کلمه جو
صفحه اصلی

pronoun


معنی : ضمیر
معانی دیگر : (دستور زبان) ضمیر، جانام (مانند: he یا her یا which یا you یا anybody)

انگلیسی به فارسی

ضمایر، ضمیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in grammar, a word that substitutes for a noun or noun phrase, such as "he," "it," "someone," "myself," or "those".

• (grammar) word used to replace nouns and noun phrases (she, we, this, etc.)
in grammar, a pronoun is a word which is used instead of a noun or noun group to refer to someone or something. `he', `she', `them', and `something' are pronouns.

مترادف و متضاد

ضمیر (اسم)
heart, ego, mind, conscience, pronoun, soul

جملات نمونه

1. personal pronoun
ضمیر شخصی

2. plural pronoun
ضمیر جمع

3. possessive pronoun
ضمیر ملکی

4. a reciprocal pronoun
ضمیر دوسویه

5. a relative pronoun like "which"
ضمیر موصولی مانند "which"

6. an indefinite pronoun
ضمیر ناشناخته،ضمیر مبهم،ضمیرنامعین

7. "her" is a feminine pronoun
"she" عبارت است از یک ضمیر مادین (مونث).

8. "it" is an impersonal pronoun
"it" یک ضمیر غیر شخصی است.

9. "this" is a demonstrative pronoun
"this" ضمیر اشاره است.

10. the agreement of a verb and the pronoun that precedes it
مطابقت فعل با ضمیری که قبل از آن می آید

11. Most transitive verbs can take a reflexive pronoun.
[ترجمه ترگمان]بیشتر افعال می توانند یک pronoun انعکاسی داشته باشند
[ترجمه گوگل]اکثر افعال ترانسفورماتور میتوانند یک ضرب عصبی را در نظر بگیرند

12. A reflexive pronoun can also be used as the indirect object of a verb.
[ترجمه ترگمان]یک pronoun می تواند به عنوان هدف غیرمستقیم of استفاده شود
[ترجمه گوگل]یک اشاره انعکاسی نیز می تواند بعنوان شیء غیر مستقیم از یک فعل استفاده شود

13. The relative pronoun is often dropped if it is the object.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که این شی مورد نظر باشد، pronoun نسبی حذف می شود
[ترجمه گوگل]ضمایر نسبی اغلب کاهش می یابد، اگر این شیء است

14. White is the pronoun of chasteness, nobility, chilly.
[ترجمه ترگمان]سفید عبارت است از chasteness، اشراف، سردی
[ترجمه گوگل]سفید ضایعات شفاهی، نجیب، سرد است

15. In the phrase 'you are', the verb 'are' is in the second person and the word 'you' is a second-person pronoun.
[ترجمه مرضیه] در عبارت ( تو هستی ) ، فعل هستی دوم شخص است و کلمه تو ضمیر اسمی دوم شخص است
[ترجمه ترگمان]در عبارت شما، فعل در شخص دوم است و کلمه شما (pronoun)شخص دوم است
[ترجمه گوگل]در عبارت �شما�، فعل �وجود� در شخص دوم است و کلمه �شما� یک ضمیر دوم شخص است

16. In stories the subject often comes after said, says or say when it follows the actual words spoken, unless it is a pronoun. Be quiet, I have something to say.
[ترجمه ترگمان]در داستان هایی که این موضوع اغلب بعد از آن صورت می گیرد، می گوید، و یا زمانی که کلمات واقعی را دنبال می کند، می گوید، مگر اینکه یک pronoun باشد ساکت باش، چیزی برای گفتن دارم
[ترجمه گوگل]در داستان ها موضوع اغلب پس از گفتن، می گوید و یا می گویند زمانی که آن را به دنبال کلمات واقعی سخن گفته، مگر اینکه یک ضمایر باشد آرام باشید، من چیزی برای گفتن دارم

پیشنهاد کاربران

ضمیر

Pro noun یعنی چی؟
Pro به معنی چی و noun به معنی چی و از کدام کلمه گرفته شده است

جانام، فرانام، جای نام، پس نام

ضمایر، که
I
You
We
She
He
They
It
یک دسته از اون حساب میشع، ( اینستا:a. to. z_english )

فرانام= ضمیر

Subject میشه فاعل
۲ نوع فاعل داریم :
۱. اسامی خاص : مثل علی یا دیوید یا مایکل یا لارن
۲. ضمیر که میشه همون pronoun

ضمیر اسمیه که اسم خاص نیست ولی به جای اسم ها می نشینه

دو نوع ضمیر داریم :
۱. مفرد singular
I / you / he / she / it

۲. جمع plural
We
You
They

pronoun ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ضمیر
تعریف: یکی از اقسام کلمه که به جای اسم یا گروه اسمی می نشیند


کلمات دیگر: