(زیست شناسی) کرآتین (ماده ی بلورین c4h9n3o2 که در بافت ماهیچه ها یافت می شود)
creatine
(زیست شناسی) کرآتین (ماده ی بلورین c4h9n3o2 که در بافت ماهیچه ها یافت می شود)
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) کرآتین (مادهی بلورین C4H9N3O2 که در بافت ماهیچهها یافت میشود)
کراتین
انگلیسی به انگلیسی
• chemical compound found in the muscles of vertebrate animals
جملات نمونه
1. Out of 16 cases that tested positive for creatine kinase, nine were confirmed, giving an incidence of 1:3082 births.
[ترجمه ترگمان]از ۱۶ مورد که برای کیناز creatine کیناز positive مثبت بودند، نه مورد تایید شدند، و شیوع ۱: ۳۰۸۲ تولد را اعلام کردند
[ترجمه گوگل]از 16 مورد که برای کراتین کیناز مثبت تست شد، 9 مورد تایید شد، میزان شیوع 1: 3082 تولد
[ترجمه گوگل]از 16 مورد که برای کراتین کیناز مثبت تست شد، 9 مورد تایید شد، میزان شیوع 1: 3082 تولد
2. I have been taking creatine to boost athletic performance.
[ترجمه ترگمان]من برای بالا بردن عملکرد ورزشی تلاش کرده ام
[ترجمه گوگل]من کراتین را برای افزایش عملکرد ورزشی مصرف کرده ام
[ترجمه گوگل]من کراتین را برای افزایش عملکرد ورزشی مصرف کرده ام
3. Results 7 4% of rise in creatine phosphokinase of the idiopathic hypokalemic periodic paralysis.
[ترجمه ترگمان]نتایج ۷ % افزایش در creatine phosphokinase از فلج دوره ای idiopathic hypokalemic را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نتایج 7 تا 4 درصد افزایش کراتین فسفوکیناز در فلج دوره ای هیپوکالمیک ایدیوپاتیک
[ترجمه گوگل]نتایج 7 تا 4 درصد افزایش کراتین فسفوکیناز در فلج دوره ای هیپوکالمیک ایدیوپاتیک
4. After primary angioplasty, risk factors, peak serum creatine phosphokinase concentration, recanalization time, and ES were similar in the two groups.
[ترجمه ترگمان]بعد از angioplasty اولیه، عوامل خطر، غلظت peak سرم phosphokinase، زمان recanalization، و ES در دو گروه مشابه بودند
[ترجمه گوگل]پس از آنژیوپلاستی اولیه، عوامل خطر، پیک سرم کراتین فسفوکیناز غلظت، زمان recanalization و ES در دو گروه مشابه بود
[ترجمه گوگل]پس از آنژیوپلاستی اولیه، عوامل خطر، پیک سرم کراتین فسفوکیناز غلظت، زمان recanalization و ES در دو گروه مشابه بود
5. Creatine is a protein that is found in animal products and it assists muscle building and repair.
[ترجمه ترگمان]Creatine پروتئینی است که در محصولات حیوانی یافت می شود و به ایجاد و تعمیر ماهیچه ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]کراتین یک پروتئین است که در محصولات حیوانی یافت می شود و به ساخت و تعمیر عضلات کمک می کند
[ترجمه گوگل]کراتین یک پروتئین است که در محصولات حیوانی یافت می شود و به ساخت و تعمیر عضلات کمک می کند
6. Serum isoenzyme(MB) and isoform(MM of creatine kinase (CK) were measured in30 patients with acute myocardial infarction (AMI) to assess the reperfusion.
[ترجمه ترگمان]سرم Serum (مگابایت)و isoform (MM از کیناز creatine kinase (CK)با بیماران قلبی حاد with (AMI برای ارزیابی the اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]ایزوآنزیم سرم (MB) و ایزوفرم (MM کراتین کیناز (CK) در 30 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد قلب (AMI) برای اندازه گیری مجدد مجدد خون اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]ایزوآنزیم سرم (MB) و ایزوفرم (MM کراتین کیناز (CK) در 30 بیمار مبتلا به انفارکتوس حاد قلب (AMI) برای اندازه گیری مجدد مجدد خون اندازه گیری شد
7. Early research suggests creatine supplements might be able to help slow the progression of Parkinson's, an incurable brain disorder that can slowly but steadily paralyze patients.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات اولیه نشان می دهند که creatine ممکن است قادر به کمک به کاهش رشد پارکینسون باشند، یک اختلال مغز درمان نشدنی که به آرامی می تواند بیماران را فلج کند
[ترجمه گوگل]تحقیقات اولیه نشان می دهد مکمل های کراتین ممکن است به کاهش سرعت پیشرفت پارکینسون، یک اختلال مغزی ناخوشایند کمک کند که می تواند به آرامی، اما به طور پیوسته فلج کند
[ترجمه گوگل]تحقیقات اولیه نشان می دهد مکمل های کراتین ممکن است به کاهش سرعت پیشرفت پارکینسون، یک اختلال مغزی ناخوشایند کمک کند که می تواند به آرامی، اما به طور پیوسته فلج کند
8. The higher concentration of creatine phosphate in muscle can lead to the increase of ATP, therefore, athlete taking creatine can achieve much more sport load.
[ترجمه ترگمان]غلظت بالاتر فسفات creatine در ماهیچه می تواند منجر به افزایش ATP شود در نتیجه ورزشکاری که creatine را می گیرد می تواند به بار ورزشی بیشتری دست یابد
[ترجمه گوگل]غلظت بالاتر کراتین فسفات در عضلات می تواند به افزایش ATP منجر شود، بنابراین مصرف کراتین مصرف کننده می تواند بار ورزشی بیشتری کسب کند
[ترجمه گوگل]غلظت بالاتر کراتین فسفات در عضلات می تواند به افزایش ATP منجر شود، بنابراین مصرف کراتین مصرف کننده می تواند بار ورزشی بیشتری کسب کند
9. In the past we relied on creatine kinase or the MB fragment of creatine kinase.
[ترجمه ترگمان]در گذشته ما به یک کیناز creatine یا the MB از کیناز creatine relied تکیه کردیم
[ترجمه گوگل]در گذشته ما بر روی کراتین کیناز یا بخش MB از کراتین کیناز متکی بودیم
[ترجمه گوگل]در گذشته ما بر روی کراتین کیناز یا بخش MB از کراتین کیناز متکی بودیم
10. Creatine phosphate as energy rich phosphate compounds is widely utilized in treatment of myocardial ischemia and infarction.
[ترجمه ترگمان]فسفات Creatine به عنوان ترکیبات فسفات غنی از انرژی به طور گسترده در درمان کم خونی موضعی و infarction مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]کراتین فسفات به عنوان ترکیبات فسفات غنی از انرژی به طور گسترده ای در درمان ایسکمی و انفارکتوس میوکارد استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کراتین فسفات به عنوان ترکیبات فسفات غنی از انرژی به طور گسترده ای در درمان ایسکمی و انفارکتوس میوکارد استفاده می شود
11. Objective To investigate the clinical significance of serum creatine kinase ( CK ) and its isoenyme ( CK - MM ) through observing their dynamic
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اهمیت بالینی کیناز creatine کیناز ((CK و isoenyme آن (CK - MM)از طریق مشاهده پویای آن ها
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی اهمیت بالینی کراتین کیناز سرم (CK) و ایزوآنیم آن (CK-MM) از طریق مشاهده پویایی آنها
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی اهمیت بالینی کراتین کیناز سرم (CK) و ایزوآنیم آن (CK-MM) از طریق مشاهده پویایی آنها
12. Patients with myopathy generally have muscle pain, tenderness or weakness, and an elevation of a muscle enzyme in the blood (creatine kinase).
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به myopathy عموما دارای درد، مهربانی یا ضعف، و ارتقا آنزیم ماهیچه در خون هستند (کیناز kinase)
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به میوپاتی معمولا درد عضلانی، حساسیت یا ضعف و افزایش آنزیم عضلانی در خون (کراتین کیناز) دارند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به میوپاتی معمولا درد عضلانی، حساسیت یا ضعف و افزایش آنزیم عضلانی در خون (کراتین کیناز) دارند
13. Creatine is the biomolecule, which produces ATP.
[ترجمه ترگمان]Creatine the است که ATP را تولید می کند
[ترجمه گوگل]کراتین بیومولکول است که ATP تولید می کند
[ترجمه گوگل]کراتین بیومولکول است که ATP تولید می کند
14. It is excreted in the urine as a waste product of creatine. 19
[ترجمه ترگمان]این حیوان در ادرار به عنوان فراورده زاید creatine دفع می شود ۱۹
[ترجمه گوگل]از ادرار به عنوان یک ماده پس از کراتین دفع می شود 19
[ترجمه گوگل]از ادرار به عنوان یک ماده پس از کراتین دفع می شود 19
کلمات دیگر: