کلمه جو
صفحه اصلی

no brainer

پیشنهاد کاربران

( مثل ) آب خوردن

واضح، روشن

ساده انگارانه

ساده، پرواضح، مبرهن

بی محتوا

بی فکرانه
غیرعاقلانه

آشکار - بی نیاز به فکر کردن

بدیهی
شکی درش نیست
چیزی که آنقدر واضح است که نیاز به فکر کردن ندارد

- چیزی ساده که نیاز به فکر کردن کمی داشته باشد
Taking that job over the one I had was a no - brainer
- چیزی که انجام دادن یا فهمیدن آن بسیار ساده باشد
The decision to invest in the energy company was a no - brainer

فکر کردن نمیخواد

سهل الهضم؛ سهل الفهم. سهل الدرک

واضح، روشن، بدیهی، معلوم

چیزی که اینقدر ساده است که نیازی به فکر کردن ندارد
تابلو


کلمات دیگر: