(مخفف: recreation) تفریح، سرگرمی، دریافت، رسید، (noun) (مخفف: recreation) تفریح، سرگرمی rec room اتاق سرگرمیها مخفف: دریافت، رسید مخفف: دستور پخت خوراک
rec
(مخفف: recreation) تفریح، سرگرمی، دریافت، رسید، (noun) (مخفف: recreation) تفریح، سرگرمی rec room اتاق سرگرمیها مخفف: دریافت، رسید مخفف: دستور پخت خوراک
انگلیسی به فارسی
(مخفف: recreation) تفریح، سرگرمی
مخفف: دریافت، رسید
مخفف: دستور پخت خوراک
rec
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the act or process of engaging in a relaxing or agreeable pastime; recreation.
اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "recreation," the act or process of engaging in a relaxing or agreeable pastime.
• bill of sale, written statement of purchases
جملات نمونه
1. rec room
اتاق سرگرمی ها
2. Square dancing is on tonight's program at the rec center.
[ترجمه ترگمان]رقص میدان میدان برنامه امشب در مرکز rec
[ترجمه گوگل]رقص های مربعی در برنامه امشب در مرکز یادگیری است
[ترجمه گوگل]رقص های مربعی در برنامه امشب در مرکز یادگیری است
3. All the way down to the rec room, she reasoned it out.
[ترجمه ترگمان]در تمام طول راه به سالن آن رفت و آن را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او تا به حال به اتاق بازنشستگی نرسیده است
[ترجمه گوگل]او تا به حال به اتاق بازنشستگی نرسیده است
4. The stupidest thing is-you know where the rec room is?
[ترجمه ترگمان] احمقانه ترین چیز اینه که می دونی اتاق \"rec\" کجاست؟
[ترجمه گوگل]احمقانه ترین چیز این است که شما می دانید کجا اتاق باز است؟
[ترجمه گوگل]احمقانه ترین چیز این است که شما می دانید کجا اتاق باز است؟
5. To start or stop recording a macro, double - click 042 REC 042 on the status bar.
[ترجمه ترگمان]برای شروع یا توقف ضبط یک ماکرو، ۰۴۲ rec ۰۴۲ روی نوار وضعیت کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای شروع یا توقف ضبط یک ماکرو، روی دکمه 042 REC 042 در نوار وضعیت دوبار کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای شروع یا توقف ضبط یک ماکرو، روی دکمه 042 REC 042 در نوار وضعیت دوبار کلیک کنید
6. Vale Rec moved level with fourth-placed St Martin's after beating Rovers 3-0.
[ترجمه ترگمان]ویل Rec در رده چهارم قرار گرفت - در سنت مارتین پس از شکست ۳ بر ۰ در سنت مارتین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]Vale Rec با سطح چهارم سنت مارتین بعد از ضرب و شتم روورس 3-0 به زمین رسید
[ترجمه گوگل]Vale Rec با سطح چهارم سنت مارتین بعد از ضرب و شتم روورس 3-0 به زمین رسید
7. Each Regional Electricity Company REC controlled a graphically defined market.
[ترجمه ترگمان]هر شرکت برق منطقه ای یک بازار کاملا مشخص را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]هر Region Electricity Company REC یک بازار مشخص گرافیکی را کنترل کرد
[ترجمه گوگل]هر Region Electricity Company REC یک بازار مشخص گرافیکی را کنترل کرد
8. Kate: He's still in the rec room, right?
[ترجمه ترگمان]اون هنوز تو اتاق rec، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]کیت او هنوز در اتاق باز است، درست است؟
[ترجمه گوگل]کیت او هنوز در اتاق باز است، درست است؟
9. "Playing at the Rec is something I dreamt of as a kid but not in a cherry-and-white shirt," he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" بازی کردن در the چیزی است که من به عنوان یک بچه دیدم، اما نه در لباس یک گیلاس و نه سفید \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'بازی در Rec چیزی است که من به عنوان یک کودک رویای آن را داشتم اما نه در پیراهن گیلاس و سفید '
[ترجمه گوگل]او گفت: 'بازی در Rec چیزی است که من به عنوان یک کودک رویای آن را داشتم اما نه در پیراهن گیلاس و سفید '
10. Ice time is the time your rec team has reserved at the local rink to play its weekly game.
[ترجمه ترگمان]زمان یخ بندان آخرین باری است که تیم rec در سالن هاکی روی یخ بازی می کند تا بازی هفتگی خود را انجام دهد
[ترجمه گوگل]زمان یخ ساعتی است که تیم شما در بازی محلی خود برای بازی در بازی هفتگی خود رزرو کرده است
[ترجمه گوگل]زمان یخ ساعتی است که تیم شما در بازی محلی خود برای بازی در بازی هفتگی خود رزرو کرده است
11. PRE, REC signal output for connecting the amplifier expediently and expand the sound field processing.
[ترجمه ترگمان]PRE، خروجی سیگنال rec برای اتصال تقویت کننده تقویت کننده و گسترش فرآیند تولید صدا
[ترجمه گوگل]PRE، REC خروجی سیگنال برای اتصال تقویت کننده به طور مطلوب و گسترش پردازش زمینه صدا
[ترجمه گوگل]PRE، REC خروجی سیگنال برای اتصال تقویت کننده به طور مطلوب و گسترش پردازش زمینه صدا
12. Ron Reis, REC Silicon's VP of technology, laid out the reasons why FBR was chosen as the successor to the ol' Siemens polysilicon warhorse.
[ترجمه ترگمان]ران Reis، rec سیلیکون معاونت تکنولوژی، دلایلی را مشخص کرد که چرا این سیستم به عنوان جانشین to warhorse ol Siemens انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]رون Reis، REC سیلکون VP از فن آوری، دلایل توضیح داد که چرا FBR به عنوان جانشین OL 'Siemens polysilicon warhorse انتخاب شد
[ترجمه گوگل]رون Reis، REC سیلکون VP از فن آوری، دلایل توضیح داد که چرا FBR به عنوان جانشین OL 'Siemens polysilicon warhorse انتخاب شد
13. Connect the cable from your satellite receiver to the "TO REC" input on the satellite Finder.
[ترجمه ترگمان]کابل را از گیرنده ماهواره خود به ورودی \"TO\" در the satellite متصل کنید
[ترجمه گوگل]کابل از گیرنده ماهواره ای خود را به ورودی 'TO REC' در یاب ماهواره ای وصل کنید
[ترجمه گوگل]کابل از گیرنده ماهواره ای خود را به ورودی 'TO REC' در یاب ماهواره ای وصل کنید
14. He suggested that they play in the town rec league, which is meant to be fun.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که در انجمن شهر بازی کنند، که به این معنی است که تفریح کنند
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که آنها در مجلس شهر بازی کنند، که به معنای سرگرمی است
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد که آنها در مجلس شهر بازی کنند، که به معنای سرگرمی است
rec room
اتاق سرگرمیها
پیشنهاد کاربران
مخفف: recreation
معنی:خلق مجدد، ضبط کردن
معنی:خلق مجدد، ضبط کردن
کلمات دیگر: