کمک به حمایت از چیزی مانند یک ایده
play into
پیشنهاد کاربران
ایده ای یا چیزی را تقویت کردن
مثال:
Her methods play into the stereotype that lawyers are dishonest
روش های او کلیشه ی عدم روراستی وکلا را تقویت می کند.
مثال:
Her methods play into the stereotype that lawyers are dishonest
روش های او کلیشه ی عدم روراستی وکلا را تقویت می کند.
( در ایده یا کار یا مؤفقیتی ) سهم داشتن
( در ایده یا کتر یا مؤفقیتی ) نقش داشتن
( در ایده یا کتر یا مؤفقیتی ) نقش داشتن
سهیم شدن در یک ایده
کلمات دیگر: