معنی : کنار، حاشیه، لبه، طره، ضلع
معانی دیگر : (در مورد فنجان و کاسه و ظروف دیگر) لب، کناره، لبه ی جلوآمده ی هر چیز، سرشار، مالامال، مملو، (مهجور) کناره ی دریاچه یا استخر، آب کنار، ساحل، تا لبه پر کردن، لبالب کردن، پراپر شدن، سرشار بودن یا کردن، مالامال بودن یا کردن، پرکردن