کلمه جو
صفحه اصلی

fund raising


گردآوری اعانه

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the action or occupation of seeking donated funds for charitable groups, political candidates, and the like.

• gathering donations, fund-driving, collecting money
fund-raising is the activity of collecting money for a particular purpose.
act of raising money, act of collecting financial resources for an organization (or political party, etc.)

جملات نمونه

1. Changes in membership of the fund raising committee often means a different outlook and a change in priorities.
[ترجمه ترگمان]تغییرات در عضویت کمیته افزایش سرمایه اغلب به معنای دیدگاه متفاوت و تغییر در اولویت ها می باشد
[ترجمه گوگل]تغییر در عضویت در کمیته جمع آوری پول اغلب به معنای چشم انداز متفاوت و تغییر در اولویت ها است

2. Because the excess of campaign fund raising, of winning at any cost, is eroding public faith in the entire system.
[ترجمه ترگمان]به دلیل افزایش بودجه کمپین، از بردن به هر قیمتی، در حال از بین رفتن ایمان عمومی به کل سیستم است
[ترجمه گوگل]از آنجا که اضافه شدن افزایش بودجه کمپین، برنده شدن در هر هزینه، اعتقاد عمومی به کل سیستم را از بین می برد

3. Another reason for the boom in fund raising activities is an increasing awareness of the school's place in the community.
[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر رونق فعالیت های جمع آوری سرمایه، آگاهی فزاینده از جایگاه این مدرسه در جامعه است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دلایل رونق فعالیت های جمع آوری کمک های مالی، افزایش آگاهی از مکان مدرسه در جامعه است

4. The contentious meeting came as controversy over Clinton fund raising continued to escalate.
[ترجمه ترگمان]این نشست جنجالی به عنوان مناقشه ای بر سر بودجه کلینتون صورت گرفت که به شدت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]جلسه متضاد به عنوان بحث در مورد افزایش جمع آوری پول کلینتون همچنان به شدت افزایش یافته است

5. Other allegations against Wood go far beyond fund raising.
[ترجمه ترگمان]اتهامات دیگری که علیه چوب وجود دارد، فراتر از افزایش سرمایه است
[ترجمه گوگل]اتهامات دیگر علیه چوب، فراتر از جمع آوری بودجه است

6. My mother does a lot of fund raising for local charities.
[ترجمه ترگمان]مادرم پول زیادی برای موسسات خیریه محلی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]مادر من پول زیادی برای موسسات خیریه محلی می گیرد

7. We always need practical help - volunteers, fund raising drives, whatever.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه نیازمند کمک عملی، داوطلبان، جمع آوری سرمایه، هر چیزی هستیم
[ترجمه گوگل]ما همیشه نیاز به کمک عملی - داوطلبان، درایوهای جمع آوری پول، هرچه داریم

8. Fund raising campaigns are simpler to organise and sustain when they are short term sprints aimed at quickly achievable goals.
[ترجمه ترگمان]افزایش فعالیت ها برای سازمان دهی و حفظ پایداری در زمانی که با اهداف کوتاه مدت و به سرعت به دنبال اهداف قابل دستیابی هستند، ساده تر هستند
[ترجمه گوگل]کمپین های مبارزه با جمع آوری پول، ساده تر برای سازماندهی و حمایت از آنها هستند، زمانی که آنها کوتاه مدت با هدف به اهداف به سرعت قابل دستیابی است

9. Friends have helped out in fund raising.
[ترجمه ترگمان]دوستان در جمع آوری پول کمک کرده اند
[ترجمه گوگل]دوستان در جمع آوری پول کمک کرده اند

10. We started to organise some fund raising events to buy some extra equipment for the hospital.
[ترجمه ترگمان]ما شروع به سازماندهی مقداری پول برای خرید برخی تجهیزات اضافی برای بیمارستان کردیم
[ترجمه گوگل]ما شروع به سازماندهی برخی از رویدادهای جمع آوری پول برای خرید برخی از تجهیزات اضافی برای بیمارستان

11. Fund raising and development of new academy facilities will likely command the attention of her successor.
[ترجمه ترگمان]پرورش و توسعه امکانات تحصیلی جدید به احتمال زیاد توجه جانشین وی را به خود جلب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بالا بردن و توسعه امکانات آکادمیک به احتمال زیاد به توجه جانشین او احترام می گذارد

12. Crusaid's enormously successful fund raising activities include the annual sponsored walk, Walk for Life.
[ترجمه ترگمان]افزایش فوق العاده موفقیت آمیز فعالیت ها شامل گردش مالی سالانه، راه رفتن به زندگی است
[ترجمه گوگل]فعالیت های فوق العاده موفق برای جمع آوری پول های Crusaid عبارتند از پیاده روی سالانه حمایت شده، پیاده روی برای زندگی

13. After staging endless fund raising events Ursula raised the three thousand pounds needed for the surgery.
[ترجمه ترگمان]اورسولا پس از جمع آوری سرمایه بی پایان، سه هزار پوند مورد نیاز برای جراحی را بالا برد
[ترجمه گوگل]پس از راه اندازی صندوق های بی پایان افزایش بودجه، اورسولا سه هزار پوند مورد نیاز برای عمل جراحی را افزایش داد

14. Some Democrats on Capitol Hill have joined in the call for an independent counsel to investigate campaign fund raising.
[ترجمه ترگمان]برخی از دموکرات ها در کاپیتول هیل به درخواست یک مشاور مستقل برای تحقیق درباره جمع آوری سرمایه انتخاباتی پیوسته اند
[ترجمه گوگل]بعضی از دموکرات ها در کنگره کاپیتول هیل به دعوت یک مشاور مستقل برای تحقیق در مورد افزایش بودجه کمپین پیوستند

پیشنهاد کاربران

سرمایه گذاری

جمع کردن پول
تامین مالی


گلریزان ( گردآوری پول برای کمک به پرداخت بدهی کسی )

افزایش پول

جذب سرمایه

کشمکش سر مبلغ یا بودجه

جمع آوری پول

تامین مالی

جمع آوری پول، جذب سرمایه [بودجه]

جمع آوری اعانه، جمع آوری کمک های مالی، گُل ریزون

کمک مالی . پس انداز کردن

جمع اوری پول

پیش قدم شدن در جذب کمک مالی برای کسی یا چیزی

collecting money for a charity or organization

جمع آوری پول و سرمایه، جذب بودجه

جذب سرمایه بخصوص برای موسسات غیرانتفاعی و خیریه


کلمات دیگر: