کلمه جو
صفحه اصلی

revocation


معنی : لغو، فسخ، باطل سازی، برگردانی، الغا
معانی دیگر : ابطال، ناهوده سازی، ناهودگی

انگلیسی به فارسی

لغو، الغا، فسخ، باطل سازی، برگردانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: revocative (adj.)
• : تعریف: the act of revoking or condition of being revoked; annulment; nullification.
مشابه: abolition, annulment, nullification, repeal, undoing, veto

- These offenses resulted in a revocation of their liquor license.
[ترجمه ترگمان] این offenses در وصیت نامه دوم their بود
[ترجمه گوگل] این جرایم منجر به لغو مجوز مشروبات الکلی شدند
- The revocation of the ban took several years.
[ترجمه ترگمان] لغو این ممنوعیت چند سال طول کشید
[ترجمه گوگل] لغو ممنوعیت چندین سال طول کشید

• act of revoking, cancellation, annulment, retraction
revocation is the cancelling of an agreement, law, or title so that it is no longer legal or official; a legal term.

مترادف و متضاد

لغو (اسم)
waiver, abolition, cancellation, repeal, revocation

فسخ (اسم)
abolition, cancellation, repeal, revocation, termination, dissolution, annulment, divorce, liquidation, rescission

باطل سازی (اسم)
revocation, defeasance, invalidation

برگردانی (اسم)
revocation, invert, eversion

الغا (اسم)
revocation, revoke

جملات نمونه

1. the revocation of a licence
باطل کردن گواهینامه

2. The Montserrat government announced its revocation of 31banking licences.
[ترجمه ترگمان]دولت Montserrat لغو ۳۱ مجوز بانکی را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]دولت مونتسراتا اعلامیه لغو 31 پروانه بانکی را اعلام کرد

3. There was a hint that the threat of revocation had been used in this and other communications with difficult councils.
[ترجمه ترگمان]نشانه ای وجود داشت مبنی بر اینکه تهدید لغو در این و دیگر ارتباطات با شوراهای دشوار به کار رفته است
[ترجمه گوگل]یک نکته وجود دارد که تهدید لغو آن در این و دیگر ارتباطات با شوراهای دشوار مورد استفاده قرار گرفته است

4. And parole officers sometimes choose not to recommend revocation.
[ترجمه ترگمان]و افسران آزادی مشروط گاهی اوقات تصمیم می گیرند که لغو را توصیه نکنند
[ترجمه گوگل]و افسر گناه گاهی اوقات تصمیم می گیرند که مجوز را درخواست نکنند

5. Those politicians who called for revocation of the tags already enjoyed overwhelming black support.
[ترجمه ترگمان]آن دسته از سیاستمداران که خواستار ابطال این برچسب ها شده بودند، از پشتیبانی بسیار زیادی برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]آن سیاستمدارانی که خواستار لغو تگها بودند، از پشتیبانی سیاه و سفید بسیار لذت بردند

6. Parole revocation is one of the punishments on a parolee who fails to abide by the conditions of parole.
[ترجمه ترگمان]عفو مشروط عفو مشروط، یکی از مجازات های on است که نمی تواند شرایط آزادی مشروط را رعایت کند
[ترجمه گوگل]لغو امضا یکی از مجازات هایی است که به موجب آن موجب می شود که شرایط اموال را رعایت کند

7. Since revocation of award is an absolute judicial action, it must follow the prescribed due process.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که لغو این جایزه یک اقدام قضایی محض است، باید از روال مقرر شده پیروی کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که لغو اعطای جایزه یک اقدام قضایی کاملا محرمانه است، باید از پروسه معین شده مجددا پیروی کند

8. A Certificate Revocation List describes certificates that clients should consider invalid.
[ترجمه ترگمان]فهرست ابطال گواهی مدارکی را شرح می دهد که مشتریان باید نامعتبر در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]لیست لغو گواهی گواهینامه هایی را که مشتریان باید در نظر نگیرند توصیف می کند

9. Tao Shaxian revocation, into Lintao County.
[ترجمه ترگمان]تائو Shaxian را به بخش Lintao ترجیح می دهد
[ترجمه گوگل]لغو Tao Shaxian، به شهرستان Lintao

10. Second, the owner increased risk of revocation of orders.
[ترجمه ترگمان]دوم، مالک خطر لغو سفارشات را افزایش داد
[ترجمه گوگل]دوم، صاحب افزایش خطر لغو سفارشات

11. The revocation of the Edict of Nantes was signed here in 168
[ترجمه ترگمان]لغو فرمان نانت در سال ۱۶۸ به امضا رسید
[ترجمه گوگل]لغو حکم نانت در اینجا در 168 امضا شد

12. On revocation under this Chapter, the donee is obliged to return the goods.
[ترجمه ترگمان]در وصیت نامه دوم، the مجبور شد کالاها را پس بدهد
[ترجمه گوگل]در صورت لغو این فصل، مجرم مجبور است کالا را بازگرداند

13. A public key tracing and revocation scheme can combine the public key encryption with the traitor tracing algorithm.
[ترجمه ترگمان]ردیابی کلید عمومی و طرح ابطال می تواند رمزنگاری کلید عمومی را با الگوریتم ردیابی خائن ترکیب کند
[ترجمه گوگل]یک روش ردیابی و لغو کلید عمومی می تواند رمزگذاری کلید عمومی را با الگوریتم ردیابی خیانت دهنده ترکیب کند

14. The establishment, modification and revocation of a coinsurance group as well as the formulation and amendment of its articles of association shall be reported to CIRC for archival filing.
[ترجمه ترگمان]ایجاد، اصلاح و ابطال یک گروه coinsurance و نیز تدوین و اصلاح مقالات مربوط به آن باید به بایگانی بایگانی بایگانی گزارش شود
[ترجمه گوگل]ایجاد، اصلاح و لغو یک گروه بیمه همگانی، و نیز فرمولاسیون و اصلاح مقررات آن، برای ثبت آرشیو CIRC گزارش می شود

15. A comparison between Certificate Verification Tree and Certificate Revocation List shows that both of them have the same performance as a whole.
[ترجمه ترگمان]مقایسه ای بین لیست تایید گواهی و لیست ابطال گواهی نشان می دهد که هر دوی آن ها عملکرد یکسانی دارند
[ترجمه گوگل]مقایسه گواهی گواهی گواهینامه و گواهی لغو گواهینامه نشان می دهد که هر دو آنها به طور کامل یکسان هستند

the revocation of a licence

باطل کردن گواهینامه


پیشنهاد کاربران

پس گرفتن

رجوع

در حقوق به معنای استرداد بکار میرود


کلمات دیگر: