کلمه جو
صفحه اصلی

chartist


کسی که نمودار یا نگاره (و غیره) گردآوری می کند یا به کار می برد (به ویژه کسی که برای پیش بینی نوسان قیمت سهام از نگاره های گوناگون استفاده می کند)

انگلیسی به فارسی

کسی که نمودار یا نگاره (و غیره) گردآوری می‌کند یا به‌کار می‌برد (به‌ویژه کسی که برای پیش‌بینی نوسان قیمت سهام از نگاره‌های گوناگون استفاده می‌کند )


چارت ساز


انگلیسی به انگلیسی

• follower of chartism

جملات نمونه

1. If it is, then Chartist may attempt to raise volenti non fit injuria or contributory negligence as defences.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین باشد، آنگاه Chartist ممکن است تلاش کند تا fit injuria را به عنوان ابزار دفاعی بالا ببرد
[ترجمه گوگل]در صورتی که چنین باشد، Chartist ممکن است تلاش کند تا به عنوان دفاع قانونی و غیر قابل انعطاف را ایجاد کند

2. The Chartist movement grew from this disappointment and campaigned during the 1830s and 1840s for the vote to be extended further.
[ترجمه ترگمان]جنبش Chartist از این ناامیدی ناشی شد و در طول دهه ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ به مبارزه پرداخت تا رای گیری بیشتر شود
[ترجمه گوگل]جنبش چارتیست از این ناامیدی رشد کرد و در طول دهه های 1830 و 1840 مبارزات انتخاباتی را برای ادامه رأی ادامه داد

3. The Chartist movement was the first mass movement driven by the working classes. It grew following the failure of the 1832 Reform Act to extend the vote beyond those owning property.
[ترجمه ترگمان]جنبش Chartist اولین حرکت جمعی بود که توسط طبقات کارگر به حرکت در آمد این حزب پس از شکست لایحه اصلاحات ۱۸۳۲ برای گسترش رای فراتر از آن مالکیت رشد کرد
[ترجمه گوگل]جنبش چارتیست اولین جنبش توده ای بود که توسط طبقات کارگر هدایت می شد پس از شکست قانون اصلاح قانون 1832 پس از شکستن رأی بیش از مالکیت مالکیت، رشد کرد

4. The Chartist movement was, however, the first nationwide working class movement and drew attention to serious problems.
[ترجمه ترگمان]با این حال، جنبش Chartist اولین جنبش در سطح ملی بود و توجه به مشکلات جدی را جلب کرد
[ترجمه گوگل]جنبش چارتیست، با این حال، اولین جنبش طبقه کارگر در سطح ملی بود و توجه جدی به مشکلات را به همراه داشت

5. Despite the Chartist leaders' attempts to keep the movement alive, within a few years it was no longer a driving force for reform.
[ترجمه ترگمان]علی رغم تلاش رهبران Chartist برای زنده نگه داشتن این جنبش در عرض چند سال، دیگر نیروی محرک برای اصلاحات نبود
[ترجمه گوگل]با وجود تلاش های رهبران چارتیست برای حفظ جنبش زنده، در چند سال دیگر دیگر نیروی محرکه اصلاحات نبود

6. The title came from the nineteenth-century paper produced by the Chartists that had combined satire with working-class reportage.
[ترجمه ترگمان]این عنوان برگرفته از مقاله قرن نوزدهم است که توسط the تولید شده است که هجو را با reportage طبقه کارگر ترکیب کرده است
[ترجمه گوگل]این عنوان از مقاله قرن نوزدهم تهیه شده توسط چارتیست ها ساخته شده است که طنز را با گزارش کار گروهی ترکیب کرده اند

7. However, the struggle to extend the vote in the first instance to all men lasted many years. Campaigning was hard-fought and gained momentum during the 19th century with the Chartist movement.
[ترجمه ترگمان]با این حال تلاش برای گسترش رای گیری در وهله اول برای همه مردان سال ها طول کشید مبارزات انتخاباتی دشوار بود و در طول قرن ۱۹ با جنبش Chartist به جنبش درآمد
[ترجمه گوگل]با این حال، مبارزه برای گسترش رأی در اولین مورد به همه مردان سالها ادامه داشت در طول قرن نوزدهم مبارزه با مبارزه با جنبش چارتیستی مبارزه کرد

8. SINGAPORE, April 14 (Reuters) - Equity markets have found a bottom and are poised to hit new highs in the second half of this year, according to a senior chartist at Dutch-Belgian bank Fortis.
[ترجمه ترگمان]سنگاپور، ۱۴ آوریل (رویترز)- به گفته یکی از مدیران ارشد بانک بلژیکی - بلژیک، بازارهای سرمایه در نیمه دوم سال جاری به پایین ترین سطح خود رسیده اند و قرار است در نیمه دوم سال جاری به بالاترین حد خود برسند
[ترجمه گوگل]به گزارش یکی از کارشناسان ارشد بانکی هلندی-بلژیکی Fortis، بازارهای سهام به پایین ترین سطح خود رسیده اند و در نیمه دوم امسال به بالاترین سطح خود رسیده اند

پیشنهاد کاربران

تحلیلگر تکنیکی، تحلیل گری که از روش تکنیکال استفاده میکند

تحلیل تکنیکال سهام


کلمات دیگر: