1. bristle with
1- از چیزهای تیز و شق (مثل مو یا نیزه و غیره) پوشیده بودن
2. in the past, they used to make toothbrushes out of animal bristle
در گذشته مسواک را از موی زبر حیوان درست می کردند.
3. His lies made her bristle with rage.
[ترجمه ترگمان]His او را از خشم پر می کرد
[ترجمه گوگل]دروغ او باعث خشم او شد
4. The staff bristle with efficiency.
[ترجمه ترگمان]کارکنان با کارایی مخالف هستند
[ترجمه گوگل]کارکنان با کارایی مواجه می شوند
5. They bristle at attempts to compare their schools to others.
[ترجمه ترگمان]آن ها در تلاش برای مقایسه مدارس خود با دیگران هستند
[ترجمه گوگل]آنها تلاش می کنند مدارس خود را با دیگران مقایسه کنند
6. Use a soft bristle brush to loosen the grime and if possible a sprayer to wash it all off.
[ترجمه ترگمان]از برس نرم bristle استفاده کنید تا دوده و دوده را شل کنید و اگر ممکن است a برای شستن کامل آن وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]از یک برس نرم برس استفاده کنید تا جوش را خنک نگه دارید و در صورت امکان یک اسپری برای شستشو کردن آن استفاده کنید
7. Threatened interests bristle at the first sign that they might be superseded; rituals of pacification must be undertaken.
[ترجمه ترگمان]منافع تهدید به تهدید در ابتدا نشانه این است که ممکن است جایگزین شوند؛ مراسم صلح باید انجام شود
[ترجمه گوگل]منافع در معرض خطر در اولین نشانه ای که ممکن است جایگزین شوند، برانگیخته می شود؛ آیین های آرامش بخش باید انجام شود
8. Bristle brushes, tacks, and candles got similar treatment.
[ترجمه ترگمان]مسواک زدن، tacks، و شمع ها نیز درمان مشابهی دارند
[ترجمه گوگل]مسواک زدن، کراوات و شمع ها درمان مشابهی داشتند
9. Often they bristle, literally, with equipment for manipulating their protectors.
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها به صورت تحت اللفظی، با تجهیزات برای دستکاری protectors، عصبانی می شوند
[ترجمه گوگل]اغلب آنها، به معنای واقعی کلمه، با تجهیزاتی برای دستکاری محافظان خود سر و کار دارند
10. I find that bristle brushes are the best.
[ترجمه ترگمان]من متوجه شده ام که این brushes سیخ بهترین هستند
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که برس های برفی بهترین هستند
11. She felt herself bristle at his tone of voice.
[ترجمه Atefe] او از لحن صدایش عصبانی شد.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که از لحن صدایش سیخ می شود
[ترجمه گوگل]او احساس سوزش در لحن صدای او را احساس کرد
12. Your nerve endings bristle at the slightest movement.
[ترجمه ترگمان]رشته اعصاب شما با کوچک ترین حرکتی سیخ می شود
[ترجمه گوگل]انتهای عصبی شما در کوچکترین حرکت حرکت می کند
13. Use a clean, medium bristle brush or medium nap roller.
[ترجمه ترگمان]از یک برس تمیز، medium و یا roller nap استفاده کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از برس تمیز، متوسط قلم مو و یا غلطک ناخن متوسط استفاده کنید
14. And the Chinese bristle at criticism of Beijing's air quality, especially from Americans.
[ترجمه ترگمان]و مردم چین از انتقاد از کیفیت هوای پکن، به خصوص از جانب آمریکایی ها، واکنش نشان می دهند
[ترجمه گوگل]و چینی در حال انتقاد از کیفیت هوا پکن، به ویژه از آمریکایی ها