1. But computerised turnstile operations have made it almost impossible to fiddle the attendance figures in modern times.
[ترجمه ترگمان]اما عملیات کامپیوتری در درجه اول تقریبا غیرممکن ساخته است که ارقام حضور را در دوران جدید به دست آورد
[ترجمه گوگل]اما عملیات چرخشی کامپیوتری، تقریبا غیرممکن است که بتواند در زمان های مدرن، میزان حضور حضور داشته باشد
2. He sells his Turnstile Adsleeves to sports arenas, which rent the space to advertisers.
[ترجمه ترگمان]او Turnstile Adsleeves را به میادین ورزشی می فروشد که فضا را برای تبلیغ کنندگان اجاره می دهد
[ترجمه گوگل]او Turnstile Adsleeves را به عرصه های ورزشی می فروشد که فضای را برای تبلیغ کنندگان اجاره می دهند
3. I went out through the turnstile and started walking down Broadway.
[ترجمه ترگمان]از بین جمعیت بیرون رفتم و به راه رفتن به خیابان برادوی به راه افتادم
[ترجمه گوگل]من از طریق توریستی بیرون رفتم و شروع به رفتن به پایین برادوی کردم
4. I misjudged the distance to the turnstile and slammed into it.
[ترجمه ترگمان]در فاصله دور، در حاشیه، در نظر گرفتم و محکم به آن ضربه زدم
[ترجمه گوگل]من فاصله ای را به تورنومنت دادم و به آن ضربه زدم
5. He bypasses the turnstile and goes behind a partition that separates the platform from a space behind it.
[ترجمه ترگمان]در گردان را دور می زند و پشت تیغه ای می رود که سکو را از فضایی که پشت آن قرار دارد جدا می کند
[ترجمه گوگل]او از چرخه گرد شدن عبور می کند و پشت پارتیشن می رود که پلت فرم را از یک فضای پشت آن جدا می کند
6. You put turnstile and then push turnstile to get into the platform.
[ترجمه ترگمان]turnstile را کنار بگذارید و در را فشار دهید تا وارد صحنه شوید
[ترجمه گوگل]شما در حال چرخش و سپس چرخش گردن را برای رسیدن به پلت فرم قرار دهید
7. When you go through the ticket turnstile have your ticket ready.
[ترجمه ترگمان]وقتی از این بلیط برید، بلیط هاتون رو آماده کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما از طریق بلیط توریستی بروید بلیط خود را آماده کنید
8. You slip it into the slot at the turnstile and then push turnstile to get in.
[ترجمه ترگمان]تو اونو توی یه جای دیگه در کنار هم قرار میدی و بعد از اون، تو هم باید از اینجا بری
[ترجمه گوگل]شما آن را به شکاف در گرداننده لغزش و سپس هل دادن به گردش در
9. You slip the token into the slot turnstile and then push the turnstile to get in.
[ترجمه ترگمان]تو این علامت رو از توی قفسه رد می کنی و بعد از اون، از turnstile عبور می کنی تا سوار بشی
[ترجمه گوگل]شما علامت را به شکلی از گیت سوپاپ برمی دارید و سپس چرخ دنده را فشار دهید تا وارد شود
10. And push the turnstile to get in.
[ترجمه ترگمان] و turnstile رو هل بده تا بیاد تو
[ترجمه گوگل]و برای گردش در گردش چرخان را فشار دهید
11. More than three thousand people go through the turnstile in an hour.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از سه هزار نفر در عرض یک ساعت از کنار در رد می شوند
[ترجمه گوگل]بیش از سه هزار نفر در یک ساعت از طریق توریستل عبور می کنند
12. When you go throughticket turnstile have your ticket ready. The inspector will ticket.
[ترجمه ترگمان]، وقتی که میری \"throughticket\" بلیط رو آماده کن بازرس یه بلیط میگیره
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما بروید، می توانید بلیط خود را آماده کنید بازرس بلیط خواهد بود
13. I heard a voice at the turnstile I had not heard for many years.
[ترجمه ترگمان]چند سال بود که صدای کسی را شنیدم که از کنار او شنیده بودم
[ترجمه گوگل]صدای من در توریستی که سالها برایم شنیده بود شنیدم
14. You put in the slot at turnstile and then push turnstile to get into the platform.
[ترجمه ترگمان]میله را به سمت در پرتاب کرد و در را هل داد تا وارد صحنه شود
[ترجمه گوگل]شما در شکاف در turnstile قرار داده و سپس فشار گردان را برای رسیدن به پلت فرم
15. High Entrance Turnstile - Don't try to get your bike through here.
[ترجمه ترگمان]ورودی اصلی تلاش نکن دوچرخه ت رو از اینجا رد کنی
[ترجمه گوگل]تورنیکت ورودی بالا - سعی نکنید دوچرخه خود را از طریق اینجا ببرید