اسم ( noun )
• : تعریف: a short message typed on the keypad of a cellular phone and transmitted to another cellular phone. Text messages often employ shortened forms of words, which may also include numbers to represent sounds within words or to represent whole words; text.
• مترادف: text
• مترادف: text
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: text messages, text messaging, text messaged
حالات: text messages, text messaging, text messaged
• : تعریف: to send a text message to.
- He has his cell phone with him, so why don't you just text message him?
[ترجمه ترگمان] تلفنش رو با خودش داره، پس چرا بهش اس ام اس نمیدی؟
[ترجمه گوگل] او تلفن همراه خود را با او دارد، پس چرا فقط به او پیام متنی ارسال نمی کنید؟
[ترجمه گوگل] او تلفن همراه خود را با او دارد، پس چرا فقط به او پیام متنی ارسال نمی کنید؟
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to write and send a text message or messages.
- You shouldn't be text messaging while you're driving.
[ترجمه ترگمان] زمانی که می خواهید رانندگی کنید، نباید پیغام رسانی های متنی باشید
[ترجمه گوگل] شما در هنگام رانندگی نباید پیام های متنی داشته باشید
[ترجمه گوگل] شما در هنگام رانندگی نباید پیام های متنی داشته باشید
- They don't talk to each other on the phone very much; they usually just text message.
[ترجمه ترگمان] آن ها خیلی زیاد با هم حرف نمی زنند؛ معمولا فقط پیام متنی دارند
[ترجمه گوگل] آنها خیلی با تلفن صحبت نمی کنند؛ آنها معمولا فقط پیام متنی هستند
[ترجمه گوگل] آنها خیلی با تلفن صحبت نمی کنند؛ آنها معمولا فقط پیام متنی هستند