1. Can I bank on your support?
[ترجمه ترگمان]میتونم روی حمایت شما حساب کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم پشتیبانی شما را انجام دهم؟
2. You can bank on him to hand you a reasonable bill for your services.
[ترجمه ترگمان]می توانید روی او حساب کنید که یک اسکناس معقول برای خدمات شما به شما بدهد
[ترجمه گوگل]می توانید او را وام دهید تا قبض منطقی خدمات شما را به شما تحویل دهد
3. I wrote to my bank on 6th March.
[ترجمه ترگمان]من در ششم مارس به بانک my نوشتم
[ترجمه گوگل]من در تاریخ 6 مارس به بانکم نامه زدم
4. "Do you think she'll come?" "I wouldn't bank on it".
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی اون میاد؟ \" من روش حساب نمی کنم \"
[ترجمه گوگل]quot؛ آیا شما فکر می کنید او #39؛ خواهد آمد؟ quot؛ quot؛ من نمی خواهم #39؛ بانک در itquot ؛
5. Don't bank on your friends to help you out of trouble.
[ترجمه ترگمان]به دوستات فکر نکن که از دردسر نجات پیدا کنی
[ترجمه گوگل]شماره 39 را به دوستان خود نپردازید تا از دردسر به شما کمک کند
6. Middleton had denied breaking into the bank on December last year while acting with others, with intent to steal.
[ترجمه ترگمان]میدلتون در دسامبر گذشته در حالی که با دیگران بازی می کرد و قصد دزدی داشت، از شکستن این بانک خودداری کرده بود
[ترجمه گوگل]میدلتون در دسامبر سال گذشته هنگام اقدام با دیگران ، با قصد سرقت ، وارد شدن به بانک را انکار کرده بود
7. If football's not your game . . . you can bank on a feast of other sports this holiday weekend.
[ترجمه ترگمان]اگر فوتبال بازی شما نیست … شما می توانید در جشن آخر تعطیلات آخر هفته یک جشن ورزشی شرکت کنید
[ترجمه گوگل]اگر فوتبال شماره 39 نیست ، بازی شما نیست آخر هفته تعطیلات می توانید ضیافت ورزشهای دیگر را انجام دهید
8. You can always bank on Ally McCoist to defuse the tension.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید همیشه روی Ally McCoist کلیک کنید تا تنش را خنثی کنید
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن تنش همیشه می توانید از آلی مک کوئیس بانک استفاده کنید
9. The bank on each side of the oak tree was bare and consisted of a light, gravelly soil.
[ترجمه ترگمان]ساحل در هر طرف درخت بلوط عریان و شامل یک خاک نرم و خشن بود
[ترجمه گوگل]ساحل هر طرف درخت بلوط برهنه بود و از خاک سبک و ماسه ای تشکیل شده بود
10. Have you been to the bank on the square?
[ترجمه ترگمان]تا حالا به بانک رفتی؟
[ترجمه گوگل]آیا به بانک در میدان رفته اید؟
11. On a steeply wooded bank on the brink of a stream valley I walked into the cherry grove.
[ترجمه ترگمان]روی یک ساحل جنگلی با شیب تند، در حاشیه یک نهر که من وارد بیشه cherry شدم
[ترجمه گوگل]در ساحلی پر از درخت و پر حاشیه و در حاشیه یک دره جویبار وارد باغ گیلاس شدم
12. Shows you can invest in. Bank on.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که می توانید در آن سرمایه گذاری کنید بانک
[ترجمه گوگل]نشان می دهد که می توانید در آن سرمایه گذاری کنید
13. A trader could no longer bank on mortgages' being cheap because of a dearth of buyers.
[ترجمه ترگمان]یک تاجر دیگر نمی توانست به دلیل کمبود خریداران وام های خود را پرداخت کند
[ترجمه گوگل]یک تاجر دیگر نمی تواند وامهای #39 را پرداخت کند ارزان بودن به دلیل کمبود خریداران
14. Payments are made to the exporter by the bank on presentation of documents certifying compliance with the original contract.
[ترجمه ترگمان]پرداخت ها به صادر کنندگان توسط بانک بر روی ارائه مدارک تایید کننده انطباق با قرارداد اصلی انجام می شود
[ترجمه گوگل]با ارائه اسنادی که گواهی انطباق با قرارداد اصلی است ، بانک توسط صادرکننده پرداخت می شود