کلمه جو
صفحه اصلی

singsong


معنی : اواز، سرود یک نواخت، یک وزنی، یک نواخت، بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن
معانی دیگر : (مثلا هنگام حرف زدن) تناوب یکجور و خسته کننده ی نواخت یا تن صدا، دادن آهنگ مصنوعی و یکنواخت به صدا، صدای مصنوعی و یکنواخت، شعر یکنواخت، شعر بندتنبانی، یک وزن

انگلیسی به فارسی

بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن، یک نواخت، یک وزن،اواز، سرود یک نواخت


آواز خواندن، سرود یک نواخت، اواز، یک وزنی، بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن، یک نواخت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a regular, repetitive tonal rise and fall of the voice.

(2) تعریف: poetry with a monotonously regular cadence and rhyme; jingle.
صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by a regular and repetitive tonal rise and fall.

- recitation in a singsong voice
[ترجمه ترگمان] با صدای آهنگین شروع به خواندن می کند
[ترجمه گوگل] تقدیر در یک صدای غم انگیز

• monotonous voice or rhythm; poem or verse with a monotonous rhythm; sing-along (british)
a sing-song voice repeatedly rises and falls in pitch.
a sing-song is an occasion when a group of people sing songs together for pleasure; an informal use.

مترادف و متضاد

اواز (اسم)
tune, air, song, sing, croon, singsong

سرود یک نواخت (اسم)
singsong

یک وزنی (اسم)
singsong

یک نواخت (صفت)
level, singsong, same, uniform, unisonant, unisonous, monotonous, invariable, steady, monotone, monotonic

بطور یکنواخت یا یک وزن خواندن (فعل)
singsong

جملات نمونه

1. to move as if accompanied by a singsong.
[ترجمه ترگمان]طوری حرکت کند که انگار با یک singsong همراه است
[ترجمه گوگل]حرکت به عنوان اگر همراه با singsong همراه است

2. I recognized her soft singsong immediately.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله صدای غر زدن او را تشخیص دادم
[ترجمه گوگل]بلافاصله او را صدا زد

3. It's nice to have a good old-fashioned singsong now and again.
[ترجمه ترگمان]خیلی خو به که یه singsong قدیمی با روش قدیمی و قدیمی داشته باشیم
[ترجمه گوگل]خوب است که یک سینگونگ خوب قدیمی را در حال حاضر و دوباره داشته باشیم

4. She spoke in a singsong.
[ترجمه ترگمان]با صدای آهنگین شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند صحبت کرد

5. We had a bit of a singsong later.
[ترجمه ترگمان]چند لحظه بعد، کمی تخفیف پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما کمی بعد از یک سینگونگ بودیم

6. to declaim in a singsong.
[ترجمه ترگمان]تا با یک نواخت حرف بزند
[ترجمه گوگل]برای فراموشی در یک زنگ زدن

7. In a singsong tone he translated the address into Annamese for his emperor.
[ترجمه ترگمان]با آهنگ یکنواختی این آدرس را برای امپراتور ترجمه کرد
[ترجمه گوگل]او در یک آهنگ زنگی این آدرس را برای امپراتور به آنامایی ترجمه کرد

8. a singsong manner of speaking.
[ترجمه ترگمان]یک جور غر غر می زد
[ترجمه گوگل]یک شیوه نوین صحبت کردن

9. SingSong chorus's wonderful singing opened the preface of the commencement.
[ترجمه ترگمان]آواز عجیب آواز دسته جمعی، مقدمه شروع مراسم رقص را باز کرد
[ترجمه گوگل]آواز فوق العاده آواز SingSong پیشگویی آغاز شد

10. Now, in a rhythmic, singsong voice, he spoke to his people in Arabic, recounting their hopes for the peace process and reaffirming the legitimacy of their aspirations.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، با صدای آهنگین و آهنگین، با مردم خود به عربی صحبت کرد و امیدهای آن ها برای روند صلح را بازگو کرد و مشروعیت آرزوهای آن ها را تایید کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، در یک صدای ریتمیک، آواز خواندن، او با مردم خود به زبان عربی صحبت کرد و به امید آن ها برای روند صلح و تأیید مشروعیت آرمان های خود تجدید نظر کرد

11. Her voice rises, falls, in a consciously sweet singsong.
[ترجمه ترگمان]صدایش بلند می شود و با آهنگی شیرین و آهنگین می افتد
[ترجمه گوگل]صدای او بلند می شود، سقوط می کند، در صدای شیرین آگاهانه

12. He narrowed his eyes and responded in a singsong voice.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را تنگ کرد و با صدای آهنگین جواب داد
[ترجمه گوگل]او چشمانش را پایین کشید و با صدای ناله ای پاسخ داد

13. Reading from it in sweet singsong she proceeds to exorcise the unspeakable out of George.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از آن لذت می برد، در حالی که از آن لذت می برد، به سوی او پیش می رود تا او را از شر جورج خلاص کند
[ترجمه گوگل]خواندن از آن را در شیرین singsong او می رود exorcise غیر قابل توصیف خارج از جورج

14. Lion: Mum, shall we have a singsong ?
[ترجمه ترگمان]مامان، یک singsong بزنیم؟
[ترجمه گوگل]شیر مادر، آیا ما باید یک سینگونگ داشته باشیم؟

15. She spoke to the child in her soft Irish singsong.
[ترجمه ترگمان]با آهنگ ملایم ایرلندی او با کودک حرف می زد
[ترجمه گوگل]او با کودکش در انگلستان ایرلندی اش صحبت کرد

پیشنهاد کاربران

آهنگین

بطور غیررسمی و غالبأ با مردم خواندن

a sing - song voice keeps rising and falling
به قول خودمون صدا یا نوایی که فراز و فرود داره. محمدرضا ایوبی صانع

هم آوازی


کلمات دیگر: