کلمه جو
صفحه اصلی

aperiodic


(فیزیک) فاقد ارتعاش دوره ای، بی تناوب، نامنظم، نادوره ای، ناپی گشت، ناچرخه، غیرمداوم، غیر نوسانی

انگلیسی به فارسی

نامنظم، غیرمداوم، غیرنوسانی


نادوره‌ای


دوره ای


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: aperiodically (adv.), aperiodicity (n.)
• : تعریف: occurring without regular intervals or cycles; not periodic.

• irregular; not regular (electricity)

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] غیر متناوب - نامتناوب فاقد بسامد معین .
[نساجی] غیر دوره ای - مقطعی
[ریاضیات] غیر دوره ای، نامتناوب، بی تناوب، نادوره ای، بدون دوره، بی توالی، بی دوره، غیر متناوب

جملات نمونه

1. aperiodic circuit
مدار بی نوسان

2. aperiodic current
جریان غیر متناوب

3. Events that are aperiodic and represent an occurence.
[ترجمه ترگمان]رویدادهایی که aperiodic و represent هستند
[ترجمه گوگل]رویدادهایی که آپریدیایی هستند و نشانگر یک رخداد هستند

4. We design several different aperiodic photonic quantum-well (APQW) structures to achieve the filter function in preassigned wave length range.
[ترجمه ترگمان]ما برای دستیابی به تابع فیلتر در محدوده زمانی wave، چندین ساختار photonic نوری aperiodic مختلف (APQW)را طراحی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما چندین ساختار کوانتومی خنثی آپنه ای (APQW) را برای رسیدن به عملکرد فیلتر در محدوده طول موج پیش تعیین شده طراحی می کنیم

5. This paper proposes a new aperiodic correlation signal, which is complementary binary array pairs ( CBAP ).
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیگنال همبستگی aperiodic جدید پیشنهاد می دهد، که جفت آرایه باینری مکمل می باشد (CBAP)
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک سیگنال همبستگی آپرییدی جدید ارائه می شود که جفت آرایه دوتایی مکمل (CBAP) است

6. The improvement of the aperiodic array's beam pattern made by the spectral decomposition method is analyzed.
[ترجمه ترگمان]بهبود الگوی پرتو آرایه aperiodic ناشی از روش تجزیه طیفی تحلیل شده است
[ترجمه گوگل]بهبود روش پرتو آرایه آرایه ای که توسط روش تجزیه طیفی ساخته شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است

7. The error bit rate and aperiodic commission may delay the system cycle time differently.
[ترجمه ترگمان]نرخ بیت خطا و کمیسیون aperiodic ممکن است زمان چرخه سیستم را به طور متفاوت به تاخیر بیندازد
[ترجمه گوگل]نرخ بیت خطا و کمیسیون آپیریا ممکن است زمان چرخه سیستم را به طور متفاوت به تأخیر بیندازند

8. The aperiodic cross - correlation function between groups has either uniform IFW or perfect complement.
[ترجمه ترگمان]تابع همبستگی متقابل بین گروه ها یا IFW یک سان و یا مکمل کامل است
[ترجمه گوگل]تابع همبستگی متقابل بین گروهها یا IFW یکنواخت یا مکمل کامل است

9. Abdominal imaging so far has been disappointing because of the aperiodic motion of the gut wall and its contents.
[ترجمه ترگمان]تصویر برداری Abdominal به دلیل حرکت aperiodic دیوار شکم و محتوای آن ناامید کننده بوده است
[ترجمه گوگل]تصویربرداری شکم تا به امروز ناشی از حرکت آپریوی دیواره روده و محتویات آن است

10. This paper compares the Kalman filtering algorithm with one-cycle Fourier algorithm in the aspects of aperiodic component, frequency deviation, fractional harmonic and initial phase angle.
[ترجمه ترگمان]این مقاله الگوریتم فیلترینگ کالمن را با یک الگوریتم Fourier در ابعاد مولفه های aperiodic، انحراف فرکانس، هارمونیک ثانویه و زاویه فاز اولیه مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، الگوریتم فیلترینگ کالمن با الگوریتم فاکتور یک چرخه در ابعاد مولفه آپیرادی، انحراف فرکانس، هارمونیک کسری و زاویه فاز اولیه را مقایسه می کند

11. Based on the idea of frequency domain subspace, a multipath delay estimating method for aperiodic spreading system is proposed.
[ترجمه ترگمان]براساس ایده زیرفضای فرکانسی، روش برآورد تاخیر چند مسیره برای سیستم پخش aperiodic پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس ایده زیر فضای دامنه فرکانس، یک روش تخمینی تاخیر چند مسیری برای سیستم پخش پراکنش پیشنهاد شده است

12. The effects of pulse shape on the chip-asynchronous coherent time-spreading OCDMA system performances are analyzed by the aperiodic cross-correlation function of up-sampled sequence.
[ترجمه ترگمان]اثرات شکل پالس بر روی تراشه مبتنی بر روی تراشه - همزمان با پخش مجدد عملکرد سیستم OCDMA به وسیله تابع همبستگی متقابل aperiodic از توالی نمونه گیری شده آنالیز می شوند
[ترجمه گوگل]اثرات شکل پالس بر عملکرد سیستم OCDMA زمانیکه یکپارچگی تراشه-غیر همزمان انجام می شود، با استفاده از تابع همبستگی آپریودیک توالی تا نمونه مورد بررسی قرار می گیرد

13. This paper presents a task model for real time systems and gives the conditions that guarantee periodic and aperiodic tasks to be schedulable respectively.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک مدل کاری برای سیستم های زمان واقعی ارائه می دهد و شرایطی ارایه می دهد که وظایف دوره ای و aperiodic را به ترتیب تضمین می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مدل کاری برای سیستم های زمان واقعی را ارائه می دهد و شرایطی را فراهم می کند که وظایف دوره ای و آپرییدی را به ترتیب برنامه ریزی کند

14. A simple analytic expression of conversion efficiency was obtained by using a modulation function to describe an aperiodic QPM gratings.
[ترجمه ترگمان]یک عبارت تحلیلی ساده از کارایی تبدیل با استفاده از یک تابع مدولاسیون برای توصیف an QPM gratings بدست آمد
[ترجمه گوگل]بیانگر ساده تحلیلی از کارایی تبدیل با استفاده از یک تابع مدولاسیون برای توصیف یک گیتس QPM آپریودیک بدست آمد

aperiodic circuit

مدار بی‌نوسان


aperiodic current

جریان غیرمتناوب



کلمات دیگر: