شاخه ای، منشعب شدن، شاخه دراوردن، شاخهشاخه شدن، گل و بوته انداختن، مشتق شدن، جوانه زدن، براهجدیدی رفتن
branched
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[نساجی] پاک کننده با پیوند شبکه ای
پیشنهاد کاربران
منشعب شده، شاخه شاخه شده
[شیمی آلی] شاخه دار. غیر خطی
کلمات دیگر: