کلمه جو
صفحه اصلی

briefs


معنی : خلاصه اخبار، زیرشلواری

انگلیسی به انگلیسی

• underpants, short and close-fitting underwear

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بافت توری جهت حاشیه دوزی لباس زیر زنانه - بافتی با ارتجاعیت زیاد

مترادف و متضاد

خلاصه اخبار (اسم)
brief, briefs

زیرشلواری (اسم)
briefs

جملات نمونه

1. A bra and a pair of briefs lay on the floor.
[ترجمه ترگمان]یک سینه بند و یک جفت شورت روی زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]یک سینه بند و یک جفت تسبیح روی زمین گذاشته شد

2. They see the lifeless briefs heaped upon their benches like great mountains in stark black and white.
[ترجمه ترگمان]the بی جان روی نیمکت ها روی نیمکت های خود مثل کوه های عظیم سفید و سفید دیده می شدند
[ترجمه گوگل]آنها ناهارخوری هایی را که روی نیمکت هایشان شبیه کوه های بزرگ به رنگ مشکی سیاه و سفید دیده می شوند، می بینند

3. Fourteen Business Briefs include topics such as writing a business letter, welcoming visitors etc.
[ترجمه ترگمان]چهارده رشته کسب وکار شامل موضوعاتی از قبیل نوشتن یک نامه کسب وکار، استقبال از بازدید کنندگان و غیره است
[ترجمه گوگل]چهارده خلاصه کسب و کار شامل موضوعاتی مانند نوشتن یک نامه تجاری، خوش آمد گویی بازدیدکنندگان و غیره

4. At what stage did her briefs tear loose?
[ترجمه ترگمان]در چه مرحله ای، briefs از هم پاشیده بود؟
[ترجمه گوگل]در چه مرحله ای، صداهای او را پاره می کنند؟

5. The unions would hire lawyers to file the briefs.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها وکلا را استخدام خواهند کرد تا the را بایگانی کنند
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها وکلا را برای ارسال پرونده ها استخدام می کنند

6. The City states in its briefs that the domestic partners ordinance does not interfere with those statutes.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر به دستور خود بیان می کند که قانون شرکای داخلی در این اساسنامه دخالت نمی کند
[ترجمه گوگل]شهر در بیانیه های خود اعلام می کند که حکم شرکای داخلی با آن مقررات دخالت نمی کند

7. The Boots range also includes specially designed briefs, some of which are ideal for use with Staydry pads.
[ترجمه ترگمان]محدوده Boots شامل briefs ویژه طراحی شده است که برخی از آن ها برای استفاده با پدهای Staydry ایده آل هستند
[ترجمه گوگل]محدوده چکمه همچنین شامل مختصر طراحی شده است، برخی از آنها ایده آل برای استفاده با پد های Staidry است

8. The rival candidates' lawyers filed briefs last weekend.
[ترجمه ترگمان]وکلای رقیب در آخر هفته گذشته به دادگاه مراجعه کردند
[ترجمه گوگل]وکلای کاندیداهای رقیب آخر هفته آخر را ترک کردند

9. Matching long-line briefs, £1 s, m, l, Also in classic navy and slate grey.
[ترجمه ترگمان]در حال تطبیق دادن به پرونده های طولانی مدت، ۱ s، m، l، همچنین در نیروی دریایی کلاسیک و خاکستری
[ترجمه گوگل]تطابق خطوط طولانی، � 1 s، m، l، همچنین در navy کلاسیک و slate gray

10. She removed the briefs and felt the telltale moisture below.
[ترجمه ترگمان]یادداشت را برداشت و رطوبت ظاهری را در زیر آن احساس کرد
[ترجمه گوگل]او کمربندها را برداشت و احساس رطوبت در زیر را احساس کرد

11. Lawyers' briefs are written documents.
[ترجمه ترگمان]دادخواست وکلای دادگستری اسناد نوشتاری است
[ترجمه گوگل]بیانیه های وکلا اسناد نوشته شده است

12. The U. S. Solicitor General's office, in court briefs, had urged the high court to reject the appeal, calling it a "poor vehicle" to resolve the constitutional issues raised by the challengers.
[ترجمه ترگمان]U اس دفتر دادستان کل، به دستور دادگاه، دادگاه عالی را بر آن داشت که درخواست استیناف را رد کرده و آن را \"وسیله نقلیه ضعیف\" برای حل مسائل قانون اساسی که به وسیله انتخابات مطرح شده بود، اعلام کند
[ترجمه گوگل]دفتر دادستانی عمومی U S در دادگاه ها، از دادگاه عالی خواست که درخواست تجدید نظر را رد کند، و آن را 'وسیله نقلیه ضعیف' برای حل مسائل قانون اساسی مطرح شده توسط رقبا اعلام کرده است

13. Underpants on the head -- Since boxers became an external pants accent, briefs have gone the way of spats.
[ترجمه ترگمان]زیرپوش روی سر، از وقتی که boxers یک جور لهجه خارجی پیدا کرد، briefs را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]زیرزمین بر روی سر - از آنجا که بوکسورها یک لهجه شلوار خارجی می شوند، خلاصه ای از شیوه ی اسپات ها رفته است

14. A sudden gust lifted his resplendent tartan for all to see . . . a pair of blue briefs.
[ترجمه ترگمان]ناگهان تندبادی را بلند کرد تا همه چیز را ببیند، یک جفت شورت آبی
[ترجمه گوگل]احساس ناگهانی تارتان شفاف خود را برداشت تا همه را ببیند یک جفت آبی رنگ

15. She let the dress fall, pushing him away gently to slip out of tiny white satin briefs.
[ترجمه ترگمان]او پیراهن را رها کرد و او را به آرامی به کناری هل داد تا از لباس ساتن کوچک بیرون برود
[ترجمه گوگل]او اجازه داد لباس سقوط کند، او را به آرامی به سمت پایین حرکت داد تا از کمربندهای کوچک ساتن بیرون بیاید

پیشنهاد کاربران

شورت بدون لنگه مردانه
شورت مردانه نیم پا

شورت مردانه بدون ساق


کلمات دیگر: