• conditions of credit
credit terms
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Easy credit terms helped fuel the economic expansion.
[ترجمه ترگمان]شرایط اعتباری آسان به افزایش توسعه اقتصادی کمک کرد
[ترجمه گوگل]شرایط اعتبار آسان به توسعه اقتصادی کمک کرد
[ترجمه گوگل]شرایط اعتبار آسان به توسعه اقتصادی کمک کرد
2. Sellers may negotiate price, credit terms, delivery times, trade-in values and other aspects of the commercial transaction.
[ترجمه ترگمان]فروشندگان ممکن است در مورد قیمت، شرایط اعتباری، زمان تحویل، ارزش های تجاری و دیگر جنبه های معامله تجاری مذاکره کنند
[ترجمه گوگل]فروشندگان ممکن است قیمت، شرایط اعتباری، زمان تحویل، ارزش معاملات و سایر جنبه های معامله تجاری را مورد مذاکره قرار دهند
[ترجمه گوگل]فروشندگان ممکن است قیمت، شرایط اعتباری، زمان تحویل، ارزش معاملات و سایر جنبه های معامله تجاری را مورد مذاکره قرار دهند
3. The decision of whether or not to offer credit terms is generally dictated by industry conditions.
[ترجمه ترگمان]تصمیم بر این است که شرایط اعتباری به طور کلی توسط شرایط صنعت دیکته شود
[ترجمه گوگل]تصمیمات مربوط به ارائه شرایط اعتباری به طور کلی طبق شرایط صنعت است
[ترجمه گوگل]تصمیمات مربوط به ارائه شرایط اعتباری به طور کلی طبق شرایط صنعت است
4. Domestic distributors and wholesalers often offer credit terms of purchase.
[ترجمه ترگمان]توزیع کنندگان داخلی و عمده فروشان اغلب شرایط اعتباری برای خرید ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]توزیع کنندگان و عمده فروشان داخلی اغلب شرایط اعتباری خرید را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]توزیع کنندگان و عمده فروشان داخلی اغلب شرایط اعتباری خرید را ارائه می دهند
5. Ease credit terms; eased the entrance requirements.
[ترجمه ترگمان]سهولت عبارات اعتباری؛ تسهیل شرایط ورود
[ترجمه گوگل]شرایط اعتبار سهولت نیازهای ورودی را کاهش داد
[ترجمه گوگل]شرایط اعتبار سهولت نیازهای ورودی را کاهش داد
6. The Group grants credit terms to customers ranging from 30 to 90 days.
[ترجمه ترگمان]این گروه به مشتریان از ۳۰ تا ۹۰ روز شرایط اعتباری اعطا می کند
[ترجمه گوگل]این گروه شرایط اعتباری را برای مشتریان بین 30 تا 90 روز ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این گروه شرایط اعتباری را برای مشتریان بین 30 تا 90 روز ارائه می دهد
7. China New York branch certifying that the credit terms have been complied with.
[ترجمه ترگمان]شعبه نیویورک گواهی می دهد که شرایط اعتباری مورد پیروی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]شاخه نیویورک چین تایید کرده است که شرایط اعتبار با آنها مطابقت داشته است
[ترجمه گوگل]شاخه نیویورک چین تایید کرده است که شرایط اعتبار با آنها مطابقت داشته است
8. Includes a short glossary of credit terms and a listing of community resources for further information.
[ترجمه ترگمان]شامل a کوتاه از عبارات اعتباری و فهرستی از منابع اجتماعی برای اطلاعات بیشتر
[ترجمه گوگل]شامل یک واژه نامه کوتاه از شرایط اعتباری و فهرستی از منابع جامعه برای اطلاعات بیشتر است
[ترجمه گوگل]شامل یک واژه نامه کوتاه از شرایط اعتباری و فهرستی از منابع جامعه برای اطلاعات بیشتر است
9. If the factor will not accept the account, then the firm will not allow the customer to buy on credit terms.
[ترجمه ترگمان]اگر عامل این حساب را قبول نکند، شرکت به مشتری اجازه نخواهد داد که شرایط اعتباری را خریداری کند
[ترجمه گوگل]اگر فاکتور حساب را قبول نکنید، شرکت نمی تواند به مشتری در شرایط اعتباری خریداری کند
[ترجمه گوگل]اگر فاکتور حساب را قبول نکنید، شرکت نمی تواند به مشتری در شرایط اعتباری خریداری کند
10. Once the policy of factoring is established, the factor will dictate credit terms.
[ترجمه ترگمان]زمانی که سیاست عامل عامل ایجاد شود، فاکتور شرایط اعتباری را دیکته خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که خط مشی فاکتورینگ ایجاد می شود، فاکتور شرایط اعتبار را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که خط مشی فاکتورینگ ایجاد می شود، فاکتور شرایط اعتبار را تعیین می کند
11. And people say that the APR is the most important piece of information about credit terms for them.
[ترجمه ترگمان]و مردم می گویند که the مهم ترین بخش اطلاعات در مورد شرایط اعتباری برای آن ها است
[ترجمه گوگل]و مردم می گویند APR مهم ترین بخش اطلاعات مربوط به شرایط اعتباری برای آنها است
[ترجمه گوگل]و مردم می گویند APR مهم ترین بخش اطلاعات مربوط به شرایط اعتباری برای آنها است
12. And there is no doubt that some large companies do have a deliberate policy of delaying payments well beyond the agreed credit terms.
[ترجمه ترگمان]و هیچ شکی وجود ندارد که برخی از شرکت های بزرگ، یک سیاست آگاهانه برای به تاخیر انداختن پرداخت ها در خارج از شرایط اعتباری توافق شده دارند
[ترجمه گوگل]و شکی نیست که برخی از شرکت های بزرگ یک سیاست عمدی دارند تا پرداخت ها را به مراتب فراتر از شرایط اعتبار مورد توافق قرار دهند
[ترجمه گوگل]و شکی نیست که برخی از شرکت های بزرگ یک سیاست عمدی دارند تا پرداخت ها را به مراتب فراتر از شرایط اعتبار مورد توافق قرار دهند
13. It is too subtle and not easily found, clearly listed in the letter of credit terms, there is no forgery or hide, and therefore did not constitute fraud.
[ترجمه ترگمان]آن بسیار ظریف است و به آسانی یافت نمی شود، به وضوح در نامه عبارات اعتباری ذکر شده است، هیچ جعل یا پنهان سازی وجود ندارد و بنابراین تقلب محسوب نمی شود
[ترجمه گوگل]این بسیار ظریف است و به راحتی قابل شناسایی نیست، به وضوح در شرایط اعتبار نامه ذکر شده است، هیچ جعلی یا پنهان وجود ندارد و به همین دلیل تقلب نکردند
[ترجمه گوگل]این بسیار ظریف است و به راحتی قابل شناسایی نیست، به وضوح در شرایط اعتبار نامه ذکر شده است، هیچ جعلی یا پنهان وجود ندارد و به همین دلیل تقلب نکردند
14. Agreements about price or price - related matters such as credit terms potentially are the most serious.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]قراردادهای مربوط به قیمت یا مسائل مربوط به قیمت مانند شرایط اعتباری به طور بالقوه جدی ترین هستند
[ترجمه گوگل]قراردادهای مربوط به قیمت یا مسائل مربوط به قیمت مانند شرایط اعتباری به طور بالقوه جدی ترین هستند
کلمات دیگر: