کلمه جو
صفحه اصلی

overdrawn

انگلیسی به انگلیسی

• having a negative balance, exceeding the amount of funds available for withdrawal in a bank account; drawn in an exaggerated manner
if a person is overdrawn or if their bank account is overdrawn, they have spent more money than they have in their account.

جملات نمونه

1. His current account was seriously overdrawn.
[ترجمه ترگمان]حساب جاری او به طور جدی تراز آب بود
[ترجمه گوگل]حساب جاری او به طور جدی از بین رفته است

2. They were overdrawn by £150, so they couldn't write any cheques.
[ترجمه ترگمان]آن را با چک کردن ۱۵۰ پوند چک می کردند، بنابراین دیگر نمی توانستند چک کنند
[ترجمه گوگل]آنها 150 پوند برداشت شدند، بنابراین آنها نمیتوانستند هر گونه چک را بنویسند

3. I try not to go overdrawn if possible.
[ترجمه ترگمان]اگر امکانش باشد، سعی می کنم که از آن دست بردارم
[ترجمه گوگل]من امتحان میکنم اگر امکان نداشته باشم

4. He was overdrawn as a hero.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک قهرمان از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک قهرمان برنده شد

5. I never like to go overdrawn if I can help it.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت دوست ندارم که از آن دست بردارم، اگر بتوانم به آن کمک کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز نمیخواهم از این موضوع اجتناب کنم اگر بتوانم به آن کمک کنم

6. Your account is £200 overdrawn.
[ترجمه ترگمان]حساب شما ۲۰۰ دست تراز است
[ترجمه گوگل]حساب شما 200 پوند است

7. Even if you go overdrawn you will find charges for Switch are cheaper than paying by cheque.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به چک کردن آن دست بزنید، هزینه های تعویض خودرو نسبت به چک کردن با چک ارزان تر هستند
[ترجمه گوگل]حتی اگر شما بیش از حد مورد استفاده قرار گیرد، هزینه های سوئیچ ارزان تر از پرداخت چک است

8. Any strapped corporation or overdrawn householder knows that pushing a liability several years into the future is money saved.
[ترجمه ترگمان]هر شرکت دارای تسمه یا چک یا چک، می داند که فشار چند سال آینده به آینده پول پس انداز می شود
[ترجمه گوگل]هر شرکتی که سرمایه گذاری کرده و یا سرپرست خانوار کافی است، می داند که سالیان دراز کردن مسئولیتی در آینده پول صرفه جویی می شود

9. If you are overdrawn, there's a $25 fee to pay.
[ترجمه ترگمان]اگر چک کنید، ۲۵ دلار هزینه برای پرداخت آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر شما بیش از حد مجاز است، هزینه 25 دلار برای پرداخت هزینه وجود دارد

10. Your account is overdrawn.
[ترجمه ترگمان]حساب تو هیچ اعتباری ندارد
[ترجمه گوگل]حساب شما بیش از حد است

11. Please remember though to ask us before going overdrawn.
[ترجمه ترگمان]لطفا به خاطر داشته باشید که قبل از آن که از خانه بیرون برویم از ما سوال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا به یاد داشته باشید هر چند قبل از رفتن به overdrawn از ما بخواهید

12. My account is overdrawn by £300.
[ترجمه ترگمان]حساب من ۳۰۰ پوند است
[ترجمه گوگل]حساب من با 300 پوند برداشت شده است

13. I am overdrawn by 500.
[ترجمه ترگمان]من تا ۵۰۰ سال دیگه دست و پنجه نرم می کنم
[ترجمه گوگل]من 500 دلار برداشتم

14. The account was overdrawn.
[ترجمه ترگمان]صورت حساب از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]حساب کاربری برداشته شد

پیشنهاد کاربران

دارای اضافه برداشت
این کلمه در شکل فعل{overdraw} به معنی بیش از اعتبار حساب بانکی چک دادن می باشد

منم همین نظر رو دارم

حساب بانکی خالی داشتن

بدهکار شدن بانک در نتیجه برداشت بیش از موجودی کارت اعتباری

( در امور بانکی ) بی محل، بی اعتبار

معنی درستش اینه:
بیش از اعتبار حواله دادن

زیاده روی شده، اغراق شده

حواله پیش از پرداخت

And the synonymous word of that is overdraft

مقروض


کلمات دیگر: