1. His essay was a hotchpotch of other people's ideas.
[ترجمه آرپناهی] مقاله او ترکیبی ( ملغمه ای ) از نظرات سایر مردمان بود.
[ترجمه ترگمان]مقاله او آش شله قلمکار عجیبی بود
[ترجمه گوگل]مقاله او یک قیچی از ایده های دیگر مردم بود
2. New Age thinking seems to be a hotchpotch of old and new ideas.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تفکر عصر جدید a از ایده های قدیمی و جدید باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که فکر جدید نیویورک ایده های قدیمی و جدید است
3. What an ill-organized, hotchpotch, casually assembled, patchwork life.
[ترجمه ترگمان]چیزی که این طور منظم و منظم و مرتب و مرتب و مرتب و وصله دوزی شده بود
[ترجمه گوگل]چه چیز بدبختی، چرت زدن، به طور معمول مونتاژ شده، زندگی چلپ چلوپ
4. It is very much of a hotchpotch.
[ترجمه ترگمان]آش درهم وبرهم خیلی زیاد است
[ترجمه گوگل]این بسیار جالب است
5. Garton pensively stirred the hotchpotch of his hair.
[ترجمه ترگمان]اندیش ناک و اندیش ناکی the را تکان می داد
[ترجمه گوگل]گارتون به طرز شگفت انگیزی همدردی از موهایش را به هم ریخت
6. They are all a hotchpotch of greatness and littleness, of virtue and vice, of nobility and baseness.
[ترجمه Il Duce] همه شان تلفیق درهمی از بزرگی و کوچکی، پرهیزگاری و گناه و نجابت وفرومایگی هستند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها a بزرگی از عظمت و فضیلت و فساد و پستی و پستی هستند
[ترجمه گوگل]آنها همه ی عظمت و کمال، فضیلت و معانی، عارف و غرور هستند
7. They are all a hotchpotch of outstandingness and of virtue and vice, of nobility and baseness.
[ترجمه ترگمان]همه این ها آش hotchpotch و فضیلت و فساد و پستی است
[ترجمه گوگل]همه آنها یک ریزه کاری برجسته و فضیلت و معصومیت، عارف و غرور هستند
8. You can try some spicy hotchpotch.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی یه خرده بوقلمون تند رو امتحان کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید برخی از hotchpotch تند را امتحان کنید
9. This whole hotchpotch is such that you cannot find your way in it.
[ترجمه ترگمان]این آش شله قلمکار طوری است که شما نمی توانید راه خود را در آن پیدا کنید
[ترجمه گوگل]این کلاهخواری است که شما نمیتوانید راه خود را در آن پیدا کنید
10. The genetic material in them is indeed a hotchpotch derived from avian, human and swine sources, but all eight segments come most recently from pigs.
[ترجمه ترگمان]ماده ژنتیکی موجود در آن ها در واقع a است که از منابع انسانی، انسان و خوک مشتق شده است، اما همه هشت بخش به تازگی از خوک آمده اند
[ترجمه گوگل]مواد ژنتیکی آنها در واقع یک هاتچپوتچ مشتق شده از منابع پرندگان، انسان و خوک است، اما همه هشت بخش اخیرا از خوک ها می آیند
11. Ape's final 115 votes are a not particularly appetizing hotchpotch.
[ترجمه ترگمان]۱۱۵ رای نهایی بوزینه چندان اشتها آور نیست
[ترجمه گوگل]115 رای نهایی لیگ اسپانیایی، به طور خاص به نظر نمی رسد
12. In particular Donal Lunny's assured production allows for moments of rain-washed clarity in what could've been a groggy hotchpotch.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، تولید مطمئن Donal s اجازه می دهد که لحظات روشنی از باران - شسته شده در چیزی که ممکن است a groggy باشد را داشته باشد
[ترجمه گوگل]به ویژه محصولات تولید شده از Donal Lunny اجازه می دهد تا برای لحظات وضوح باران شسته شده در آنچه که می توانست یک hatchpotch groggy است
13. I recommend Ladies' Street. It's famous for the spicy hotchpotch.
[ترجمه ترگمان] من توصیه می کنم \"خیابان\" خانم ها برای آش شله قلمکار مشهور است
[ترجمه گوگل]من خیابانی خانم ها را توصیه می کنم این معجزه برای تیزهوشان تند است
14. Successful French metrological diplomacy meant that in the ensuing decades the metric system supplanted a hotchpotch of regional units in all bar a handful of nations.
[ترجمه ترگمان]دیپلماسی موفق فرانسوی به این معنا بود که در دهه های بعد از آن، سیستم متریک جای خود را به تعدادی از واحدهای منطقه ای در هر بار یک مشت از کشورها گرفت
[ترجمه گوگل]دیپلماسی مترجمی فرانسوی موفق به این معنا بود که در دهه های بعد، سیستم متریک جایگزین یک حوضچه های منطقه ای در تمام نقاط کشور شد