• lack of credit, severe restriction on the allotment of credit
credit squeeze
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The government has imposed a sharp credit squeeze in an attempt to hold down inflation.
[ترجمه ترگمان]دولت فشار شدیدی را در تلاش برای پایین نگه داشتن تورم تحمیل کرده است
[ترجمه گوگل]دولت برای کاهش تورم فشارهای شدیدی را تحمیل کرده است
[ترجمه گوگل]دولت برای کاهش تورم فشارهای شدیدی را تحمیل کرده است
2. It won't be affected by the credit squeeze . . . ?
[ترجمه ترگمان]با فشار دادن کارت تحت تاثیر قرار نمی گیره؟
[ترجمه گوگل]این تحت تأثیر فشار اعتبار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این تحت تأثیر فشار اعتبار نخواهد بود
3. The financial credit squeeze and economic recession in Western markets will drive shoppers from upscale brands to value brands.
[ترجمه ترگمان]فشار اعتباری اقتصادی و رکود اقتصادی در بازارهای غربی خریداران را از برند های سطح بالا به مارک های تجاری هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]فشار بر اعتبار مالی و رکود اقتصادی در بازارهای غربی خریداران را از مارک های با کیفیت بالا به ارزش مارک ها هدایت می کنند
[ترجمه گوگل]فشار بر اعتبار مالی و رکود اقتصادی در بازارهای غربی خریداران را از مارک های با کیفیت بالا به ارزش مارک ها هدایت می کنند
4. Millions of home foreclosures combined with a continuing credit squeeze and a deteriorating economy have led to a glut of unsold houses on the market.
[ترجمه ترگمان]میلیونها خانه سلب حق مسکن خانگی همراه با یک فشار مداوم اعتباری و یک اقتصاد رو به وخامت، منجر به وفور خانه های نفروخته در بازار شده است
[ترجمه گوگل]میلیون ها سلب حق اقامه دعوی در خانه همراه با کاهش فشار اعتباری و از بین رفتن اقتصاد منجر به فروپاشی خانه های فروخته شده در بازار شده است
[ترجمه گوگل]میلیون ها سلب حق اقامه دعوی در خانه همراه با کاهش فشار اعتباری و از بین رفتن اقتصاد منجر به فروپاشی خانه های فروخته شده در بازار شده است
5. The credit squeeze that has occurred as banks suffered mounting loan losses did not show any significant improvement. Demand for business loans remains weak.
[ترجمه ترگمان]فشاری که بانک ها متحمل شده اند، هیچ پیشرفت قابل توجهی را نشان نمی دهند تقاضا برای وام های تجاری ضعیف باقی می ماند
[ترجمه گوگل]فشار اعتباری که به این دلیل رخ داد که بانک ها از افزایش خسارات وام ها رنج می برد، هیچ پیشرفت قابل توجهی را نشان نمی دادند تقاضا برای وام های تجاری ضعیف است
[ترجمه گوگل]فشار اعتباری که به این دلیل رخ داد که بانک ها از افزایش خسارات وام ها رنج می برد، هیچ پیشرفت قابل توجهی را نشان نمی دادند تقاضا برای وام های تجاری ضعیف است
6. With the global credit squeeze making funds harder to come by, sovereign wealth funds have become even more important for the financing of state capitalism.
[ترجمه ترگمان]با فشار اعتباری جهانی که بودجه را سخت تر می کند، وجوه سرمایه گذاران برای تامین مالی سرمایه داری دولتی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]با کاهش اعتبار جهانی، سرمایه گذاری های مالی ثروتمندتر برای تامین مالی سرمایه داری دولتی سخت تر شده است
[ترجمه گوگل]با کاهش اعتبار جهانی، سرمایه گذاری های مالی ثروتمندتر برای تامین مالی سرمایه داری دولتی سخت تر شده است
7. The credit squeeze in the past couple of years has sucked the life out of this export drive.
[ترجمه ترگمان]فشار اعتباری در چند سال گذشته زندگی را از این دیسک گردان خارج کرده است
[ترجمه گوگل]فشار بر اعتبار در چند سال گذشته، زندگی را از این درایو صادراتی بیرون آورده است
[ترجمه گوگل]فشار بر اعتبار در چند سال گذشته، زندگی را از این درایو صادراتی بیرون آورده است
8. But they also point to a government-created credit squeeze.
[ترجمه ترگمان]اما آن ها همچنین به یک فشار اعتباری ایجاد شده از سوی دولت اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]اما آنها همچنین به فشار اعتبار ایجاد شده توسط دولت اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]اما آنها همچنین به فشار اعتبار ایجاد شده توسط دولت اشاره می کنند
9. In 1974 his property and investment group also faced problems brought on by a credit squeeze and downturn in the building market.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۴، سرمایه و گروه سرمایه گذاری او با مشکلاتی رو به رو شدند که با فشار اعتباری و رکود در بازار ساختمان مواجه شدند
[ترجمه گوگل]در سال 1974 گروه مالکیت و سرمایه گذاری او همچنین با مشکلات کاهش اعتبار و رکود در بازار ساختمان مواجه شد
[ترجمه گوگل]در سال 1974 گروه مالکیت و سرمایه گذاری او همچنین با مشکلات کاهش اعتبار و رکود در بازار ساختمان مواجه شد
10. The government responded to the payments crisis with a credit squeeze.
[ترجمه ترگمان]دولت به بحران پرداخت ها با یک فشار اعتباری پاسخ داد
[ترجمه گوگل]دولت با بحران پرداخت با یک فشار اعتباری پاسخ داد
[ترجمه گوگل]دولت با بحران پرداخت با یک فشار اعتباری پاسخ داد
11. Two days ago GE had a $3 billion capital infusion from Warren Buffett and the US car industry reported its worst September sales in 15 years, in large measure a result of the credit squeeze.
[ترجمه ترگمان]دو روز پیش GE یک تزریق سرمایه ۳ میلیارد دلاری را از وارن بافت و صنعت خودرو ایالات متحده در ۱۵ سال گذشته در مقیاسی بزرگ نتیجه فشار اعتباری را گزارش داد
[ترجمه گوگل]دو روز پیش GE سرمایه گذاری 3 میلیارد دلاری را از وارن بافت و صنعت خودرو ایالات متحده بدترین فروش خود در ماه سپتامبر را طی 15 سال اخیر اعلام کرد و به شدت به دلیل فشار اعتباری بود
[ترجمه گوگل]دو روز پیش GE سرمایه گذاری 3 میلیارد دلاری را از وارن بافت و صنعت خودرو ایالات متحده بدترین فروش خود در ماه سپتامبر را طی 15 سال اخیر اعلام کرد و به شدت به دلیل فشار اعتباری بود
12. Fresh economic shocks on the scale of the current credit squeeze will occur if US house prices continue to fall, one of the country's leading housing experts warned yesterday.
[ترجمه ترگمان]یکی از کارشناسان مسکن پیشرو که دیروز هشدار داد، شوک های اقتصادی تازه در مقیاس فشار اعتباری فعلی در صورتی رخ می دهد که قیمت خانه های ایالات متحده به سقوط ادامه دهد
[ترجمه گوگل]یکی از کارشناسان برجسته مسکونی کشور روز گذشته هشدار داد که شوکهای اقتصادی جدید در مقیاس فشار بر اعتبار کنونی رخ خواهد داد اگر قیمت خانه های ایالات متحده همچنان سقوط کند
[ترجمه گوگل]یکی از کارشناسان برجسته مسکونی کشور روز گذشته هشدار داد که شوکهای اقتصادی جدید در مقیاس فشار بر اعتبار کنونی رخ خواهد داد اگر قیمت خانه های ایالات متحده همچنان سقوط کند
13. But most companies are rethinking those plans as a credit squeeze begins to bite.
[ترجمه ترگمان]اما اکثر شرکت ها در حال بازنگری این برنامه ها هستند زیرا فشار اعتباری شروع به گاز گرفتن می کند
[ترجمه گوگل]اما اکثر شرکت ها این برنامه ها را بازنگری می کنند به عنوان یک فشار اعتباری شروع به نیش می کنند
[ترجمه گوگل]اما اکثر شرکت ها این برنامه ها را بازنگری می کنند به عنوان یک فشار اعتباری شروع به نیش می کنند
14. One challenge facing M. B. A. students is funding: it's getting harder to get student loans in the U. S., where banks, hit by the credit squeeze, are lending less.
[ترجمه ترگمان]یک چالش رودرروی م ب الف دانش آموزان سرمایه گذاری می کنند: گرفتن وام های دانشجویی در ایالات متحده سخت تر می شود اس که در آن بانک ها تحت فشار اعتباری قرار می گیرند، کم تر قرض می گیرند
[ترجمه گوگل]یکی از چالش هایی که دانشجویان M B A با دانشجویان مواجه می کنند بودجه است: برای گرفتن وام های دانشجویی در U S, که بانک ها، تحت تاثیر فشار اعتباری، کمتر وام کمتری دریافت می کنند، سخت تر می شود
[ترجمه گوگل]یکی از چالش هایی که دانشجویان M B A با دانشجویان مواجه می کنند بودجه است: برای گرفتن وام های دانشجویی در U S, که بانک ها، تحت تاثیر فشار اعتباری، کمتر وام کمتری دریافت می کنند، سخت تر می شود
کلمات دیگر: