اسکاتولوژیک
eschatological
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (theology) pertaining to eschatology; pertaining to any doctrine pertaining to the end of the world
جملات نمونه
1. Both in East and in West an eschatological note has frequently been introduced: the mystery is not simply an historical event.
[ترجمه ترگمان]هر دو در شرق و غرب یک یادداشت eschatological به طور مرتب معرفی شده اند: این راز تنها یک رویداد تاریخی نیست
[ترجمه گوگل]هر دو در شرق و غرب، یک یادداشت فراماسونری غالبا معرفی شده است: رمز و راز، صرفا یک رویداد تاریخی نیست
[ترجمه گوگل]هر دو در شرق و غرب، یک یادداشت فراماسونری غالبا معرفی شده است: رمز و راز، صرفا یک رویداد تاریخی نیست
2. I no longer felt any eschatological sense, or even any responsibility.
[ترجمه ترگمان]من دیگر هیچ حس eschatological یا حتی مسئولیتی نداشتم
[ترجمه گوگل]من دیگر احساس حساسیت و حتی هیچ گونه مسئولیتی نمی کردم
[ترجمه گوگل]من دیگر احساس حساسیت و حتی هیچ گونه مسئولیتی نمی کردم
3. But the two eschatological points of view are not identical.
[ترجمه ترگمان]اما این دو نقطه نظرات یک سان نیستند
[ترجمه گوگل]اما دو دیدگاه اسکاتولوژیکی یکسان نیستند
[ترجمه گوگل]اما دو دیدگاه اسکاتولوژیکی یکسان نیستند
4. D·H·Lawrence gradually formulated his unique eschatological thought in confrontation with the human calamity in the process of development in the 20th century.
[ترجمه ترگمان]دی اچ لارنس به تدریج تفکر منحصر به فرد خود را در مواجهه با فاجعه انسانی در فرآیند توسعه در قرن بیستم تدوین کرد
[ترجمه گوگل]D · H · لارنس به تدریج، تفکر منحصر به فرد خود را در مقابله با فاجعه انسانی در فرایند توسعه در قرن بیستم شکل داد
[ترجمه گوگل]D · H · لارنس به تدریج، تفکر منحصر به فرد خود را در مقابله با فاجعه انسانی در فرایند توسعه در قرن بیستم شکل داد
5. In fact,this text is not at all eschatological.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، این متن اصلا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این متن به هیچ وجه اسکاتولوژیک نیست
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این متن به هیچ وجه اسکاتولوژیک نیست
6. In my view, the Sabbath is primarily an eschatological sign, and only secondarily a theocratic stamp.
[ترجمه ترگمان]در نظر من، روز سبت به درجه اول یک علامت eschatological است و فقط یک علامت خدایی است
[ترجمه گوگل]به نظر من، سبت اساسا یک علامت اسکاتولوژیک است و تنها دومین علامت تئوکراتیک است
[ترجمه گوگل]به نظر من، سبت اساسا یک علامت اسکاتولوژیک است و تنها دومین علامت تئوکراتیک است
7. This author is not eschatological. He doesn't think Christianity, he doesn't think Jesus' teaching are about the future at all, they're about now,they're about the present.
[ترجمه ترگمان]این نویسنده کتاب eschatological نیست او به مسیحیت فکر نمی کند، او فکر نمی کند که آموزه های عیسی درباره آینده باشند، در حال حاضر، آن ها در حال حاضر هستند
[ترجمه گوگل]این نویسنده، اسکاتولوژی نیست او فکر نمی کند مسیحیت، او فکر نمی کند که آموزش عیسی در مورد آینده است، آنها در مورد حال حاضر، آنها در مورد حال حاضر است
[ترجمه گوگل]این نویسنده، اسکاتولوژی نیست او فکر نمی کند مسیحیت، او فکر نمی کند که آموزش عیسی در مورد آینده است، آنها در مورد حال حاضر، آنها در مورد حال حاضر است
8. Conversely, since unbelievers have no promise of eschatological consummation, they have no obligation to observe the sign thereof.
[ترجمه ترگمان]برعکس، چون بی unbelievers هیچ وعده of را ندارند، هیچ تعهدی برای مشاهده امضا آن ندارند
[ترجمه گوگل]برعکس، از آنجاییکه کافران هیچ وعده ای از انقباض اسکاتولوژیک ندارند، هیچ تعهدی برای مشاهده علامت آن ندارند
[ترجمه گوگل]برعکس، از آنجاییکه کافران هیچ وعده ای از انقباض اسکاتولوژیک ندارند، هیچ تعهدی برای مشاهده علامت آن ندارند
9. The weekly Sabbath is an eschatological sign.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات هفتگی یک علامت eschatological است
[ترجمه گوگل]سبت هفتگی یک نشانه اسکاتولوژیک است
[ترجمه گوگل]سبت هفتگی یک نشانه اسکاتولوژیک است
10. The function of the Sabbath as an eschatological sign continues in the new covenant, while its function as a theocratic stamp drops away with the change of day.
[ترجمه ترگمان]تابع روز سبت به عنوان علامت eschatological همچنان به پیمان جدید ادامه می دهد، در حالی که کارکرد آن به عنوان یک خاصیت خدایی با تغییر روز فاصله دارد
[ترجمه گوگل]عملکرد سبت به عنوان علامت اسکاتولوژیک در عهد جدید ادامه می یابد، در حالی که عملکرد آن به عنوان یک تمبر تئوکراتیک با تغییر روزها کنار می آید
[ترجمه گوگل]عملکرد سبت به عنوان علامت اسکاتولوژیک در عهد جدید ادامه می یابد، در حالی که عملکرد آن به عنوان یک تمبر تئوکراتیک با تغییر روزها کنار می آید
11. It's almost as if the eschatological timeline, the axis in Paul's letter, has been just flipped up like this in Colossians and Ephesians, so that's one major difference.
[ترجمه ترگمان]تقریبا مثل این است که جدول زمانی eschatological، یعنی محور در نامه پاول، مانند این در Colossians و Ephesians بالا آمده باشد، بنابراین یک تفاوت مهم است
[ترجمه گوگل]این تقریبا به نظر میرسد که خط زمانی اسکاتولوژیکی، محور نامه نامه پل، درست مثل این در کولسیانها و افسسیان تغییر کرده است، بنابراین این یک تفاوت عمده است
[ترجمه گوگل]این تقریبا به نظر میرسد که خط زمانی اسکاتولوژیکی، محور نامه نامه پل، درست مثل این در کولسیانها و افسسیان تغییر کرده است، بنابراین این یک تفاوت عمده است
12. No more fundamental eschatological reality than the experience of resurrection.
[ترجمه ترگمان]هیچ واقعیت eschatological اساسی تری نسبت به تجربه رستاخیز وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ حقیقتی اساسی تر از تجربه قیام وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ حقیقتی اساسی تر از تجربه قیام وجود ندارد
13. Experiencing and enjoying this eschatological significance of the Sabbath is far more important, and beneficial, than becoming consumed with Talmudic details.
[ترجمه ترگمان]لذت بردن و لذت بردن از این اهمیت خاص روز سبت به مراتب مهم تر و سودمندتر از آن است که با Talmudic details مصرف شود
[ترجمه گوگل]تجسم و لذت بردن از این اهمیت اسکاتولوژیکی سبت بسیار مهمتر و سودمندتر از استفاده از جزئیات طلسم است
[ترجمه گوگل]تجسم و لذت بردن از این اهمیت اسکاتولوژیکی سبت بسیار مهمتر و سودمندتر از استفاده از جزئیات طلسم است
14. The fact is that these themes are inseparable—the death and resurrection of Christ mark the inbreaking of the eschatological age and the inauguration of the new creation.
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که این موضوعات جدا نشدنی هستند - مرگ و رستاخیز مسیح، ظهور عصر eschatological و آغاز خلقت جدید
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که این تم ها جدایی ناپذیر هستند - مرگ و رستاخیز مسیح نشان دهنده انقراض عصر اسکاتولوژیک و افتتاح خلقت جدید است
[ترجمه گوگل]واقعیت این است که این تم ها جدایی ناپذیر هستند - مرگ و رستاخیز مسیح نشان دهنده انقراض عصر اسکاتولوژیک و افتتاح خلقت جدید است
پیشنهاد کاربران
فرجام شناسانه
مربوط به آخرت شناسی، آخرت مدار
مبحث معادشناسانه
آخر الزمانی
فرجام شناختی
غایت اندیش
کلمات دیگر: