کلمه جو
صفحه اصلی

brocade


معنی : پارچه ابریشمی گل برجسته، زربفت، زری
معانی دیگر : پارچه ی زربفت، پارچه ی مزین به گلدوزی برجسته، طرح برجسته بر پارچه دوختن

انگلیسی به فارسی

زری، زربفت، پارچه ابریشمی گل برجسته


براش، پارچه ابریشمی گل برجسته، زربفت، زری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a fabric woven with a raised pattern.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: brocades, brocading, brocaded
• : تعریف: to weave with a raised pattern.

• heavy silk fabric decorated with a raised pattern
weave a raised pattern into a fabric, ornament with a raised design (of fabric)
brocade is a thick, expensive material, often made of silk, with a raised pattern on it.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پارچه گل برجسته از تار و پود همجنس - زری دوزی - زری - زربفت - زربافت - گلابتون - پارچه ابریشمی گل برجسته

مترادف و متضاد

پارچه ابریشمی گل برجسته (اسم)
brocade

زربفت (اسم)
brocade

زری (اسم)
purl, brocade

جملات نمونه

1. The coat is made of silk brocade.
[ترجمه ترگمان]این نیم تنه از جنس ابریشم ساخته شده است
[ترجمه گوگل]کت از براش ابریشمی ساخته شده است

2. Gold and green satin brocade drapes hung at the windows.
[ترجمه ترگمان]پارچه زربفت و ماهوت سبز، روی پنجره ها آویخته بود
[ترجمه گوگل]نقاشی های طلای سبز و سبز رنگ سبز در پنجره ها آویزان شده اند

3. She wore a velvet skirt and a rich brocade jacket.
[ترجمه ترگمان]دامن مخمل پوشیده بود و لباس زربفت rich داشت
[ترجمه گوگل]او یک دامن مخملی و یک ژاکت پرچم غنی داشت

4. A sweep of light remained between frayed brocade curtains, without a gleam on the parquet floor.
[ترجمه ترگمان]نور مختصری بین پرده ها و پرده ها، بی آن که درخششی روی سرسرای پارکت پوش داشته باشد، باقی ماند
[ترجمه گوگل]جارو نور بین پرده های براق فرسوده، بدون درخشش در کف پارکت باقی ماند

5. Battery-powered lights danced around his gold brocade turban and his feet were pressed into gold-trimmed shoes with backward curling points.
[ترجمه ترگمان]چراغ های Battery در اطراف دستار طلای his می رقصید و پاهایش به کفش های طلایی که به شکل طلا جمع شده بودند، چسبیده بود
[ترجمه گوگل]چراغ های باتری با استفاده از گلدان طلایی خود را رقم زدند و پای خود را با کفش های طلایی و با نقاط عقب انداختن عقب پرتاب کردند

6. Silk, particularly of the brocade type, is very unsatisfactory.
[ترجمه ترگمان]ابریشم، به خصوص نوع brocade، بسیار رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]ابریشم، به خصوص نوع براش، بسیار ناراضی است

7. But even the grand floor-to-ceiling gold brocade drapes can not set this head-of-U.
[ترجمه ترگمان]اما حتی پارچه زربفت بزرگی که به سقف ختم می شود، این سر - U را تنظیم نمی کند
[ترجمه گوگل]اما حتی پرده های براق طلای بزرگ تا سقف نمی تواند این سر از U را تنظیم کند

8. A tangerine-and-lime brocade formal in perfect condition comes to mind.
[ترجمه ترگمان]یک لباس زربفت و - که در شرایط عالی قرار دارد، به ذهن می رسد
[ترجمه گوگل]یک رساله نارگیل و لیمو در شرایط مناسب به ذهن متبادر می شود

9. Shoogra was in a sari of gold brocade.
[ترجمه ترگمان]Shoogra در لباس زربفت gold بود
[ترجمه گوگل]Shoogra در یک ساری از گلدان طلایی بود

10. Bill Blass's exuberant brocade evening suit, given a new dash by its sportswear cut.
[ترجمه ترگمان]لباس شب و لباس زربفت بیل Blass، با توجه به این که لباس ورزشی جدیدی به سبک لباس ورزشی خود به تن کرده است
[ترجمه گوگل]کت و شلوار شب عروسی بیل بلاس، با توجه به یک خط جدید با برش ورزشی خود را

11. The beautiful brocade coat stretched taut across the back, spreading to an intimidating width with his angry, indrawn breath.
[ترجمه ترگمان]پوشش زیبا و زربفت سرخ، محکم به پشت دراز کشیده بود و با نفس خشمگین و indrawn به عرض یک عرض ترسناک سرایت کرده بود
[ترجمه گوگل]کت و شلوار زیبای زنانه در سراسر پشت، طنین انداز شده و با نفس نفس نفس نفس نفس می کشد

12. The brocade Yuan hates of gazed wealthy brocade an eye, the rich brocade milli- was inattentive, saw don't look her an eye, return to favour to live work to.
[ترجمه ترگمان]زربفت brocade، از gazed و زربفت rich، که چشم به چشم دوخته بود، چشم به او دوخت، چشم به او دوخت، برگشت تا با آن زندگی کند
[ترجمه گوگل]جواهرفروشی یوان از چشم پدربزرگ ثروتمند نفرت دارد، میلیاردهای پر زرق و برق غلیظ، بی توجه بودند، دیدند چشم او را نگاه نمی کنند، به نفع بازگشت به زندگی زندگی می کنند

13. Brocade silky texture and delicate, well - produced Running hand beautiful silk fibers, long - lasting change.
[ترجمه ترگمان]یک بافت ابریشم نرم و ظریف، با استفاده از الیاف ابریشمی زیبا، تغییر ماندگار و ماندگار
[ترجمه گوگل]بافت ابریشمی براق و ظریف، به خوبی تولید می شود در حال اجرا دست الیاف ابریشم زیبا، تغییر طولانی مدت

14. The entire chamber was lined with crimson brocade, worked with flowers of gold.
[ترجمه ترگمان]تمام اتاق با پارچه های زربفت سرخ پوشیده شده بود و با گل طلایی کار می کرد
[ترجمه گوگل]کل اتاق با گلدان گلبرگ با گلدان گلدان کار گذاشته شده بود

15. The Nanjing Brocade Museum is located adjacent to the Nanjing Massacre museum in the southwest Nanjing.
[ترجمه ترگمان]موزه Brocade نانجینگ در نزدیکی موزه Massacre نانجینگ در جنوب غربی نانجینگ قرار دارد
[ترجمه گوگل]موزه صنوبر نانجینگ در مجاورت موزه کشتار نانجینگ در جنوب غربی نانجینگ واقع شده است


کلمات دیگر: