tap into

از مزایای یک عقیده یا یک احساس بهره بردن

تلنگر زدن

درک کردن چیزی ، بگونه ای که تبدیل به باور شود

فهم و درک چیزی به گونه ای که دانش تخصصی فرد افزایش یابد

نهایت استفاده وبهره مندی ازچیزی

وارد مبحث شدن

دسترسی یافتن به
To access some large, abundant, or powerful resource=idioms. thefreedictionary. com/tap into

فهمیدن، درک کردن، دست یافتن، بهره برداری کردن

بهره برداری کردن از
استفاده کردن از
مستند: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/tap - into - sth به عنوان معنی عبارتِ tap into sth نوشته شده
:to manage to use something in a way that brings good results
. If only we could tap into all that energy and creativity

تاثیر گذاشتن روی

شروع به ارتباط برقرار کردن با چیزی مخصوصا بهره بردن از آن
دسترسی به یک منبع یا چیزی

وَر رفتن؛ تحریک کردن؛ برانگیختن؛ سوء استفاده کردن

The politician tapped into voter anger and won the election

بهره مند شدن

فهمیدن ، ارتباط برقرار کردن و بیان کردن چیزی، مثل باور ها و نگرشات مردم نسبت ب موضوعی

نهایت استفاده را کردن
تلنگر زدن

بهره بردن ، به کار بردن

استفاده بهینه کردن

Reveal. آشکار کردن