کلمه جو
صفحه اصلی

creature comforts

انگلیسی به فارسی

لذت جسمانی


انگلیسی به انگلیسی

• creature comforts are the things that you need to feel comfortable in your life, such as good food and nice clothes.

جملات نمونه

1. They appreciate all the creature comforts of home.
[ترجمه ترگمان]آن ها از آسایش و راحتی موجود در خانه تشکر می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از تمام امکانات موجود در خانه قدردانی می کنند

2. I hate camping?I miss all my creature comforts.
[ترجمه ترگمان]از کمپ متنفرم؟ دلم برای همه creature تنگ شده
[ترجمه گوگل]من از کمپینگ متنفرم

3. His attitude towards creature comforts was demonstrated by his regimen in Downing Street.
[ترجمه ترگمان]رفتار او نسبت به رفاه حیوانات با رژیم خود در خیابان داونینگ به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]نگرش او نسبت به رفاه موجودات توسط رژیم او در خیابان داونینگ نشان داده شد

4. What the saloon bar lacked in creature comforts it made up for by the complete absence of journos.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بار میخانه کم نداشت آن را به خاطر فقدان کامل of از آن بیرون کشید
[ترجمه گوگل]آنچه که صندلی سالن فاقد امکانات آرامش است، به دلیل فقدان کامل journos ساخته شده است

5. There is a lack of creature comforts that customers of other airlines tend to take for granted.
[ترجمه ترگمان]کمبود موجودی وجود دارد که مشتریان دیگر خطوط هوایی به آن نیاز دارند
[ترجمه گوگل]کمبود امکانات موجود وجود دارد که مشتریان هواپیماهای دیگر تمایلی به انجام این کار ندارند

6. I hate camping holidays. I like my creature comforts too much.
[ترجمه ترگمان] از تعطیلات متنفرم احساس راحتی می کنم
[ترجمه گوگل]من از تعطیلات کمپینگ متنفرم دوستت دارم خیلی دوستت دارم

7. Give that to yourself, or allow your partner creature comforts.
[ترجمه ترگمان]آن را به خودتان بدهید، یا اجازه بدهید که partner راحت باشد
[ترجمه گوگل]این را به خودتان بدهید، یا اجازه دهید که با ترحیم شریک زندگیتان به توافق برسید

8. Oh no, not when he starts to miss his creature comforts.
[ترجمه ترگمان]اوه، نه، نه وقتی که داره یواش یواش یواش یواش خودشو از دست میده
[ترجمه گوگل]اوه نه، نه زمانی که او شروع به از دست دادن امکانات موجودش می کند

9. The crews made on-the-spot modifications to increase protection, firepower, or creature comforts.
[ترجمه ترگمان]کارکنان اصلاحات در محل را برای افزایش محافظت، آتش، یا رفاه حیوانات انجام دادند
[ترجمه گوگل]خدمه ساخته شده است تغییرات در محل به منظور افزایش حفاظت، قدرت شلیک، و یا راحتی موجود است

10. Of course, retreating from the trials of the twentieth century existence does not mean one wants to abandon its many creature comforts.
[ترجمه ترگمان]البته عقب نشینی از محاکمه قرن بیستم به این معنا نیست که کسی می خواهد از بسیاری از مخلوقات خود رها شود
[ترجمه گوگل]البته، عقبنشینی از محاکمههای موجود در قرن بیستم، به این معنی نیست که مایل است بسیاری از آرزوهای موجود را ترک کند

11. Their lives transformed by strong economic growth, many Chinese are embracing creature comforts and lifestyle changes.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از چینی ها با رشد اقتصادی قوی زندگی خود را تغییر دادند، بسیاری از چینی ها در حال در آغوش گرفتن رفاه حیوانات و تغییر سبک زندگی هستند
[ترجمه گوگل]زندگی آنها با رشد اقتصادی قوی تبدیل شده است، بسیاری از چینی ها در حال تسهیلات موجود و تغییرات شیوه زندگی هستند

12. No, thank you. I'm far too fond of my creature comforts to go camping.
[ترجمه ترگمان] نه، ممنون من بیش از آن به موجود راحتی خود علاقه دارم که به چادر بروم
[ترجمه گوگل]نه، متشکرم من خیلی راحت هستم که به کمپینگ علاقه مندم

13. A donga is a rudimentary shack, dusted with red dirt but fitted out with flat-screen TVs, sophisticated communications, and creature comforts.
[ترجمه ترگمان]A یک کلبه ابتدایی است، گرد و خاک قرمز را پوشانده است، اما مجهز به تلویزیون های صفحه تخت، ارتباطات پیچیده، و راحتی موجود است
[ترجمه گوگل]یک donga یک کلبه ابتدایی است که با کثیف قرمز مضر است اما با تلویزیون های صفحه تخت، ارتباطات پیچیده و راحتی های موجود ایجاد می شود

پیشنهاد کاربران

همه امکانات


وسایل آسایش ( مانند خوراک و پوشاک و مسکن ) ، نیازمندی های زندگی


کلمات دیگر: