معنی : دلپذیر، محبوب، معشوق
loved
معنی : دلپذیر، محبوب، معشوق
انگلیسی به فارسی
دوست داشتنی، محبوب، معشوق، دلپذیر
انگلیسی به انگلیسی
• held in great affection; passionately desired, adored; cherished
مترادف و متضاد
دلپذیر (صفت)
pleasant, nice, handsome, agreeable, mellow, graceful, scrumptious, amiable, lovely, loved, bonnie, bonny, gracious, placable, euphonious, euphonic, melodic, palatable, delightful, melodious, kindly
محبوب (صفت)
favorite, honey, lovable, loveable, lovesome, dear, beloved, popular, loved, cherished, darling, intimate, precious, treasured
معشوق (صفت)
beloved, loved
جملات نمونه
1. loved by everyone, high and low
همه او را دوست داشتند،چه اعیان و چه فقیر.
2. loved one(s)
مورد علاقه،عزیز(ان)
3. each loved the other
هریک دیگری را دوست داشت.
4. he loved and haunted the theater
او تئاتر را دوست داشت و مرتبا به آن می رفت.
5. i loved the food you had fixed last night
از خوراکی که دیشب درست کرده بودی خیلی خوشم آمد.
6. she loved to go to her cozy little nest and write poetry
او عاشق این بود که به کاشانه ی دنج و کوچک خود برود و شعر بنویسد.
7. he was loved by the masses
توده ی مردم او را دوست می داشتند.
8. the children loved santa claus' burliness
بچه ها شیفته ی زمختی و خونگرمی بابانوئل شدند.
9. the five brothers loved one another
پنج برادر یکدیگر را دوست می داشتند.
10. the whole school loved him
همه ی اهل مدرسه شیفته ی او بودند.
11. an invitation for you and your loved ones
دعوتی برای شما و عزیزانتان
12. the untimely death of the woman i loved impoverished my life
مرگ نابهنگام زنی که او را می پرستیدم،زندگانیم را بی ارزش کرد.
13. i feel for all those who have lost loved ones
دلم به حال همه ی کسانی که عزیزان خود را از دست داده اند می سوزد.
14. The baseball veteran loved to coach young players.
[ترجمه ترگمان]بازیکن کهنه کار بیسبال دوست داشت بازیکنان جوان را مربی کند
[ترجمه گوگل]جانباز بیسبال دوست داشت مربیان بازیکنان جوان را تربیت کند
[ترجمه گوگل]جانباز بیسبال دوست داشت مربیان بازیکنان جوان را تربیت کند
15. Have we loved so very reskless.
[ترجمه ترگمان]ما خیلی دوست داشتیم
[ترجمه گوگل]آیا ما عاشق خیلی بیخوابی هستیم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما عاشق خیلی بیخوابی هستیم؟
16. Black is the darkest betrayal, forgiveness Who Loved the pain.
[ترجمه ترگمان]بلک تاریک ترین خیانت و بخشش - ه که درد رو دوست داشت
[ترجمه گوگل]سیاه ترین تاریک ترین خیانت است، بخشش کسی که درد را دوست دارد
[ترجمه گوگل]سیاه ترین تاریک ترین خیانت است، بخشش کسی که درد را دوست دارد
17. I forget, or you have not loved.
[ترجمه ترگمان]من فراموش کردم، یا شما دوستش نداشتید
[ترجمه گوگل]فراموش کرده ام، یا دوست نداری؟
[ترجمه گوگل]فراموش کرده ام، یا دوست نداری؟
18. How many loved your moments of glad grace.
[ترجمه ترگمان]چند نفر از لحظات خوشی شما را دوست داشتند
[ترجمه گوگل]چند نفر از لحظاتتان از فضل خوشحالند
[ترجمه گوگل]چند نفر از لحظاتتان از فضل خوشحالند
پیشنهاد کاربران
دوست داشتنی
دوست داشت
عشقم
هم به معنی دوست داشتن هست هم به معنی زندگی کردن و در ورزش به معنای امتیاز صفر
من خودم تیچر زبان هستم
من خودم تیچر زبان هستم
If I have not noticed the nonsense since last night
If you came to see me today and I did not look at the path of the parked car
If you loved me, you would get out of the car because of me
اگر متوجه حرفت از دیشب نشده ام
اگر امروز به دیدنم اومدنی و من مسیر ماشین پارک شده را نگاه نکردم
تو اگر دوستم داشتی به خاطر من از ماشین پیاده میشدی
If you came to see me today and I did not look at the path of the parked car
If you loved me, you would get out of the car because of me
اگر متوجه حرفت از دیشب نشده ام
اگر امروز به دیدنم اومدنی و من مسیر ماشین پارک شده را نگاه نکردم
تو اگر دوستم داشتی به خاطر من از ماشین پیاده میشدی
کلمات دیگر: