کلمه جو
صفحه اصلی

vowed

انگلیسی به فارسی

وعده داد، سوگند خوردن، عهد کردن


پیشنهاد کاربران

promised

قسم خوردن


To reach my love
Like all girls in love
For the first time this Muharram
I vowed
To reach you, I vowed this Muharram of Husseini ( you from Imam Hussein )
برای رسیدن به عشقم
مثل تمام دخترای عاشق
برای اولین بار در این محرم
نذر کردم
برای رسیدن به تو ، در این محرم حسینی ( تو را از امام حسین ع س ) نذر کردم خواستم
امام حسین علیه السلام
قربونت برم تو که معروفی به شفاعت
منوعشقمم شفاعت کن بهم برسیم


کلمات دیگر: