کلمه جو
صفحه اصلی

liberating

انگلیسی به فارسی

آزادسازی، رها کردن، ازاد کردن، تجزیه کردن


انگلیسی به انگلیسی

• emancipative, tending to set free; freeing; making a person feel free and able to behave as he or she feels

پیشنهاد کاربران

آزادی بخش

رهایی بخش، آزادکننده، رهاکننده، آزادساز
آزادسازی، رهایی بخشی


کلمات دیگر: