کلمه جو
صفحه اصلی

siren


معنی : اژیر، حوری دریایی، سوت کارخانه، زن دلفریب، حوری مانند
معانی دیگر : (خطر) آژیر، سوت خطر، هر چیز وسوسه انگیز یا گمراه کننده، (اسطوره ی یونان و روم) سیرن، (مهجور) رجوع شود به: mermaid، (زن) فریبا، وسوسه انگیز، لوده، دلبر، افسونگر

انگلیسی به فارسی

( sirenic ) حوری دریایی، زن دلفریب، سوت کارخانه،اژیر، حوری مانند


آژیر، سوت کارخانه، حوری دریایی، زن دلفریب، اژیر، حوری مانند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (often cap.) in Greek mythology and The Odyssey, one of a group of sea nymphs who lure sailors to death on rocky coasts by their seductive singing.
مشابه: Circe, enchantress, Lorelei, mermaid, naiad, nymph, seductress, temptress, witch

- Beware the Sirens' song!
[ترجمه ترگمان] از آهنگ Sirens آگاه باشید!
[ترجمه گوگل] مراقب باشید آهنگ آژیر!

(2) تعریف: any seductive woman who tempts or beguiles men.
مترادف: enchantress, seductress, temptress, vamp, witch
مشابه: beauty, Circe, goddess, sorceress

- He collected photographs of his favorite film sirens of the 1930s.
[ترجمه ترگمان] او عکس های فیلم های مورد علاقه اش را از دهه ۱۹۳۰ جمع آوری کرد
[ترجمه گوگل] او عکس هایی از آژیر های فیلم مورد علاقه اش را در دهه 1930 جمع آوری کرد

(3) تعریف: a warning device that produces a loud, piercing noise, used esp. in firehouses and on police or emergency vehicles.
مشابه: alarm, bell, horn, signal, tocsin, warning

- The screaming siren of the ambulance woke up the household.
[ترجمه محمدرضا شریفی] آژیر پر سر وصدای آمبولانس اهالی خانه را بیدار کرد
[ترجمه ترگمان] آژیر screaming آمبولانس در خانه بیدار شد
[ترجمه گوگل] سوزن فریاد آمبولانس خانواده را بیدار کرد

(4) تعریف: any of several amphibious eel-shaped salamanders lacking hind legs.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, produced by, or like a siren.
مترادف: warning
مشابه: cautioning, signal

(2) تعریف: seductive or tempting, esp. dangerously so.
مترادف: alluring, beguiling, bewitching, seductive, spellbinding
مشابه: captivating, charming, come-hither, enchanting, erotic, fascinating, mesmerizing, tantalizing, tempting

• north american salamander; warning device that makes a loud wailing sound; creature that is half-woman and half-bird and sings in order to lure sailors to their deaths (greek mythology); dangerously attractive woman, temptress (slang)
a siren is a warning device which makes a long, loud, wailing noise.

مترادف و متضاد

اژیر (اسم)
warning, audible alarm, siren, tocsin

حوری دریایی (اسم)
nix, siren, mermaid, daphne, thetis, water nymph

سوت کارخانه (اسم)
siren, factory whistle

زن دلفریب (اسم)
siren

حوری مانند (اسم)
siren

جملات نمونه

1. the siren songs of financial success
آواز افسونگر کامیابی مالی

2. the wail of an air-raid siren
ناله ی آژیر حمله ی هوایی

3. the loud, peremptory shout of the ship's siren
صدای بلند و فرمان وار آژیر کشتی

4. I heard the wail of a police siren.
[ترجمه ترگمان]صدای آژیر پلیس را شنیدم
[ترجمه گوگل]من شنیدم گریه یک آژیر پلیس

5. It sounds like an air raid siren.
[ترجمه ترگمان]به نظر یه آژیر حمله هوایی میاد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مثل یک آژیر حمله هوایی

6. A car highballed passing me with ringing siren.
[ترجمه ترگمان]یه ماشین که منو با آژیر به صدا در میاره
[ترجمه گوگل]یک ماشین با صدای بلند آواز خواندن من را با صدای زنگ هشدار داد

7. The siren was a signal for everyone to leave the building.
[ترجمه ترگمان]آژیر برای همه علامت بود که ساختمون رو ترک کنن
[ترجمه گوگل]آژیر سیگنال را برای همه گذاشت تا ساختمان را ترک کند

8. He cleared off when he heard the police siren.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای آژیر پلیس را شنید از اتاق بیرون رفت
[ترجمه گوگل]وقتی آژیر پلیس را شنید او پاک شد

9. Somewhere in the distance a siren hooted.
[ترجمه ترگمان]جایی در دوردست صدای siren هوهو می کرد
[ترجمه گوگل]جایی در فاصله ای که آژیر وجود دارد

10. The ambulance sped off with its siren wailing.
[ترجمه ترگمان]آمبولانس با شیون siren به سرعت خارج شد
[ترجمه گوگل]آمبولانس با ریشخند زدن آژیر خود را تکان داد

11. The eerie howl of the siren sent chills up her spine.
[ترجمه ترگمان]زوزه وهم آوری او را به لرزه انداخت
[ترجمه گوگل]صدای عجیب و غریب آژیر به سمت ستون فقراتش افتاد

12. When the air raid siren went off people ran to their shelters.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آژیر به صدا در آمد، افراد به پناه گاه خود دویدند
[ترجمه گوگل]وقتی آژیر هواپیما رفت، مردم به پناهگاه هایشان می رفتند

13. The police siren died away into the hot night.
[ترجمه ترگمان]آژیر پلیس در آن شب داغ خاموش شد
[ترجمه گوگل]آژیر پلیس دوران سختی را پشت سر گذاشت

14. People were awakened rudely by a siren just outside their window.
[ترجمه ترگمان]مردم با صدای آژیر از بیرون پنجره از خواب بیدار می شدند
[ترجمه گوگل]مردم بی سر و صدا با یک آژیر فقط در خارج از پنجره بیدار شدند

15. He depicts her as a siren who has drawn him to his ruin.
[ترجمه ترگمان]او را به عنوان یک حوری به نام who که او را به تباهی کشانده است، به صدا در می آورد
[ترجمه گوگل]او او را به عنوان یک آژیر معرفی می کند که او را به ویرانی خود کشانده است

Police cars and ambulances and factories have sirens.

ماشین‌های پلیس و آمبولانس‌ها و کارخانه‌ها آژیر دارند.


the siren songs of financial success

آواز افسونگر کامیابی مالی


پیشنهاد کاربران

Audible alarm
اژیر

سوت کشیدن

معمولا به معنی آژیر هست

حوریان دریایی
در حکایات و داستان های روم باستان آمده که با نوای زیبایشان انسان ها را به فنا و کشتن می دادند

۱. آژیر
۲. حوری دریایی - پری دریایی ( موجود زیبای خیالی ( مونث ) که در دریا و اقیانوس ها زندگی میکند. مردان را با چهره ی زیبا و مهمتر صدای آواز زیبای خود وسوسه و در نهایت آنها را کشته و میخورد. . .
۳. جیگر - داف - پلنگ
🔴a mythical creature that's female and lures men to their deaths with their beatiful singing voices. . . props to odysseus ; )
The siren enchanted Tom, then bashed his brains in and ate them

🔴A very attractive female who has many boys drooling over her.
That siren has got every single guy in the damn school!

🔴
1. What you run away from when you know the feds are after you.
2. A really hot, dime - piece, tempting seductress.

1. Oh shit, drive faster!! I can hear the sirens!

2. Damn, look at that girl! What a siren!

*بیشترین کاربردش تو دنیای امروز همون آژیره

Toscin هم همون زنگوله بزرگاست که بالای کلیسا هه یا ساختمان های بزرگ قرار داره و طنابشو میکشی تا صداش دربیاد ( حکم آژیرای قدیم رو داشتن )

مترادف های آژیر میتونیم بگیم : danger signal - alarm - warning bell

آ ژیر خطر

آژیر

siren ( فیزیک )
واژه مصوب: چرخ‏آوا
تعریف: اسبابی که در آن هوای متراکم از سوراخ های یک قرص چرخان بگذرد و صدا یا صوت بلندی ایجاد شود

آژیر ، آژیر خطر


کلمات دیگر: