است) پرزه، خواب


(پارچه یا کاغذ دیواری و غیره) پرزه‌دار، خواب‌دار، دارای نقش برجسته


flocking، گرد امدن، جمع شدن، ازدحام کردن، جمع کردن، بصورت گله ورمه در امدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: fine fibers, such as wool, applied to a smooth surface such as wallpaper or fabric to form a raised pattern; flock.

(2) تعریف: a material or surface so treated.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پرزدهی کالای پشمی حین عملیات نمدی کردن به دلیل کافی نبودن مقدار صابون مصرفی

جملات نمونه

1. art dealers were flocking to the sale of renaissance paintings
دلال های اشیای هنری به محل حراج نقاشی های رنسانس هجوم می آوردند.

2. Students are flocking to such fields as genetics and molecular biology.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان به زمینه هایی چون ژنتیک و زیست شناسی مولکولی گرایش پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان به زمینه هایی مانند ژنتیک و زیست شناسی مولکولی دامن می زنند

3. People have been flocking to the exhibition.
[ترجمه ترگمان]مردم به نمایشگاه هجوم آورده اند
[ترجمه گوگل]مردم به نمایشگاه رفته اند

4. By this time people were flocking to join the cult.
[ترجمه ترگمان]در این زمان مردم برای پیوستن به این فرقه گرد آمده بودند
[ترجمه گوگل]در این زمان مردم برای پیوستن به فرقه گله کردند

5. The glitterati of Hollywood are flocking to Janet Vaughan's nail salon.
[ترجمه ترگمان]The هالیوود به سالن میخ Janet s هجوم آورده اند
[ترجمه گوگل]glitterati هالیوود هجوم آوردند به سالن ناخن جانت وان است

6. Firms are flocking after the government's offer of money to help them move to areas needing industry.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]شرکت ها پس از پیشنهاد دولت برای پول به آنها کمک می کنند تا به مناطق مورد نیاز صنعت انتقال پیدا کنند

7. The criticisms will not stop people flocking to see the film.
[ترجمه ترگمان]انتقادات باعث توقف نشستن مردم برای دیدن فیلم نخواهند شد
[ترجمه گوگل]انتقادات مردم را متوقف نخواهد کرد تا فیلم را ببینند

8. Three years ago, the flocking process contributed to a fire at Malden Mills that badly injured several workers.
[ترجمه ترگمان]سه سال پیش، روند مهاجرت به آتش سوزی در Malden میلز کمک کرد که چندین کارگر را به شدت مجروح کرد
[ترجمه گوگل]سه سال پیش، فرایند فلاکت در آتش سوزی در مالدن میلز باعث شد که چندین کارگر به شدت مجروح شوند

9. The flocking operation is critical to the making of Polartec and Polarfleece, the mills' trademark fleece used in outerwear.
[ترجمه ترگمان]عملیات flocking برای ساخت of و Polarfleece، the که از mills استفاده می شود، حیاتی است
[ترجمه گوگل]عملیات فلاکت برای ساخت Polartec و Polarfleece، پشم گوسفند علامت تجاری میلز مورد استفاده در لباس های فوق العاده حیاتی است

10. The flocking rules were discovered by Craig Reynolds, a computer scientist working at Symbolics, a graphics hardware manufacturer.
[ترجمه ترگمان]این قوانین توسط کریگ رینولدز، یک متخصص کامپیوتر که در Symbolics، یک سازنده سخت افزار گرافیکی کار می کند، کشف شدند
[ترجمه گوگل]قوانین فلکینگ توسط کریگ رینولدز، دانشمند کامپیوتری که در Symbolics کار می کند، یک تولید کننده سخت افزار گرافیکی، کشف شد

11. But tourists are not the only foreigners flocking to Penang.
[ترجمه ترگمان]اما توریست ها تنها کسانی نیستند که به Penang هجوم آورده اند
[ترجمه گوگل]اما گردشگران تنها خارجی ها نیستند که به پنانگ می آیند

12. Read in studio Thousands of fans have been flocking to see Britain's longest running soap opera on the live stage.
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید هزاران نفر از طرفداران برای دیدن طولانی ترین اپرا در روی صحنه زنده گرد آمده اند
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو هزاران نفر از طرفداران برای دیدن طولانی ترین اپرای صابون بریتانیا در صحنه زنده گله کرده اند

13. This summer, campers will be flocking to them like never before.
[ترجمه ترگمان]این تابستان، campers مثل همیشه به سوی آنان سرازیر خواهند شد
[ترجمه گوگل]این تابستان، کمپ ها مانند هرگز به آنها پرواز می کنند

14. Migrants flocking in panic from the battle zone provided a useful veil of confusion.
[ترجمه ترگمان]مهاجران در وحشت از منطقه درگیری، نقاب بسیار مفیدی از سردرگمی به همراه داشتند
[ترجمه گوگل]مهاجران که در ناحیه نبرد گریختند، یک حجاب مفید از سردرگمی ارائه دادند

15. Application: for automatically chromatically printing or chromatically flocking coating of textile garment and pieces.
[ترجمه ترگمان]کاربرد: برای چاپ خودکار و یا پوشش مخصوص flocking پوشاک و قطعات نساجی
[ترجمه گوگل]کاربرد: برای چاپ به صورت کروماتیک و یا پوشش رنگی رنگی از لباس و قطعات نساجی

پیشنهاد کاربران

گله ، گروه

گروهی، دسته جمعی، گله ای

flocking ( مهندسی بسپار - الیاف )
واژه مصوب: کرک پوشانی
تعریف: روشی برای بهبود سطح قطعات پلاستیک یا لاستیک یا سطح پارچه که در آن سطح را با لایه ای از چسبِ دیرخشک می پوشانند و سپس الیاف خرد کرک را به صورت گرد بر آن می افشانند


کلمات دیگر: