پی درپی ,پیاپی ,درنتیجه
consecutively
پی درپی ,پیاپی ,درنتیجه
انگلیسی به فارسی
بهطور متوالی، (بهطور) پیدرپی، بهترتیب
به طور متوالی
انگلیسی به انگلیسی
• in a consecutive manner, sequentially
جملات نمونه
1. The plays will be performed consecutively and will last eight hours.
[ترجمه ترگمان]این نمایش ها به طور متوالی اجرا خواهند شد و هشت ساعت طول خواهند کشید
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ها به صورت متوالی انجام می شود و هشت ساعت طول می کشد
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ها به صورت متوالی انجام می شود و هشت ساعت طول می کشد
2. Each check is numbered consecutively .
[ترجمه ترگمان]هر چک به طور متوالی شماره گذاری می شوند
[ترجمه گوگل]هر چک شماره پیوسته است
[ترجمه گوگل]هر چک شماره پیوسته است
3. Patients were selected consecutively on the basis of primary site of tumour.
[ترجمه ترگمان]بیماران به طور متوالی براساس محل اولیه تومور انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]بیماران به صورت متوالی بر اساس محل اولیه تومور انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]بیماران به صورت متوالی بر اساس محل اولیه تومور انتخاب شدند
4. Number the pages consecutively.
[ترجمه ترگمان]تعداد صفحات به طور متوالی
[ترجمه گوگل]شماره صفحات را به صورت متوالی
[ترجمه گوگل]شماره صفحات را به صورت متوالی
5. Tickets are numbered consecutively.
[ترجمه ترگمان]بلیط ها به طور متوالی شماره گذاری می شوند
[ترجمه گوگل]بلیط ها به صورت پیوسته شماره می شوند
[ترجمه گوگل]بلیط ها به صورت پیوسته شماره می شوند
6. He was consecutively ill, then well, then ill again.
[ترجمه ترگمان]او پشت سر هم بیمار شده بود، و بعد دوباره بیمار شد
[ترجمه گوگل]او متوالی بیمار، پس از آن به خوبی، سپس بیمار دوباره بود
[ترجمه گوگل]او متوالی بیمار، پس از آن به خوبی، سپس بیمار دوباره بود
7. Finished concept design of consecutively lifting excessively heavy oil production equipment without reducing viscosity.
[ترجمه ترگمان]طراحی مفهوم کامل به طور متوالی تجهیزات تولید نفت سنگین را بدون کم کردن ویسکوزیته حذف می کند
[ترجمه گوگل]طراحی مفهوم کامل به طور پیوسته بلند کردن تجهیزات تولید بیش از حد سنگین نفت بدون کاهش ویسکوزیته
[ترجمه گوگل]طراحی مفهوم کامل به طور پیوسته بلند کردن تجهیزات تولید بیش از حد سنگین نفت بدون کاهش ویسکوزیته
8. He was actually too depleted to think consecutively about anything.
[ترجمه ترگمان]در واقع بیش از آن فرسوده شده بود که به طور متوالی درباره هر چیزی فکر کند
[ترجمه گوگل]او در واقع به طور مداوم در مورد هر چیزی فکر میکرد
[ترجمه گوگل]او در واقع به طور مداوم در مورد هر چیزی فکر میکرد
9. Trace point numbers appear consecutively in a chronologically formatted output file.
[ترجمه ترگمان]اعداد نقطه ردیابی به طور متوالی در یک فایل خروجی قالب بندی شده به صورت زمانی ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]شماره های ردیابی نقطه به طور پیوسته در یک فایل خروجی فرمت از لحاظ زمانی نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]شماره های ردیابی نقطه به طور پیوسته در یک فایل خروجی فرمت از لحاظ زمانی نمایش داده می شوند
10. The vouchers should be numbered consecutively and where there is a receipt you attach it.
[ترجمه ترگمان]سوابق باید به طور متوالی شماره گذاری شوند و در آنجا یک رسید برای ضمیمه کردن آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]کوپن ها باید به صورت پیوسته عدد صحیح باشند و در آنجا یک پیغام وجود دارد که آن را پیوست می کنید
[ترجمه گوگل]کوپن ها باید به صورت پیوسته عدد صحیح باشند و در آنجا یک پیغام وجود دارد که آن را پیوست می کنید
11. The cartons must be clearly marked and consecutively.
[ترجمه ترگمان]این جعبه ها باید به وضوح مشخص و پشت سر هم باشند
[ترجمه گوگل]کارتن باید به وضوح مشخص و به صورت متوالی باشد
[ترجمه گوگل]کارتن باید به وضوح مشخص و به صورت متوالی باشد
12. Since 199 COFCO has been listed consecutively among Fortune Global top 500 companies.
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۹ COFCO به طور متوالی در میان ۵۰۰ شرکت برتر جهانی فهرست شده اند
[ترجمه گوگل]از سال 199 تا کنون COFCO به طور پیوسته بین 500 شرکت برتر فورچون فهرست شده است
[ترجمه گوگل]از سال 199 تا کنون COFCO به طور پیوسته بین 500 شرکت برتر فورچون فهرست شده است
13. Each pad has an identifying number, and each check is numbered consecutively.
[ترجمه ترگمان]هر پد دارای شماره شناسایی است و هر چک به طور متوالی شماره گذاری می شوند
[ترجمه گوگل]هر پد یک شماره شناسایی دارد و هر چک شماره به صورت پیوسته است
[ترجمه گوگل]هر پد یک شماره شناسایی دارد و هر چک شماره به صورت پیوسته است
14. With the Jags, he cut the number down to 10 plays, to be run consecutively from the first snap.
[ترجمه ترگمان]با the، او این تعداد را تا ۱۰ نمایشنامه کاهش داد و به طور متوالی از اولین ضربه اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]با Jags، او را به شماره تا 10 پخش، به ترتیب از اولین ضربه محکم و ناگهانی اجرا می شود
[ترجمه گوگل]با Jags، او را به شماره تا 10 پخش، به ترتیب از اولین ضربه محکم و ناگهانی اجرا می شود
پیشنهاد کاربران
به طور متوالی، به ترتیب
پشت سر هم
کلمات دیگر: