کلمه جو
صفحه اصلی

drawers


معنی : زیر شلواری
معانی دیگر : زیر شلواری (underpants هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

زیر‌شلواری (underpants هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

• large old-fashioned underpants with short legs worn by men or women (old)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] زیر شلواری - پیژامه

مترادف و متضاد

زیر شلواری (اسم)
pants, underpants, drawers

جملات نمونه

1. the drawers slide in and out easily
کشوها به آسانی باز و بسته می شوند.

2. a chest of drawers
قفسه ی کشودار

3. a bow-front chest of drawers
قفسه ی کشودار جلو قوسی

4. i ransacked all the drawers and still couldn't find my passport
همه ی کشوها را زیر و رو کردم ولی پاسپورتم را پیدا نکردم.

5. pari emptied all of the bureau's drawers
پری همه ی کشوهای میز تحریر را خالی کرد.

6. I've asked the children to clean out their drawers.
[ترجمه امیر] از بچه ها خواهش کردم که کشویشان را تمیز کنند
[ترجمه ترگمان]از بچه ها خواستم کشوها را تمیز کنند
[ترجمه گوگل]من از بچه ها خواسته ام که شانه هایشان را پاک کنم

7. She rummaged in/through all the drawers, looking for a pen.
[ترجمه ترگمان]تمام کشوها را جستجو کرد و دنبال خودکار می گشت
[ترجمه گوگل]او در داخل / از طریق تمام زیر شلواری ها به دنبال یک قلم بود

8. I rummaged all the drawers before I found my ballpoint pen.
[ترجمه ترگمان]قبل از پیدا کردن خودکار، همه کشوها را جستجو کردم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه توپ قلمم را پیدا کردم، تمام زیر شلواری ها را می شستم

9. The drawers slide in and out easily.
[ترجمه ترگمان]کشوها به راحتی می لغزند و بیرون می روند
[ترجمه گوگل]کشوها به راحتی به داخل و خارج می روند

10. We turned out all the cupboards and drawers and found things we hadn't seen for years.
[ترجمه ترگمان]همه کشوها و کشوها را بیرون کردیم و چیزهایی را که سال ها ندیده بودیم پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما همه کمد ها و کمدین ها را پیدا کردیم و مواردی را که سالها دیده ایم دیده ایم

11. Line the drawers with paper before you use them.
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه از اونا استفاده کنی، کشوها رو با کاغذ خط کن
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه از آنها استفاده کنید، شانه ها را با کاغذ ببرید

12. All the drawers were stuffed full of letters and papers.
[ترجمه ترگمان]همه کشوها پر از نامه و کاغذ بود
[ترجمه گوگل]تمام یاتاقان ها پر از نامه ها و مقالات بودند

13. The drawers were all filled to the brim.
[ترجمه ترگمان]تمام کشوها تا لبه پر شده بود
[ترجمه گوگل]تمام زیر شلواری ها به لبه پر شده بود

14. His clothes are all neatly folded in their drawers.
[ترجمه ترگمان]لباسش مرتب و مرتب در کشوها است
[ترجمه گوگل]لباس هایش همه را در یخچال هایشان مرتب کرده اند

15. She rummaged in the desk drawers for her notebook.
[ترجمه ترگمان]کشوهای میز تحریر را جستجو کرد
[ترجمه گوگل]او برای نوت بوک خود در جعبه های میز گذاشت

16. The contents of the drawers were strewn all over the place.
[ترجمه ترگمان]محتویات کشوها پر شده بود
[ترجمه گوگل]محتویات کشوها در سراسر محل قرار گرفتند

پیشنهاد کاربران

شُرت

کشو

کمدی که کشو دارد.



کلمات دیگر: